• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۰ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5950 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ دي

ادامه از صفحه اول

نقد انديشه سياسي آقاي مصباح- 3 

 نقد: اگر كساني حرف شما يا هر كس ديگري را درباره خدا و پيامبر و كتاب آسماني و مهم‌تر از همه استنتاج‌هاي شما قبول داشتند بالطبع همان را عمل مي‌كنند. ايشان فكر مي‌كنند آنچه خودشان به آن رسيده‌اند حتما حرف خداست و هيچ شكي در آن نيست و ديگران هم به ناچار بايد همان‌گونه فكر كنند يا در اجرا بپذيرند. در نتيجه از اين طريق همه مسائل را حل مي‌كنند. در ماجراي صلح حديبيه ميان پيامبر و كفار قريش آمده است كه در ذيل آن صلح‌نامه نوشتند: «محمد رسول‌الله». مشركان گفتند: ننويس «محمد رسول‌الله» اگر تو رسول خدا بودي، ما با تو نمي‌جنگيديم. پس آن حضرت فرمود: آن را پاك كنند. حرف طرف مقابل منطقي بود كه پيامبر (ص) پذيرفت، چون اگر آنان حضرت را پيامبر مي‌دانستند كه جنگ نمي‌كردند. حالا در ميان مسلمانان حداقل 72 فرقه هر كس حرفي را به خدا منسوب مي‌كند حتي در طول زمان هم تغيير مي‌دهد، چگونه مي‌توان يكي از اين روايت‌هاي اقليت يا حرف آقاي مصباح را براي ديگران لازم‌الاتباع و پذيرفتني دانست؟ اصولا حكومت امري عمومي است، چگونه ممكن است كه ديگران را وادار به پذيرش ذهنيت خود به عنوان حقيقت محض كرد؟ آيا ايشان توصيفات خود از احمدي‌نژاد را به ياد دارند؟ آيا مي‌توان فهم خود از مقررات اسلامي را به ديگران تحميل كرد؟ اگر بلي آيا ديگران هم مي‌توانند مقررات مشابهي را به مسلماناني كه در كشورشان هستند يا غيرمسلمانان تحميل كنند؟ اين همه مسلمان در كشورهاي غيراسلامي هستند با آنان چگونه بايد رفتار شود؟ آيا بردگي و كنيز و نابرابري در مجازات براي غيرمسلمان با مسلمان را مي‌پذيريد؟ اگر در كشورهاي غربي تصويب شود كه كشتن مسلمان به دست مسيحي مجازات ندارد فقط ديه دارد آن هم نه كامل، بلكه اندكي از ديه را، شما چه احساسي خواهيد داشت؟ اگر آنان مسلمانان را به بردگي بگيرند، مي‌پذيريد؟ يا زنان و مردان مسلمان را به كنيزي و غلامي درآورند؟ نه فقط غيرمسلمانان بلكه اهل سنت و ديگر فِرق اسلامي و نيز بخش اعظم شيعيان و حتي مراجع با چنين برداشت‌هايي و انتساب آنها به خداوند موافق نيستند حتي اگر شما معتقد به درستي راه خود باشيد، آنان قبول ندارند پس چه بايد كنند؟ وقتي قبول ندارند كل بناي شما در عادلانه بودن قوانين و حق بودن تصرف در قدرت فرو مي‌ريزد. با اين تعريف ايشان، مشروعيت سياسي به شرعي بودن آن هم از منظر و برداشت خودشان تقليل پيدا مي‌كند. در همين ايران چند درصد افراد حاضرند با نظرات و برداشت‌هاي امثال آقاي مصباح همراه باشند و ادعاهاي آنان را بپذيرند؟ در همان قم اقليت محض هستند. اين استدلال دقيقا مثل استدلال ماركسيسم بود كه بايد به حكم علم حكومت ماركسيستي تشكيل شود. چرا بايد نظر آنان را نپذيرفت؟ ادامه دارد...


مزاياي عضويت ايران در گروه ويژه اقدام ماليFATF (فاتف) 

۷- بهبود محيط تحريم‌ها: عضويت ايران در فاتف اگرچه تحريم‌ها را حذف نمي‌كند، ولي مي‌تواند راه‌هايي را براي مذاكره و گفت‌وگو در مورد تحريم‌هاي اقتصادي موجود باز كند و به ‌طور بالقوه به شرايط مطلوب‌تري منجر شود. ضمن اينكه عضويت در فاتف اثرات و حوزه تحريم‌هاي جديد را كم و بهانه‌هاي تحريم‌كنندگان را نيز خنثي مي‌كند. 
۸- تامين منابع مالي جديد براي دولت: عضويت در فاتف مي‌تواند به ادغام مجدد اقتصاد ايران در اقتصاد جهاني و تقويت روابط اقتصادي خود با ساير كشور‌ها كمك كند و فرصت‌هاي بيشتري براي رشد و توسعه كشور و تامين منابع مالي جديدي براي دولت ايجاد كند.
نكته آخر:  متاسفانه بعضي تحليلگران، سياست‌هاي يك‌جانبه‌گرايي را براي كشور توصيه مي‌كنند كه قطعا مخالف استقلال كشور است. اينان براي پيوستن ايران به يك بلوك خاص خود را به آب و آتش مي‌زنند ولي عضويت ايران را در فاتف مقارن افتادن ايران به دامان غرب تلقي مي‌كنند! درحالي كه عضويت در يك نهاد بين‌الدولي كه ۲۰۰ كشور استانداردهاي آن را پذيرفته‌اند، مانند عضويت ايران در بسياري از مجامع بين‌المللي، در جهت حفظ منافع كشور و باز شدن قفل و گره‌هاي اقتصادي آن، مخصوصا سيستم بانكي است. در حال حاضر، فقط سه كشور ايران، كره‌شمالي و ميانمار عضو اين نهاد نبوده و در ليست سياه آن قرار دارند.
استاد دانشگاه صنعتي اميركبير و رييس اسبق سازمان برنامه و بودجه

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون