روزبه دلاور
به گزارش «اعتماد »، تيم ملي فوتبال زير ۱۷سال ايران با قبول شكست تلخ ۱-۳ مقابل تاجيكستان در آخرين ديدار مرحله گروهي رقابتهاي قهرماني آسيا از دور مسابقات كنار رفت و حسرت صعود به مرحله بعدي و جام جهاني نوجوانان را بر دل فوتبالدوستان گذاشت. شاگردان عباس چمنيان كه اميد زيادي به درخشش در اين دوره از مسابقات داشتند در گروه خود عملكرد نااميدكنندهاي به نمايش گذاشتند و تنها يك امتياز از دو ديدار قبلي مقابل كره شمالي و عمان كسب كرده بودند. اين باخت نه تنها به معناي خداحافظي زودهنگام از رقابتهاي قهرماني آسيا بود، بلكه روياي حضور در جام جهاني زير ۱۷سال را نيز براي نوجوانان ايراني بر باد داد و بار ديگر ضعف مديريت فوتبال كشور را به تصوير كشيد. براي بررسي بيشتر از دليل ناكامي تيم ملي با رضا جباري، مربي با سابقه پايهها كه مدتي است هدايت تيم بزرگسالان پاس همدان در ليگدو كشور را برعهده گرفته، گفتوگويي ترتيبداديمكه ماحصل آن را در ادامه ميخوانيد.
نظر كلي شما درباره حذف زودهنگام تيم ملي زير ۱۷سالهها چيست؟
يك بحث زيرساخت داريم و بحث ديگر اين است كه تيم را به يك مربي سپرديم كه بايد در شأن و شخصيت تيم ملي باشد. دو تا بازي مقابل عمان و تاجيكستان را ديدم درست كه زيرساختهايمان غلط است اما بارها با رسانهها صحبت كردم و گفتم مربيان تيمهاي پايه بهطور كلي بگويم آدم را نااميد ميكنند! فوتبال با اين زيرساختها و عدم رسيدگي به پايهها و يكسري مربيان ناكاربلد كه دنبال مسائل مالي و... هستند، عقب ميافتد. همچنين برنامهاي مبني بر اينكه يكسري مربي درست در فوتبال پايه بياوريم و زيرساختها را بسازيم و برنامهريزي كنيم، نداريم و اين يك معضل اصلي است كه در آينده، همين تيمها مثل تاجيكستان و قرقيزستان و عمان يقه ما را ميگيرند!
نقد شما به سرمربي تيم ملي چيست؟
آقاي چمنيان مدتي است كه با اين تيم كار ميكند، اما سبك و شكل بازي تيم توهين به فوتبال ما بود. سبك بازي مستقيمكه دايم اين كار را تكرار ميكند و حتي در حد تاجيكستان بازي نكردند كه به بازي سرعت دهند يا مالكيت داشته باشند و اين براي من اذيتكننده است! در فوتبال پايه مربياني داريم كه تيمهايشان بالاي سي تا چهل پاس ميدهند. در همين ساختار غلط هم يكسري مربيان واقعا خوب كار كرده و تيمهايشان به اين شكل خوب و مدرن بازي ميكنند. تيم يك سال، دوسال دستشان است، اما اين شكل بازي واقعا تاسفبرانگيز است. نتيجه بماند براي مرحله بعد. موضوع اصلي سبك بازي تيمملي بود.
به نظر شما ريشه اصلي اين ناكامي از كجاست؟
عدم رسيدگي به فوتبال پايه در باشگاهها. در فوتبال پايه اگر شكل برگزاري مسابقات را ببينيد، متوجه ميشويدكه چه بر سر فوتبال ما ميآيد! تازه الان كمي بهتر شده است. ضمن اينكه برنامه مدوني وجود ندارد كه طبق آن به مدارس فوتبال و آكادميها تمرين دهند و كار را جلو ببرند. اصلا برنامهاي وجود ندارد تا بدانيم اصلا از فوتبال پايه چه ميخواهيم و نكته ديگر عدم رسيدگي به مربياني است كه در فوتبال پايه كار ميكنند. من اگر باشم غير از كلاسهاي a و b و c يكسري كلاس ويژه در كشورم برگزار ميكنم براي مربياني كه در فوتبال پايه كار ميكنند تا صلاحيت به دست آورند. حالا به لحاظ فني يا انتقال آموزش. اين كلاسها بايد برگزار شود و اين فيلتر به لحاظ فني و اخلاقي وجود داشته باشد تا از آن رد شوند. نه كه هركي دلش خواست بيايد تيم بخرد و مربيگري كند يا در پارك مدرسه فوتبال بزند و بيست تا بچه را دور هم جمع كنند و اسمش را بگذارند مدرسه فوتبال! اين همه مدرسه فوتبال هست از كدام فيلتر رد شدند؟ با اجازه كي مربي شدند و آكادمي زدند؟ مگر اينها صلاحيت اينكار را دارند؟ آدمهايي مجموعه ورزشي گرفتند كه فقط جيب خودشان را پر ميكنند بعد زمين را اجاره ميدهند به تيمها و پول در ميآورند، اما اين مجموعهها بايد در اختيار مربيان خوب و پيشكسوتان سالم قرار بگيرد يا آكادميها از فيلتر رد شوند و به آدمهايي كه صلاحيت دارند، مجوز دهند. بخشي از اين كارها را ميشود حل كرد و يكسريها هم به ساختار و برنامهريزي ربط دارد كه بايد از طرف فدراسيون و هياتهاي فوتبال انجام شود.
يك مربي در رده پايه تا چه حد به لحاظ روحي و رواني ميتواند روي آينده بازيكنتاثيرگذار باشد؟
در اين سن بازيكنان بسيار تاثيرپذير هستند نسبت به مربي. حالا چه به لحاظ شخصيتي و چه فني. براي همين ميگوييم فوتبال پايه آينده فوتبال را ميسازد. چرا ميگويند پايه؟ يعني ستون ديگر! داري اينها را ميسازي براي آينده. تا سه، چهار سال آينده تيم ملي بزرگسال هم دچار مشكل ميشود. مربي شخصيتش تاثير دارد. حتي بچهها از مربي خود نسبت به پدر و مادرها به مسائل فوتبال حرف شنوي بيشتري دارند. چيزي كه امروز ياد ميگيرد آينده او را ميسازد؛ مثلا اگر زير توپ زدن ياد دهيم همين را ياد ميگيرد.
در تمام سالهايي كه مربي پايه بوديد نسبت به سيستم استعداديابي تغييراتي را ديديد؟
اصلا، اصلا استعداديابي زير ۱۱ سال نداريم. يك فستيوالهايي از طرف هيات فوتبال ميشود براي زير ۱۱ سال كه اصلا چنين چيزي نداريم. بچهها در اين سن بايد لذت ببرند و بازي كنند و به سمت چيزي بروند كه دوست دارند. استعداديابي بالاي ۱۲ يا ۱۳ سال است يعني ما كلا در اشتباهيم و استعداديابيهايمان هم اشتباه است!
به عدم توجه به مربيان در اين رده اشاره داشتيد آيا براي ارتقاي فني يا حتي رفتاري اين مربيان سنجشي صورت ميگيرد؟
اصلا هيچ كاري ندارند و كاري هم از دستشان بر نميآيد. در نحوه خريد و فروش تيمها اشكالات زيادي داريم هيات فوتبال نفع مالي در اين خريد و فروشها دارد كه نبايد اينطور باشد. چه كساني تيم ميخرند يا دنبال مربيگري ميروند؟ ما جوانهايي داريم كه شخصيت مربيگري دارند و فني خوب هستند، اما چه فيلتري براي مربيان داريم؟ از طرف فدراسيون هيچچي! همانطور كه براي مدارس فوتبالمان نداريم و به هر كسي كه رانت قويتري دارد مجوز ميدهند. فوتبال پايه ما رو به نابودي است و بعد هم نوبت تيم ملي بزرگسالان است! چون 10 سال در پايهها كار كردم و معضلات را ميبينم و ميشناسم.