مريم مهدوي اصل
اشاره ـ نخستينبار، در تيرماه ۱۳۹۶، در سفري به شهر هرات (افغانستان)، از نزديك «عمارت نمكدان» را در مجموعه آرامگاه «خواجه عبدالله انصاري» مشاهده كردم و نام آن را شنيدم. زيبايي معماري «عمارت نمكدان» در اوج سادگي، مانند الماسي تراشخورده از جنس آجر است. يك نهر كوچك آب به آرامي از كف آن ميگذرد. آب جاري در نهر و فوارهاي كوچك در وسط آن، در برخورد آرام با باد گرم و سنگين تابستان كه از چهار درب ورودي باز به سمت داخل عمارت كشيده ميشود، در نهايت، در همنوايي با جنس خاكي آجرها، خنكي شاديآفرين طبيعت را خلق ميكنند تا راز كهن معماري ايراني را در قاب طبيعت به جلوه دربياورند.
حداقل، ما امروز ميدانيم، ميراثي كه از معماران عصر ساساني، حتي به معماران ايران در عصر نوادگان تيمور (مغول) رسيده، باعث شده تا ايران دوباره روي زانوهاي درهم شكسته خود از تجاوز و ويراني مغولان برخيزد. در ادامه، معماري عصر باشكوه صفويه را آنچنان به اوج برساند تا اصفهان؛ پايتخت امپراتوري صفويه، تقريبا مشابه با آثار باستاني تختجمشيد و شوش و ... اما از جنس ديگري از نو آفريده شود. اكنون، متاسفانه بيشتر آثار عصر صفويه، در دوره قاجاريه تخريب و منهدم شدهاند. بنابراين، پس از تاخيري نزديك به دوقرن، دوباره ميتوان با احياي اثر ساده «عمارت نمكدان» كه سازگار با طبيعت ايران است، از طريق آثار برجاي مانده در شهرهاي ديگر ايران مانند قزوين و... حتي با الگوبرداري از تمدنهاي تاريخي ايران در حوزه جغرافياي ايران فرهنگي مانند هرات در افغانستان و... ، از نو به سمت معماري كهنسال ايران كه ميراث جاودانه پدران همه ماست، بازگرديم. اين حركت، ميتواند نخستين گام براي احياي ميراث فرهنگي و معنوي معماري چندينهزارساله ايران باشد. ازهمينروي، امروز در روزنامه «اعتماد»، با تمركز بر معماري «عمارت نمكدان» در عصر صفويه، به گزارشي اسنادي ـ پژوهشي ـ روزنامهنگاري از تخريب و انهدام آن در عصر قاجاريه ميپردازيم.
ماموريت پادشاه بريتانيا به سرگوراوزلي، طراح عهدنامه گلستان
فريدون زند فرد دركتاب «سرگوراوزلي»، اولين سفير انگليس به ايران و در دربار فتحعليشاه قاجار (۱۸۴۴ـ۱۷۷۰م.) كه طراح عهدنامه گلستان بود، ترجمه متن دستور عمل ژرژ سوم پادشاه انگلستان به سرگوراوزلي در ايران را نيز نوشته است. پادشاه انگلستان دربخشي از اين دستور گفته است: «... شما بايد سعي كنيد از ايالات و شهرها و بقاياي آثار قديمي ايران نقشهبرداري نماييد و درضمن تصاويري از آثار باستاني تهيه كنيد... .»
ميراث معماري قوامالدين شيرازي در هرات عصر تيموريان
پس از بازگشت از هرات، مبادرت به نگارش كتاب سفرنامه «هرات؛ بررسي آثار باستاني و تاريخي از دوره تيموريان تا تشكيل كشور مستقل افغانستان» كردم كه سال ۱۳۹۹توسط انتشارات «زيتون سبز» چاپ شد. اين نخستين سفرنامهنويسيام، اما تجربهاي شد براي نگارش گزارش حاضر از تخريب و انهدام آثار باستاني اصفهان دوره صفويه در عصر قاجار. از همين روي، با اشاره به بخشي از كتاب هرات، در ادامه به تخريب و انهدام فقط يك اثر معماري ايران به نام «عمارت نمكدان» ميپردازم كه در سفرنامههاي اروپايي و امريكايي از آن با عنوان «كلاه فرنگي» نام برده شده است. ضمناينكه اين اثر معماري فقط محدود به مرزهاي جغرافيايي ايران امروز نيست، بلكه شعاع آن حوزه جغرافيايي ايران فرهنگي را در بر ميگيرد. چنانكه در كتاب «هرات» نوشته شده است: «سلطنت اميرعبدالرحمنخان، پادشاه افغانستان مصادف است با حكومت سلطنتي ناصرالدينشاه قاجار در ايران. ...درحقيقت ملافيض محمد كاتب در اينجا متذكر ميشود كه تخريب مصلاي هرات در سالهاي ۱۳۰۰ و ۱۳۰۲.ق نهتنها فقط براساس احتمال حمله روسها به هرات بوده كه هرگز اتفاق نيفتاد، بلكه دستور تخريب مصلاي هرات در سال ۱۳۰۰ق. تنها به دستور شخص امير عبدالرحمنخان بوده است... انگليسها و افغانها نهتنها اجازه ورود هيچ ايراني را به هرات نميدادند، بلكه در سالهاي ۱۳۰۰، ۱۳۰۲ و ۱۳۰۳ق. هم اصلا هيچ سندي در ارتباط ايران با هرات در آرشيو اسناد وزارت امورخارجه ايران وجود ندارد... .»
