نصرتالله تاجيك، ديپلمات بازنشسته در گفتوگو با «اعتماد» مطرح كرد
فشار حداكثري ترامپ لزوما با گزينه نظامي همراه نيست
با نزديك شدن به ورود رسمي دونالد ترامپ رييسجمهور منتخب امريكا به كاخ سفيد و تغيير معادلات منطقه، تحليلها درباره رويكرد احتمالي او در قبال ايران به موضوعي داغ تبديل شده است. به اين بهانه روزنامه اعتماد در راستاي واكاوي اثرگذاري تحولات خاورميانه بر رويكردهاي احتمالي ترامپ در قبال ايران بالاخص سياست موسوم به فشار حداكثري، با نصرتالله تاجيك، ديپلمات بازنشسته و سفير پيشين ايران در اردن گفتوگو كرده است. تاجيك معتقد است كه تحولات اخير خاورميانه فرصتي را پيش روي دونالد ترامپ براي اعمال رويكردهاي هدفمند عليه ايران قرار داده است. تاجيك اين را هم گفت كه ايران نيز كارتهايي براي بازي در مقابل ترامپ دراختيار دارد كه بايد به درستي از آنها استفاده كند.
مشروح اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد.
تاجيك در ارزيابي از رويكرد احتمالي ترامپ در شرايطي كه كمتر از 20 روز تا تحليف ترامپ باقي مانده، گفت: بخشي از مباحث مطرح شده به جنگ رواني مربوط ميشود، هرچند كه نميگويم تمام آن، اينگونه است. غرب و امريكا نبايد در مورد موقعيت و ظرفيتهاي ايران اشتباه محاسبه داشته باشند! درست است به دليل تحولاتي كه در خاورميانه در يك سال اخير رخ داده، از غزه تا لبنان و سوريه، گروههاي مقاومت لطمههايي را متحمل شدهاند. با اين حال، بايد دقت كنيم كه اين گروهها براساس اصل بازيابي و سيستم خود ترميمي، به تدريج خود را بازسازي كرده و روشهاي جديدي را طراحي و آزمايش ميكنند. بنابراين اينگونه نيست كه اكنون مضمحل شده باشند. بنابراين ترامپ بايد سياستش در مقابل ايران را بر مدل ظرفيتهاي درازمدت ايران طراحي كند. پس جداي از اين مباحث، اگر امريكا يا غرب بخواهد برآورد اشتباهي در اين زمينه داشته باشد و تصور كند كه به دليل تضعيف بازدارندگي ايران، ميتواند هر اقدامي را عليه ايران انجام دهد، به عقيده من اين تصور نادرستي است. تاجيك در ادامه به «اعتماد» گفت: شناختي كه ايران از ترامپ دارد، نشان ميدهد كه روحيات او به گونهاي است كه با فشار حداكثري جلو خواهد آمد و تلاش ميكند امتيازات بيشتري از ايران بگيرد. اما من همچنان اميدوارم كه آنها دچار اشتباه محاسباتي نشوند و توجه داشته باشند كه ايران نيز ابزارهايي براي دفاع از منافع ملي خود دارد، چه در راستاي مسائل ديپلماتيك و چه در حوزه سختافزاري. به باور اين ديپلمات بازنشسته به صورت كلي روش ترامپ هم به گونهاي است كه او از ابتدا هم بر طبل جنگ نميكوبيد، بلكه ژست صلحخواهي و تنشزدايي ميگيرد و نشان ميدهد علاقهمند به گفتوگو با ايران است. البته كه بخشي از رويكردها اهدافي منطقهاي دارد و بخشي براي او مصرف داخلي است و بخشي شخصيتي، اما به دليل اقدامات ترامپ، ايران اعتمادي به امريكا و شخص او ندارد. سلسله شرايطي بايد براي گفتوگو با ترامپ فراهم شود. تاجيك در ادامه اين را هم گفت كه خروج از برجام، اعمال تحريمها و اقدامات بسيار منفي عليه ايرانيها براي ورود به امريكا در سابقه ترامپ است. با اين وضعيت اگر در به همان پاشنه بچرخد، بعيد است كه اين دوره هم با همه تفاوتها شاهد تحولي در زمينه روابط ايران و امريكا باشيم، چراكه اينبار ترامپ عامل روانشناختي را هم به چالشهاي دو كشور اضافه كرده است. به باور تاجيك اينكه او در تبليغات انتخاباتي نان مبارزه با داعش را بخورد، اما يكي از عوامل مهم در مبارزه با داعش را ترور كند، قابل فهم و تحمل نيست. همچنين اينكه نظاميان ايران در كشور ديگر بدون حكم قضايي و صرفا تمايلات امريكا، ترور شوند. خيلي از افراد ميگويند آقاي پزشكيان مذاكره كند، اما واقعبينانه نيست. اينكه برخي مانند نيويورك تايمز سناريوهاي تاريكي از تواناييها و اقدامات احتمالي ترامپ عليه ايران مينويسند گذشته از جنگ رواني كمي هم به جنگ روايتها برميگردد. اين كارشناس مسائل خاورميانه همچنين در ادامه گفتوگوي خود اينگونه تحليل كرد كه ايران نيز ابزارهاي خوبي دارد كه بايد در روابط ديپلماتيك به عنوان اهرم قدرت استفاده شود. همه بازي به ايران مربوط نيست و بخشي از ماجرا برعهده ترامپ و تيمش است. اما طراحي سياست ما درقبال ترامپ بايد از طريق بررسي نقاط ضعف و قوت و فرصت و تهديد او باشد. بالطبع نقاط قوت و آسيبپذير ايران هم بايد مدنظر باشد. به باور تاجيك ضمن آنكه ترامپ مسائل بسياري براي رويارويي و حل دارد، از اقتصاد داخلي، ماليات و مهاجرها تا معضل اقتصادي با چين، جنگ روسيه و اوكراين و غزه و اروپا و دغدغههاي فراآتلانتيكي. مخصوصا شتاب گرفتن آلمان كه موتور توسعه صنعتي اروپاست و فرانسه كه از دور قبل حساسيتها بين دوطرف بروز كرد و نزديك شدن اين دو به هم در مقابل امريكا و... .
