سفرنامهنويسي اولين سفراي ايران و هلند
كتاب «اولين سفراي ايران و هلند»، شرح سفر «موسي بيك» سفير شاه عباس به هلند و سفرنامه «يان اسميت» سفير هلند در ايران كه ترجمه و نگارش دكتر ويلم فلور «ايرانشناس هلندي» است، توسط كتابخانه طهوري در سال ۱۳۵۶ش. چاپ شده است.
نويسنده در سال ۱۹۴۲م. در شهر «اوترخت» هلند به دنيا آمده و علاوه بر پيشينه كارمندي در اداره همكاريهاي عمراني وزارت خارجه هلند، در سال ۱۹۶۸ م. به وسيله بورسي كه دولت ايران دراختيارش گذاشته، در حدود شش ماه در دانشگاه تهران به مطالعه پرداخته است. كتاب حاضر و ديگر پژوهشهاي وي كه روي دوران قاجار و صفويه ايران متمركز است، با استفاده از آرشيوهاي قديمي هلند؛ اسناد و نوشتجات گرانقدري كه مربوط به ايران استخراج كرده، به نگارش درآمده است. در همين راستا، وي در پيشگفتار اين كتاب درباره روش تحقيق خود نوشته است:
با اينكه هلند در دوره صفويه (سالهاي بعد از ۱۶۲۳م.) مهمترين طرف تجارتي ايران بشمار ميآمد و بازار فروش كمپاني هند شرقي هلند در ايران از اهميت زيادي برخوردار بود، ولي بررسي درباره چگونگي روابط تجارتي ايران و هلند آنطور كه بايد و شايد، تاكنون توجه و اقبال پژوهندگان ايراني را به خود جلب ننموده است.
البته علل عدم توجه آنان به بررسي اين روابط كاملا روشن است و ميتواند در درجه اول عدم آشنايي پژوهشگران ايراني به زبان هلندي و مطالعه متون كهن هلندي باشد، ولي مهمتر از آن، اهميتي است كه انگليسيها و فرانسويها براي روابط كشورهاي خود با ايران در آن روزگاران قائلند - چون نفوذ زبانهاي انگليسي و فرانسوي در ايران و استفاده اغلب ايرانيان علاقهمند به مطالعه روابط خارجي ايران از منابع انگليسي و فرانسوي، باعث شده كه كسب اطلاعات درباره روابط ايران و هلند بسيار مشكل و حتي غيرممكن باشد و سبب گردد كه اهميت و نقش هلند در تجارت خارجي ايران عصر صفوي ناشناخته بماند.
البته قصور و اهمال پژوهندگان هلندي، مهمترين عامل اين عدم شناسايي شمرده ميشود، چون درباره اين فصل مهم از تاريخ هلند تاكنون به جزو چند مقاله، مطلبي ننگاشتهاند و در جايي كه ما، در منابع مختلف منتشره در كشورهاي لهستان، آلمان و فرانسه مطالب فراواني راجع به روابط آنها با ايران - كه به هيچوجه با اهميت و ارزش روابط هلند و ايران همسنگ نيستند- میيابيم، در هلند جز در موارد زير هيچگونه كوشش ديگري براي تحقيق تاريخ روابط ايران و هلند برداشته نشده است... از سال ۱۹۳۹ تاكنون، عملا هيچ نوع مطلب تحقيقي كه مستقيما مربوط به روابط ايران و هلند باشد - حتي به زبان هلندي- منتشر نگرديده، مگر آنچه ميتوان در مجموعه ۵ جلدي پرفسور «كولهاس» و در خلال نامههاي حكمران هلندي اندونزي خطاب به روساي كمپاني هند شرقي در هلند راجع به فعاليتهاي خود و كارگزارانش يافت و با وجودي كه در بين اين نامهها بعضي از مطالب جالب توجه درباره ايران وجود دارد، ولي ارزش آنها همپايه اطلاعاتي كه توسط نمايندگان كمپاني در بندرعباس و اصفهان گزارش شده و در منابع ذكر شده قبلي وجود دارند، نيست.
در هر حال، با در دست داشتن منابع فوقالذكر ميتوان درباره روابط ايران و هلند در قرن هفدهم به خوبي بررسي و تحقيق نمود، ولي در مورد قرن هيجدهم كه شامل دوران شاه سلطانحسين، هجوم افاغنه و شهرياري نادرشاه و كريمخان زند ميباشد هيچگونه مطلب چاپ شدهاي در دسترس نيست و بايستي كوشش نمود تا از ميان اوراق مختلف كمپاني هند شرقي هلند مواد مورد استفاده براي تحقيق در اين دوره از تاريخ را بيرون كشيد و عرضه نمود. در اين مورد، تنها يك مقاله مختصر توسط پرفسور «ميلنيك رولوفس» درباره «فعاليتهاي كمپاني هند شرقي هلند در ايران تا سال ۱۷۶۶» نگاشته شده كه فقط شامل چند سند منتشر نشده از اين دوره ميباشد.
بنابراين روشن است كه در مسير مطالعات ما درباره روابط ايران و هلند فاصلهاي وجود دارد - كه هنوز مجهول مانده - و تنها چاره شناسايي اين دوره ناشناخته؛ تفحص و مطالعه گزارشات و نسخههاي خطي موجود در آرشيو اسناد قديمي هلند ميباشد - كه لازمه اينكار دانستن زبان هلندي در حد كمال است - و در غير اين صورت بايستي به مطالب دست دوم يا سومي كه از اين منابع استخراج و به زبانهاي ديگر منتشر گرديده، اعتماد نمود كه مسلماً حاوي نكات جالب توجه و ارقام و آمار لازم از نقطهنظر ارتباط ايران و هلند نبوده و اهميت و ارزش منابع دست اول را ندارد.
براي پُر كردن اين فاصله و همچنين آشنايي محققين ايراني با مساله روابط ايران و هلند در عهد صفويه و بعد از آن، من قدم اول را برميدارم و در اين راه؛ مطالب مختلفي كه در اين زمينه موجود است، به مرور به زبان فارسي منتشر خواهم كرد تا براي علاقهمندان تاريخ ايران، منابع جديدي براي تحقيق ايجاد گردد و در ضمن باعث شود كه ايرانشناسان ساير كشورها نيز در انتشار منابع موجود در آرشيو ممالك مختلف درباره ايران ترغيب شوند...
انتشار كتاب حاضر در فرصتي كوتاه جز با كمك دو نفر از دوستان ايراني كه با كمال علاقه و اشتياق در راه ترجمه و تنظيم آن همراهي و مساعدت نمودند، امكان نداشت: آقاي داريوش مجلسي در ترجمه فصول دوم و سوم كتاب و آقاي دكتر حسين ابوترابيان در ترجمه فصل اول و تصحيح و تنقيح مطالب كتاب با من همكاري داشتهاند. ژانويه ۱۹۷۷ (۱۳۵۶ش.) - و. فلور - لاهه - هلند.
منبع: كتابخانههاي شماره يك
و ايرانشناسي مجلس.