در ادامه، درخصوص «باغ و عمارت نمكدان» در مجموعه آرامگاه خواجه عبدالله انصاري كه گفته ميشود شاهكار معماري استاد قوامالدين شيرازي است، افزوده شده است: «عمارت نمكدان هم به شيوه معماري آجري دوران قوامالدين شيرازي ساخته شده است. بناي اين عمارت دو طبقه زيبا از درون هشت ضلعي و از بيرون دوازده ضلعي است. يك حوض كوچك در وسط آن قرار داد كه آب نهري كوچك از آن ميگذرد.» ميرمحمد اعلم با بيان اينكه اميرعليشيرنوايي در زمان توليت مزار خواجه عبدالله انصاري باغ و عمارت نمكدان را ساخته است، ميگويد: «... در اين باغ دو عمارت به شكل نمكدان ساخته شده بود كه عمارت غربي باغ در اثر سيلابها ويران شده و خوشبختانه عمارت شرقي آن هنوز پابرجاست. در گذشتههاي دور از اين عمارت براي برگزاري مهمانيهاي رسمي استفاده ميشده است....»
سفرنامه هنوي در عصر نادرشاه افشار
جونس هنوي، تاجر انگليسي كه در زمان نادرشاه افشار در ايران بود (۱۷۴۳م. ـ ۱۱۵۵ق.)، دركتاب «هجوم افغان و زوال دولت صفوي» با ترجمه اسماعيل دولتشاهي نوشته است: «در اين هنگام كه جلفا در معرض ظلم و ستم و حرص و طمع افغانها قرار گرفته بود، محمود خود را براي محاصره اصفهان آماده ميكرد... در اطراف اين خيابان زيبا درختان چنار كاشته و زمينهاي بلند درست كردهاند و آن را چهارباغ مينامند... در انتهاي آن كلاه فرنگي بزرگي در مقابل شهر ساختهاند و در سوي ديگر ساختماني در باغ سلطنتي به نام هزار جريب درست كردهاند... اصفهان در اين هنگام در نهايت عظمت خود بود و ظاهرا بزرگترين و زيباترين شهر آسيا به شمار ميرفت و... .»
سفرنامه موريه در عصر فتحعليشاه قاجار
جيمز موريه، وزيرمختار بريتانيا كه درسالهاي (۱۸۱۶–۱۸۱۰م.) در ايران حضور داشت و در خدمت سرگوراوزلي، طراح عهدنامه گلستان بود، دركتاب «سفرنامه جيمز موريه، سفريكم، از راه ايران، ارمنستان و آسياي كوچك به قسطنطنيه»، با ترجمه ابوالقاسم سري درسال ۱۳۸۶ش. نوشته است: «... چادر ايلچي را درجايي بهنام «سعادت آباد» برافراشته بودند. شاه طهماسب (صفوي) دراينجا كلاه فرنگي ساخته بود... در دو سوي چهارباغ هشتباغ هست كه ايرانيان آنها را «هشت بهشت» مينامند. اينها باغچهبنديهاي به هنجار دارند با درختان «چنار» كه به خوبي آبياري شدهاند و در هر باغ يك كلاهفرنگي هست ما براي ماندن در بهترين و دستكم آبادترين آنها راهنمايي شديم. همانا بقيه آنها در حال ويراني هستند و... .»
كتاب ايراني «اصفهان نصف جهان» ۱۲۸۷ق.
همچنيندركتاب «نصفجهان فيتعريفالاصفهان»، تاليف محمد مهدي بن محمدرضا الاصفهاني كه منوچهر ستوده درسال۱۳۴۰ش. مبادرت به تصحيح و چاپ نسخه دوم آن (۱۳۰۸ق.) كرده و البته نسخه اول آن درسال ۱۲۸۷ق. (عصر ناصرالدين شاه قاجار) مشاهده شده، نوشته است: «باغ سعادتآباد باغي وسيع و از طرف مشرق ممتد است تا پل خواجه متصل به چهار باغ امينآباد ميباشد و عمارت صحيح آن همان دو عمارت مذكور است، اما خلف آن طنابي و طالار عمارت مختصر ديگر هست مشهور به نمكدان كه آن را كلاه فرنگي نيز مينامند و... باغ سعادت آباد در زمان شاه عباس ثاني ساخته شده است... .»
