• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۳ بهمن
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5964 -
  • ۱۴۰۳ چهارشنبه ۳ بهمن

نيازهاي بنيادين و حس عامليت

سيدحسن اسلامي‌اردكاني

سال‌هاست كه بخت يارم بوده است و با استادان دانشگاه‌هاي مختلف كشور گپ و گفت‌هاي خوشايندي داشته‌ام. فارغ از قالبي كه اين گفت‌وگوها داشته‌اند، مهم‌ترين نكته اين بوده كه در اين فضا، من نكاتي درباره سرشت كارمان پيش مي‌كشم و ابعاد دانشگاهي بودن را عمدتا از منظر اخلاقي مي‌كاوم. مخاطبان كه همه در عرصه خودشان صاحب‌نظر هستند از منظر تخصصي خودشان بحث را گسترش مي‌دهند. خروجي اين گفت‌وگوها معمولا كند و كاو در باب ابعاد دانشگاهي بودن و تامل درباره دانشورانه زيستن است.
طبيعتا در اين مباحث، كار به مشكلات مي‌كشد و عمده استادان بر مشكلاتي انگشت مي‌گذارند كه در نهايت مانع كار درست و دقيق دانشگاهي آنها مي‌شود. اين مشكلات خود انواع مختلفي دارد، اما معمولا با مسائل اقتصادي گره مي‌خورد و در نهايت به عدم تناسب حقوقي كه استادان دريافت مي‌كنند و قيمت اجناس و خدمات مي‌رسد. حاصل همه اين بحث‌ها آن مي‌شود كه به اصطلاح هشت استادان گرو نُه آنهاست و قادر به تامين معاش كريمانه خود نيستند. در نتيجه، قادر به ايفاي نقش شايسته خودشان نمي‌توانند باشند. 
در همين جا و براي تقويت اين موضع، برخي استادان به هرم نيازهاي آبراهام مزلو، روانشناس صاحب‌نظر امريكايي اشاره مي‌كنند. جالب اينكه اين ارجاع به هرم نيازهاي مزلو، از سوي استادان مختلفي صورت مي‌گيرد، از استادان رشته زمين‌شناسي گرفته تا علوم فني. اين تاكيد مكرر به هرم نيازهاي مزلو برايم جالب است، به خصوص آنكه در متون آموزشي اين رشته‌ها نشاني از اين هرم نيازها كمتر ديده مي‌شود. به نظر مي‌رسد كه اين استادان عمدتا اين نظريه را ازكتاب‌هاي درسي دوره دبيرستان به ذهن سپرده باشند و كمتر كسي فرصت يا دغدغه آن را داشته است كه بداند دقيقا مزلو چه مي‌خواهد بگويد.
اما روايت اين استادان از هرم نيازهاي مزلو چيست؟ طبق تلقي اين استادان، انسان‌ها نيازهاي گوناگوني دارند كه مي‌توان آنها را در قالب يك هرم گنجاند. در قاعده اين هرم، نيازهاي زيستي مانند خوردن و نوشيدن قرار دارد و بعد نوبت نيازهاي بعدي مانند نياز به تعلق و نيازهاي برتر و متعالي فرا مي‌رسد. در راس هرم نياز به خودشكوفايي است كه در آن عالي‌ترين حد شكفتگي انساني و تحقق ذات آدمي فرا مي‌رسد. گرچه كمتر كسي به اين سطح دست پيدا مي‌كند. نكته اصلي در اين روايت آن است كه تا نيازهاي اوليه تامين نشود، نه كسي متوجه نيازهاي ديگر خود مي‌شود و نه، اگر هم بشود، در پي تامين آنها بر مي‌آيد. به زبان ساده، آدم گرسنه در پي معنويت نيست. پس از اين تقرير، ادعا مي‌شود كه استادان دانشگاهي ما عمدتا درگير معاش هستند و «غم نان» ديگر فرصت نمي‌دهد آنها به ارتقاي علمي خود بينديشند يا براي رشد دانشجويان‌شان بكوشند. 
حاصل اين ادعا فقدان حس عامليت و تن دادن به وضع فعلي و حتي توجيه ضمني آن است. در اينجا نمي‌خواهم درباره صحت اين ادعاها سخن بگويم. فقط مي‌خواهم نشان بدهم كه اين استناد و «انتساب» دقيق نيست. در واقع اولا، مزلو اين‌گونه نگفته است و ثانيا اگر هم گفته باشند، روانشناسان ديگري او را نقد كرده‌اند و هرم او را به چالش كشيده‌اند. اولا مزلو نگفته است كه تا نيازهاي اوليه آدمي برآورده نشود، كسي نمي‌تواند به فكر نيازهاي برتر خويش باشد. وي گاه از دو نوع نياز سخن مي‌گويد: نيازهاي برآمده از نقص يا‌ زاده محروميت، مانند نيازهاي فيزيولوژيك و نيازهاي رشدخواهانه و كمال‌جويانه، مانند نياز به خودشكوفايي. بنابراين معمولا تقرير ناقصي از ديدگاه مزلو در ذهن غالب افراد شكل گرفته است كه بايد اصلاح شود. اما نكته دوم آنكه روانشناساني چون آلدرفر، اصولا با اين الگوي هرمي مخالفت مي‌كنند و مدعي هستند كه انسان‌ها سه نياز اساسي دارند: نياز به بقا، نياز به تعلق و ارتباط و نياز به رشد و اين سه مترتب بر يكديگر نيستند.حال فارغ از درستي ادعاي مزلو يا رقيبش، عده‌اي از استادان روايتي را كه نتيجه آن تضعيف حس عامليت خودشان است، بازگو كرده و با اين كار ناكارآمدي نظام آموزش دانشگاهي را تقويت مي‌كنند و حس فقدان عامليت را رواج مي‌دهند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون