مريم وحيديان/ نامه محمدرضا رحيمي به محمود احمدينژاد نهتنها براي محمود احمدينژاد كه براي اصولگرايان همچون يك سونامي بود. سونامياي كه اوضاع و احوال برهم ريخته محافظهكاران سياسي را آشفتهتر كرده. آنها در روزهايي كه بهشدت مشغولند تا براي انتخابات مجلس دهم به وحدت يا ائتلاف برسند حالا با نامه معاون اول دولت سابق بايد پاسخي براي اين سوال افكار عمومي بيايند كه هزينههاي انتخاباتيشان چگونه و از چه منابعي تهيه و تامين ميشود. از همان شبي كه اين نامه منتشر شد، «فرار رو به جلو» شد راهبرد اصولگرايان براي مقابله با «سونامي رحيمي.» همين بود كه قيل و قالها براي انتساب رحيمي به هاشميرفسنجاني و اصلاحطلبان از سوي رسانههاي اصولگرا بلند شد اما مگر افكار عمومي به اين راحتيها گرفتار اين ادعاها ميشود؟پس به سرعت راهحل عوض شد و چهرههاي اصولگرا مدعي كشف فساد رحيمي شدند. اما اين راهبرد هم به كارشان نيامده چرا كه سازوكار انتخاباتي اصولگرايان زير سوال رفته است. چنين بود كه باز هم طي همين يكي دو روز عقبنشيني و اعتراف كردند كه رحيمي اصولگرا است اما خطاي او مربوط به همه اصولگرايان نيست. حالا آنها با همين دست فرمان ميخواهند از گردنه سختي كه گرفتار آن شدهاند، عبور كنند. در اين ميان اما شرايط محمدرضا باهنر كمي متفاوتتر از ديگر راستنشينان سياسي است. چرا كه اسم و رسم او بيش از همه اصولگرايان در اين ماجرا گفته و شنيده ميشود. شايد بر سر زبان افتادن نام محمدرضا باهنر در محافل سياسي و كوچه و بازار باعث شد تا او تن به كنفرانس خبري بدهد و به قول خود «شفافسازي» كند. باهنر ديروز آمده بود تا دامن اصولگرايان را از اتهاماتي كه درباره تامين هزينههاي انتخاباتي كانديداهايشان، پاك كند. اين خواست باهنر از همان لحظهاي كه روي صندلي نشست مشخص بود. چنانچه بلافاصله خودش همان ابتدا اعلام كرد كه درباره نامه رحيمي، توضيحاتي دارد. گفت كه: «انتخابات خرج دارد. كانديداهايي كه كمك جلب ميكنند بايد دقت كنند تا پولي كه بهسمت فعاليتهاي انتخاباتي ميآيد منشا آنها منشا كثيفي نباشد و منشا آنها پاك باشد. فرض ميكنيم به هر كانديدا پنج ميليون تومان كمك شده است، اين پنج ميليون تومان به پول امروز كه نمايندگان صد ميليون تومان خرج هزينههاي خود ميكنند؛ ميشود 25 درصد منابع نمايندگان به احتمال قريب به يقين هيچ يك از نمايندگان مطلع نبودند كه منشا اين پول، ناپاك يا كثيف بوده است. بنابراين اگر مجموعهاي از رقباي اصولگرا البته اصلاحطلبان عاقل و سالم اين كارها را نميكنند و رسانههاي اصلاحطلب هم اين كارها را نميكنند اما اگر بخواهند از اين موضوع استفاده كنند كه كانديداهاي اصولگرايي پولي را گرفتهاند كه الان منشا آن به شكلي ناپاك مشخص شده است. اين چهره سرشناس اصولگرا در ادامه اعلام كرد كه رحيمي تخلف كرده و جرمش به اثبات رسيده و حكمش هم صادر شده است و ما هم نه حرفي در اين خصوص ميزنيم و نه دخالتي ميكنيم. حرفهاي دبيركل جبهه پيروان خط امام و رهبري آنقدر كلي و مبهم بود كه وقتي به او گفته شد كه ابهامات برطرف نشد، چنين پاسخ داد: «قرار نيست همه ابهامات را حل كنم.» جداي از ماجراي نامه رحيمي، محمدرضا باهنر درباره مسائل ديگري از جمله استراتژي انتخاباتي اصولگرايان به پرسشهاي خبرنگاران پاسخ داد.
نماينده شهرضا گفته پولي كه از سوي آقاي رحيمي داده شده، انتخاباتي نبوده و به دليل جلوگيري از استيضاح آقاي كردان بوده است، نظر شما چيست؟
از خودشان بپرسيد، بنده اطلاعي ندارم.
چه اقداماتي در زمينه شفافسازي اموال كانديداهاي انتخابات براساس بند 6 اصلاح قانون انتخابات در حال انجام است؟
مواردي كه مجمع تشخيص مصلحت نظام تصويب ميكند، سياستهاي كلي و بالاتر از قانون است و براي اينكه اجرايي شود، بايد به قانون تبديل شود و قانون هم در حال حاضر اشارات كلي به مسائل مالي و هزينهها دارد اما ريز و شفاف نيست. قاعدتا ما بايد منتظر باشيم تا سياستهاي كلي، پس از تصويب خدمت رهبر معظم انقلاب ارايه شود كه براساس اصل 110 قانون اساسي، رهبر معظم انقلاب پس از مشورت با مجمع تشخيص مصلحت نظام، سياستهاي كلي را تصويب و ابلاغ كنند كه پس از آن، يا قوانين جديدي تصويب يا قوانين قبلي اصلاح ميشود. مركز پژوهشهاي مجلس، ساير پژوهشكدهها و دانشكدههاي حقوق بايد به مجلس كمك كنند تا پس از ابلاغ سياستهاي كلي انتخابات از سوي رهبر انقلاب، مجلس بتواند قوانيني جامع و مانع تصويب كند و بايد اين قانون طوري باشد كه مانع از تبليغات و شور انتخاباتي نشده و از طرفي نيز از كارهاي خلاف عُرف و قانون شود كه بايد مجلس روي آن كار بيشتري بكند.
در انتخابات دوره نهم مجلس شوراي اسلامي اختلاف بين اصولگرايان، به خصوص جبهه پايداري و جبهه پيروان زياد شده بود، اما در اين دوره از انتخابات همگرايي بيشتر شده و صحبت شده است كه جبهه پيروان در راستاي همگرايي جلساتي را با جبهه پيروان دارد، نظر شما در اين باره، چيست؟
ما فكر ميكنيم در انتخابات پيشرو، يك رقيب جدي به نام اصلاحطلب را داريم، اما از آن دسته از دوستان اصلاحطلب خودمان كه قصد ورود به انتخابات آينده را دارند، خواهش و توصيه ميكنيم كه چارچوب قانون اساسي و قوانين موضوعه كشور را بپذيرند و در اين چارچوب عمل كنند. فعاليت سياسي انتخاباتي و هنجارشكني با هم همسويي ندارند و امكانپذير نيست. اصلاحطلبان تلاش كنند و تجربيات گذشته باعث شود كه در چارچوب قانون اساسي و قوانين موضوعه كشور فعال باشند. با توجه به فعال بودن اصلاحطلبان، اصولگرايان بايد تلاش كنند به يكديگر بيشتر نزديك شوند، در دورههاي گذشته به دليل اينكه اصلاحطلبان حضور كمرنگي داشتند يا اميدي برايشان فراهم نبود يا امكانات برايشان فراهم نبود، رقابتها بيشتر در درون خانواده اصولگرايي بود كه به همين دليل بنده معتقدم در اين دوره اصولگرايان به دليل داشتن رقيب مشترك بايد تلاش كنند به يكديگر نزديك شوند، البته اين فضاي كلي وجود دارد. به عنوان مثال در دوره گذشته جبهه پايداري رقيب بوديم، در اين دوره هر دو احساس ميكنيم بايد با هم به ائتلاف برسيم كه اين تلاش در حال انجام است، بنده اميدواري زيادي دارم اصولگرايان در مجموع كنار هم باشند، البته هدف ما صددرصدي است، اما ممكن است كه به 100 نرسيم، اما تلاش ميكنيم كه اصولگرايان تا 75 يا 85 درصد با يكديگر به ائتلاف برسند. با وجود اينكه ما توفيقات بسيار مهمي را در انقلاب داشتيم، امروز نيز مشكلات جدي در كشور وجود دارد و مردم مشكلاتشان امروز تعداد كرسي انتخاباتي اصولگرايان و اصلاحطلبها نيست كه از اين جهت توصيه ميكنم رسانهها در شرايط حاضر تا جايي كه امكان دارد، فضاي انتخاباتي را كلي و عمومي نكنند، مردم حوصله اين حرفها را ندارند. مساله ما بيكاري جوانان، مسائل معيشتي و نرخ تورم است. اما بهطور كلي بايد بگويم ما با جبهه پايداري، جامعه روحانيت و جامعه مدرسين نشستهاي خوب و مفيدي را داريم كه اميدواريم به وحدت برسيم.
آيا براي انتخابات آينده ديدارها و جلساتي را با آيتالله مصباحيزدي داشتهايد و اينكه آيا قرار است وي در انتخابات آينده محوريت جريان اصولگرا را به دست بگيرد؟
حضرت آيتالله مصباحيزدي از نظر علمي و فرهنگي خدمات زيادي را به انقلاب و نظام كردهاند و طلبههاي فاضل زيادي را نيز براي نظام تربيت و پرورش دادهاند؛ مشي سياسي جبهه پيروان خط امام و رهبري در گذشته نيز اين بوده است كه ما زير سايه و چتر و هماهنگ با جامعتين كه حضرت آيتالله مصباح هم عضوي از جامعه مدرسين هستند، كار ميكرديم كه اين را ادامه ميدهيم. با توجه به اينكه آيتالله مصباحيزدي نيز در جامعه مدرسين فعال هستند و اينكه حتي اگر ايشان جداگانه فعال باشند ما علاقهمند به وحدت جامعتين با آيتالله مصباحيزدي هستيم و براي ما مهم است و درخواستمان نيز اين است كه به جمعبندي برسند. ما علاقهمند هستيم كه اگر مسالهاي بين بزرگان هست كه البته مسالهاي هم نيست، حل شود تا ما كار را جديتر دنبال كنيم در مجموع ما اميدواريم كه جامعتين و آيتالله مصباحيزدي به نتيجه برسند.
آيا استاني شدن انتخابات به رانتخواري در بخشهاي كوچكتر منجر نميشود يا خير؟
بنده معتقدم كه استاني شدن انتخابات، مزايا و معايبي را دارد. نميخواهم موضع روشني درباره استاني شدن انتخابات اتخاذ كنم اما حُسن انتخابات استاني اين است كه افرادي كه انتخاب ميشوند، مقداري شناخته شدهتر و مليتر هستند و بهتر ميتوانند به مسائل كلان فكر كنند. مشكل اساسي كه امروز داريم اين است كه نماينده مجلس از طرفي بايد در مورد كلانترين و مهمترين مسائل كشور قانون تصويب كند و از طرفي نيز با جزييترين مشكلات مردم در حوزه انتخابيهاش درگير است كه اين يك تضاد است، اما اگر انتخابات استاني شود، نماينده بيشتر به وظايف اصلياش رسيدگي ميكند. يكي از اشكالات استاني شدن انتخابات مجلس اين است كه ارتباط نماينده با مردم مقداري كم ميشود. البته طراحان اين مساله را در مجلس به صورتي حل كردهاند. اگر انتخابات استاني شود، بيشتر به سمت استاني پيش ميرود و ليستها بيشتر حرف اول را ميزنند و كسي كه به صورت انفرادي كانديد شود، احتمال رأيآورياش خيلي ضعيف است كه البته مزايا و معايبي را دارد كه بايد بررسي شود. درباره سياستهاي كلي انتخابات نيز بايد بگويم كه اگر اين سياستها تا اوايل تابستان سال آينده ابلاغ شود، اين احتمال وجود دارد كه قوانين بر مبناي آن اصلاح شده و از انتخابات آينده قابل اجرا باشد، اما در صورتي كه اين سياستها پس از شهريور باشد قاعدتا به انتخابات سال 94 نميرسد.
معايب استاني شدن انتخابات مجلس چيست؟
يكي از اشكالات استاني شدن انتخابات مجلس اين است كه ارتباط نماينده با مردم مقداري كم ميشود. البته طراحان اين مساله را در مجلس به صورتي حل كردهاند. اگر انتخابات استاني شود، بيشتر به سمت استاني پيش ميرود و ليستها بيشتر حرف اول را ميزنند و كسي كه به صورت انفرادي كانديد شود، احتمال رأيآورياش خيلي ضعيف است كه البته مزايا و معايبي را دارد كه بايد بررسي شود.
نظر شما درباره اظهارات مداخلهجويان نايبرييس مجلس آلمان كه چنديپيش به تهران سفر كرده بود ،چيست؟
متاسفانه برخي مقامات غربي همچنان در فضاي گذشته سير ميكنند؛ ممكن است نتوان جلوي برخي كارها را گرفت اما اينكه يك ميهمان خارجي به كشور سفر ميكند، ميزبان كه دولت و نظام است ميتوانند اجازه برخي ديدارها كه مصالح ملي در آن ناديده گرفته ميشود را ندهند؛ نايبرييس مجلس آلمان در سفر تهران حرفهاي زد كه گندهتر از حدش بود. او بايد ادب را رعايت ميكرد و حرفي نميزد كه ميزبان ناراحت شود. برخي ميگويند نايبرييس مجلس آلمان، اين حرفها را در ديدار با آنها مطرح كرده است اين آقايان بايد پاسخ دهند كه چرا دفاع نكردند؛ بايد پاسخ دهند كه چرا اينقدر واداده هستند. واقعاً اينكه مقام يك كشوري به ايران بيايد و براي موفقيت يك حزب آرزوي موفقيت و براي سرنگوني حزب ديگر ابراز اميدواري كند، چيزي است كه بايد آقايان پاسخگو باشند.
به نظر شما انتخابات مجلس آينده چندقطبي خواهد بود؟
ممكن است انتخابات آتي بين اصولگرايان و اصلاحطلبان به صورت دوقطبي برگزار شود يا با حضور اعتداليون سه قطبي باشد اما آنچه مهم است وحدت اصولگرايان است كه اميدواريم محقق شود.