23سال پس از استاد
يادي از مورخ برجسته دكتر عبدالهادي حائري
زينب احيايي
دانشآموخته رشته تاريخ دانشگاه فردوسي/ عضو هياتمديره انجمن زنان پژوهشگر تاريخ
دكتر عبدالهادي حائري، فرزند ميرزا احمد حائري و نواده دختري شيخ عبدالكريم حائري يزدي (از مجتهدان و مراجع تقليد شيعه و بنيانگذار حوزه علميه قم) به تعبير خودشان حدود 8- 7 سال پيش از شهريور 1320 و سقوط پادشاهي رضاشاه در شهر قم متولد شد. ايشان هرگز براي آموزش و پرورش به دبستان و دبيرستان گام نگذاشت و آموزش را در خانه نزد پدر و برادر و در مكتبخانه آغاز كرد. بازيگوشيها و شيطنتهايش پس از مدتي اين باور را در ميان خويشاوندان و از جمله پدر به وجود آورد كه او فردي بياستعداد و كندذهن است و نبايد وقت خويش را براي درس خواندن و كارهاي فكري ضايع كند. روزي پدر به او گفت: « چون لياقت درس خواندن نداري، بايد تو را نزد مشهدي حسن پينه دوز ببرم تا در زندگي پينه دوز شوي». سپس بيدرنگ او را همراه خود به بازار برده، به مشهدي حسن پينه دوز سپرد و از او خواست كه پسرش را به كارهاي پست و سخت و سنگين بگمارد. سرگرمي به كار نساجي از ديدگاه پدر بدان معني نبود كه پايان آموزش دروس حوزوي فرا رسيده است؛ وي ميكوشيد فرزند خود را وادارد كه شبها و در هنگام بيكاري به درس و بحث ادامه دهد كه البته در اين زمينه هرگز كامياب نشد. پس از مدتي آشنايي با نوجواني از همگنان خود، به مسيري ديگر رفت و كم كم با جهان پيرامونش آشنا شد و از اوضاع سياسي، اجتماعي و فرهنگي ايران و جهان آگاهي يافت و با يكديگر از سفر به سرزمينهاي گوناگون كره زمين و آشنا شدن با جهان و مردم آن و پديدههاي طبيعت و فرهنگها گفتوگو ميكردند. عبدالهادي حائري رفته رفته بدان باور آمد كه حرفه نساجي را كنار بگذارد و با كمك همان دوست نوجوان خود در سن 17- 16 سالگي تحصيلاتش را به شيوه متفرقه و دور از چشم پدر آغاز كند و در اين ميان توفيق به دست آورد و به نوشتن مقالاتي با موضوعات تاريخي و اجتماعي در مجلات و روزنامهها نيز دستزد. وي ميكوشيد از راههاي گوناگون در محافل مطرح باشد و بهترين راهش نويسندگي بود كه ميتوانست مدرسه نرفتن او را نيز جبران كند. در سال 1334 و طي چهار سال به درجه كامل ديپلم دست يافت و اين درس خواندنها پرثمر بود و سرانجام در كنكور دانشكده معقول و منقول دانشگاه تهران قبول شد. در خرداد 1340 تهران را همراه با همه دلبستگيها رها ساخت و آهنگ مشهد كرد و در اداره بهداشت آن شهر مشغول به كار شد. در هنگام اقامت در مشهد از انديشه و نقشه پيرامون سفر تحصيلي به خارج غافل نبود؛ با چند دانشگاه در امريكا و كانادا مكاتبه كرد و پذيرش در مقطع فوق ليسانس از دانشگاه كانادا را اخذ كرد و روز يكم شهريور سال 1343 براي نخستينبار پاي از خاك ايران بيرون گذاشت. دوره فوق ليسانس و دكتري را در رشته تاريخ و مطالعات خاورميانه در دانشگاه مك گيل كانادا گذراند و سابقه تدريس در دانشگاههاي مكگيل كانادا و بركلي امريكا را در كارنامه خود به دست آورد و تلاش ميكرد با گسترش آگاهيهايش پيرامون رشته تاريخ و به عنوان محقق و كارشناسي ويژه از تاريخ خاورميانه و ايران در سطح جهاني براي خود جايي باز كند. سرانجام پس از 14 سال دوري از وطن، در بهار سال 1357 به ايران بازگشت و در گروه تاريخ دانشكده ادبيات دانشگاه فردوسي مشهد، تحقيق و تدريس در زمينه تاريخ دو سده اخير ايران، خاورميانه و ديگر كشورهاي اسلامي را ادامه داد. كتابهاي «نخستين رويارويي انديشه گران ايران با دو رويه تمدن بورژوازي غرب»، «تشيع و مشروطيت در ايران و نقش ايرانيان مقيم عراق» در شمار برجستهترين آثار ايشان است و كتاب «آنچه گذشت، نقشي از نيم قرن تكاپو» اتوبيوگرافياي است كه در آخرين سال حيات استاد و در دوره بيماري شان به رشته تحرير درآمد. خصايل برجسته در شخصيت استاد حائري، چهرهاي انحصاري به ايشان داده بود؛ نظم و انضباط، دقتنظر، درست كرداري، قانونمندي، اخلاقمداري، گشادهرويي، شوخي و مزاح حتي به هنگام ارايه درسهاي جدي تاريخ، احترام به دانشجو، تقويت روحيه اعتماد به نفس شاگردان، تربيت علمي دانشجويان، آموزش رمز و رازهاي تاريخ پژوهي و تاريخ نگاري، ايجاد علاقه به تاريخ، سفارش به نيكويي با موافقان و مخالفان عقيده و پرهيز در استفاده از صفات مثبت يا منفي براي قدرتمندان، حكام و پادشاهان ادوار مختلف در بررسيهاي تاريخي از خصلتهاي بارز استاد بود و چنين ويژگي هايي بود كه جمع كثيري از دانشجويان را در اين مسير سوق داد كه همچون خود او، در وادي تاريخ معاصر ايران گام بردارند؛ چرا كه سخن ايشان همواره اين بود كه: « تاريخ معاصر بايد توسط معاصران رويدادها و واقعهها نوشته شود.»سرانجام دكتر حائري در بيست و سوم تيرماه سال 1372 و در پي يك دوره درماني ناشي از بيماري سرطان در مشهد و اتريش دارفاني را وداع گفت و در صحن انقلاب بارگاه امام رضا (ع) آرام گرفت. تكيه يادداشت حاضر بر پايه اطلاعات كتاب «آنچه گذشت» تاليف خود استاد است.