تنشها ميان افغانستان و پاكستان افزايش يافت
سايه جنگ بر جنوب آسيا
رويارويي مرزي اخير پاكستان و تحريك طالبان پاكستان (TTP) با حمايت طالبان افغانستان، تنشها را بين دو همسايه افزايش داده است. درحالي كه پاكستان تجديد حيات طالبان را به عنوان يك پيروزي استراتژيك بالقوه جشن ميگرفت، پيامدهاي بازگشت اين گروه خلاف آن را ثابت كرد. تحليلگران در باب روياروييهاي اخير به مناقشه خط ديورند اشاره دارند؛ خطي كه در عصر استعمار مرز بين افغانستان و پاكستان را مشخص ميكرد و همچنان نيز محل اختلاف است. اين مرز اقوام پشتون را بين دو ملت تقسيم ميكند و باعث ايجاد خصومتهاي فرامرزي شده است. از منظر پاكستان، خط ديورند نماد حاكميت و تماميت ارضي اين بازيگر است، به ويژه در مناطقي مانند خيبر پختونخوا و بلوچستان، جايي كه ناسيوناليسم پشتون عميقا ريشه دوانده است. در پاسخ، پاكستان مرزهاي افغانستان را با حصاركشي براي مهار ستيزهجويان، قاچاق و نفوذ فرامرزي تقويت كرده؛ استراتژي كه از حصاركشي اين كشور در امتداد خط كنترل با هند الهام گرفته شده است. با اين حال، طالبان اين حصاركشي را زير سوال برده و آن را نقض حاكميت افغانستان و تهديدي براي وحدت جوامع پشتون ميداند. در چنين شرايطي درگيريها بين نيروهاي افغان و پاكستاني در امتداد مرز شدت گرفته و خصومتهاي مرزي را تشديد كرده است. از زمان تسلط طالبان بر افغانستان، تحريك طالبان پاكستان از اين وضعيت براي سازماندهي مجدد و تشديد حملات در خاك پاكستان، هدف قرار دادن نيروهاي امنيتي و داراييهاي دولتي، به ويژه در خيبر پختونخوا و بلوچستان، استفاده كرده است. اين گروه قصد دارد استراتژي طالبان در افغانستان را در پاكستان تكرار كند: مراد تعريف امارت اسلامي است. به ادعاي ناظران، بيميلي دولت افغانستان به رهبري طالبان براي سركوب تحريك طالبان پاكستان، خشم اسلامآباد را برانگيخته است. از ديدگاه طالبان، تحت فشار قرار دادن تحريك طالبان پاكستان، خطر بيگانگي پايگاه شبه نظامي اين گروه و تضعيف اعتبار آنها در ميان ناسيوناليستهاي پشتون را به همراه دارد. تغيير رويكرد طالبان از يك گروه شورشي به يك نهاد حكومتي، موجب شده تا اين گروه نسبت به مليگرايي و حاكميت افغانستان حساسيتهاي بيشتري داشته باشد. طالبان همزمان به دنبال تنوع بخشيدن به روابط جهاني خود، تعامل با چين، روسيه و حتي تعامل با هند است، چراكه پاكستان، فارغ از مرزهاي مشترك و قرابت مذهبي، به واسطه وضعيت فعلياش پتانسيل كمي براي كمك به توسعه افغانستان دارد. درسال 2024، طالبان يك نشست ابتكاري همكاري منطقهاي را تعريف كرد كه شامل نمايندگان و فرستادگاني از 12 كشور اصلي ذينفع ازجمله هند و پاكستان بود. هدف اين رويكرد منطقه محور، ايجاد مشروعيت منطقهاي و تقويت تعامل سازنده بين افغانستان و كشورهاي همسايه بود. ناظران همزمان به نقش داعش شاخه خراسان اشاره دارند و ميگويند فعاليتهاي اين گروه در كنار خصومتهاي جداييطلبان بلوچ، چشمانداز امنيتي پاكستان را پيچيدهتر ميكند. داعش شاخه خراسان نيز فعل و انفعالهاي دو بازيگر را تحت تاثير قرار داده. اين گروه همچنان يك تهديد مهم و مداوم براي پاكستان است. در اين ميان در بلوچستان، گروههاي جداييطلب با تحريك طالبان پاكستان همسو شدهاند و زيرساختهاي سرمايهگذاري چين و نيروهاي امنيتي پاكستان را هدف قرار دادهاند. ناكامي در مقابله با اين تهديدات، ناامني پاكستان را تشديد ميكند، به ويژه در منطقهاي كه براي كريدور اقتصادي چين و پاكستان (CPEC) حياتي است. همزمان روابط تيره پاكستان و طالبان فرصتهاي راهبردي را براي هند فراهم ميكند تا از نظر ديپلماتيك و اقتصادي با افغانستان تعامل داشته باشد. هند پيشتر به طور قابلتوجهي در پروژههاي زيربنايي و توسعه افغانستان سرمايهگذاري كرده است. اتحاد ضعيف پاكستان و طالبان ميتواند اهرم اسلامآباد براي استفاده از افغانستان به عنوان پايگاهي براي فعاليتها عليه هند را تحت تاثير قرار دهد. با اين حال، بيثباتي در منطقه افغانستان-پاكستان خطر سرازير شدن تنشها به هند را به همراه دارد. علاوه بر اين، گسترش نفوذ چين در افغانستان، از طريق منابع و پروژههاي زيربنايي، لايهاي از پيچيدگي را به محاسبات استراتژيك هند در منطقه ميافزايد.