مجله ادبي «ارمغان» اواخر قاجار و اوايل پهلوي
مجله ادبي «ارمغان» درسال اول انتشار خود (۱۲۹۹) [تاريخ احتمالا شمسي است] در شمارههاي ۶-۷، با تيتر «يادگار پدران - ميراث نياكان در ايران - مخصوصا شهر اصفهان» نوشته است: «... ميراث نياكان - خالصهجات دولتي و يادگارهاي عظمت و قدرت نادري و موقوفات عمومي است كه آنها هم تا يك گذشته نزديك براي فرزندان برقرار بود و به همينسبب نرخهاي مملكت ارزان - ارزاق عمومي فراوان، مساجد و مدارس و پلها و كاروانسراهاي عمومي كموبيش آباد و درهرحال رفاه و آسايش عمومي در تمام مملكت حكمفرمايي داشت... اي ملت اصفهان كه دم از بيداري ميزنيد و با دستهاييكه به ناموس مملكت دراز شده به ضرورت دست بيعت ميدهيد... نمكدان را كدام نمكخوار نمكناشناس درهم شكست؟؟... آيا از روزي كه اين خالصهجات ملي به دست اشخاص خائن بيدين درافتاده شما ديگر روي سعادت و آسايش ديده و رزق فراوان جز بر سر سفره همين اشخاص جايي سراغ داريد؟؟... (وحيد) »
كتاب «گنجينه آثار تاريخي اصفهان» ۱۳۴۴ش.
لطفالله هنرور دركتاب «گنجينه آثار تاريخي اصفهان» در سال ۱۳۴۴ش. درخصوص «كاخهايي كه از دوره سلطنت شاه عباس دوم كه فقط نام آنها باقي مانده است»، نوشته است: «... شيخ جابري انصاري دركتاب خود به نام تاريخ اصفهان و ري انهدام عمارت نمكدان و هفتدست و آينهخانه را به ترتيب در سالهاي ۱۳۰۶ و ۱۳۱۸ و ۱۳۱۹ هجري قمري ضبط كرده است. عمارت نمكدان را (كلاه فرنگي) نيز ميناميدهاند.»
كتاب «آثار ملي اصفهان» ۱۳۵۲ش.
درحالي كه مشاهده ميشود تقريبا تخريب و انهدام آثارملي و باستاني ايران در هرات عصر تيموريان كه شاه عباس كبير، پسر دوم محمد خدابنده از ۶سالگي حكمران آنجا بود، مشابه تخريب و انهدام آثار معماري عصر امپراتوري صفويان در اصفهان دوره قاجاريه است، متاسفانه، ابوالقاسم رفيعي مهرآبادي دركتاب «آثار ملي اصفهان» درسال ۱۳۵۲ درخصوص «قصر نمكدان» نوشته است: «اين قصر در باغ سعادتآباد و به فاصله يكصدوپنجاه متر در جنوب قصر آيينه واقع و به شكل مستديري روي زمين بناشده بود زمين آن مرتفع و عمارت مثمن و سه طبقه و از طبقه بالا رودخانه پديدار ميگرديد اين قصر نيز در سال (۱۳۰۶ق.) بوسيله كاركنان مسعود ميرزا ظلالسلطان خراب گرديد.» در عين حال، وي در شرح «باغ منوچهرخان معتمدالدوله» افزوده است: «اين باغ زياد وسيع و كلاه فرنگي وسطش بسيار عالي و دو طبقه و خوشطرح بود بهطوريكه كلاهفرنگي نظائر تهران با اندك تصرفي از روي آن ساخته شده بود، خلوتها و عمارات ديگري هم در اطراف باغ داشت... .» در همين راستا، مهرآبادي درباره وضع «چهارباغ بالا» نوشته است: «در اين باغ قصرها و كلاهفرنگيها و برجها و آبنماها و جويها و جدولها و حوضها داشته و الان شالوده بعضي از آنها پيداست باغي بوده كه در روي زمين در آن زمان نظير نداشته عماراتش حالا از ميان رفته و نقشه آبادي آن در فرنگستان و ممالك خارجه از قديم ثبت و ضبط گرديده.»
جشن نوروزي شاه عباس كبير
و درپايان، مهرآبادي در همين كتاب و دربخش «كاخهاي شهر اصفهان» درباره «كاخ چهلستون» تبيين كرده است: «اين كاخ در جنوب خيابان سپه كنوني واقع و /۶۷۰۰۰متر مربع مساحت دارد. اغلب مورخان نوشتهاند كه كاخ مزبور قسمتي از باغ نقشجهان بوده و مقداري از آن را شاه عباس بزرگ جدا كرده و در وسط آن عمارت كلاه فرنگي سبكي ساخته بوده و جشن نوروز سال بيستوسوم جلوس خود را در آن محل برپا داشته است. سپس در زمان سلطنت شاه عباس دوم بر عمارات آن افزوده و كاخ چهلستون بنا گرديد و در تاريخ يكهزارو پنجاه و هفت هجري پايان يافت و ماده تاريخ آن را: «مباركترين بناهاي دنيا» گفتند.»
روزنامهنگار و پژوهشگر
منابع: كتابخانههاي شماره۱ و ايرانشناسي، آرشيو مطبوعات مجلس و همچنين كتاب «نمايهنامه تحليلي موضوعي سفرنامههاي ترجمه شده سياحان انگليسي درباره ايران» با پژوهش آزاده حيدري.