تاجيك در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» در اين باب كه رويكرد احتمالي ترامپ چگونه روابط راهبردي تهران و پكن را تحتالشعاع قرار ميدهد، گفت: چين سيستمي منافع محور دارد و بيشتر به دنبال حداكثري كردن منافع خود است. اين كشور هماكنون نيز همين روش را در خريد نفت از ايران دنبال ميكند و با خريدهاي با واسطه تحريمها را به نوعي دور ميزند. به عنوان مثال، چين نفت را با تخفيف از ايران خريداري ميكند و ممكن است تحتتاثير قرار بگيرد. اما مهم اين است كه ايران چگونه روابط خود را با چين تنظيم ميكند و در حقيقت بايد احساس كند كه در تعاملات نفتي با ايران، اگر در جاي ديگري متضرر شود، حداقل در قبال ايران به سودي دست مييابد. به باور اين ديپلمات بازنشسته با اين حال، اينكه چين به خاطر ايران با امريكا سرشاخ شود، تاكنون شاهد چنين اتفاقي نبودهايم و از اين به بعد نيز چين تا منافع محوري و مستقيم خودش مورد تهديد امريكا قرار نگيرد او با امريكا سرشاخ نميشود. به همين منظور است كه چين با خريد نفت از امارات و عربستان، سبد خريد نفتي خود را متنوع كرده تا از درگيريهاي احتمالي با امريكا در مورد تحريمهاي ايران اجتناب كند. موتور محركه توسعه چين اقتصاد است و معادلات خاورميانه تحت تاثير روابط چين و امريكا قرار نخواهد گرفت. تاجيك در ادامه به «اعتماد» گفت: فراموش نكنيم كه خود ترامپ نيز در جريان جنگ تعرفهها در دولت اول خود با چينيها درگير شد. اين سوال مطرح است كه آيا در دولت دوم او نيز اين اتفاق خواهد افتاد يا نه كه اين گزاره به معادلات روسيه و چين و همچنين جنگ اوكراين نيز بستگي دارد و به آنها اضافه ميشود و روشن شدن اين بخش به نحوه و ميزان مقاومت احتمالي چين در مقابل امريكا براي تحريم ايران كمك ميكند. به باور اين ديپلمات بازنشسته، اما ما بايد در داستان تحريم به گونه ديگري عمل كنيم. متاسفانه به رغم اينكه بخش زيادي از اوضاع اقتصادي ناشي از تحريم است، اما در كشور سازماني مسوول طراحي اقدامات ضدتحريمي يا حداقل هماهنگي بين دستگاهها نداريم و هر سازمان براي خود عمل ميكند! تاجيك در ادامه گفتوگوي خود با «اعتماد» به اين نكته اشاره كرد كه در هر صورت، ما با معادلاتي چندمجهولي مواجه هستيم. اين معادلات در زماني كه عوامل تاثيرگذار خود را نشان دهند، روشنتر خواهند شد و در آن زمان بهتر ميتوان آنها را تحليل كرد، اما اصل اين است كه در شرايط كنوني بايد دقت كنيم كه چينيها به خاطر ايران با امريكا سرشاخ نخواهند شد، مگر اينكه خودشان نيز با امريكا درگير باشند و بخواهند از ايران يا كارتش استفاده ابزاري كنند تا بده بستان تسهيل شود! در اين صورت ممكن است تعاملات نفتي و اقتصادي ايران و چين كه نفع فراواني برايش دارد، ادامه پيدا كند، به گونهاي كه اين تعاملات حتما نبايد به منافع چين در كل لطمهاي وارد كند. تاجيك همچنين در پاسخ به اين سوال «اعتماد» كه ايران ميتواند چه پلنهايي براي رويكردهاي احتمالي دونالد ترامپ داشته باشد، گفت: بگذاريد مثالي بزنم؛ يك زماني هست كه سيل آمده و ما بايد با آن مقابله كنيم. اما عقل سليم ميگويد قبل از بروز سيل بايد اقداماتي انجام دهيم و پيشگيري كنيم. متاسفانه در ايران ما موضوعات و مشكلات را جدي نميگيريم و به اندازه اهميت آنها جديت به خرج نميدهيم. مثلا وقتي سيل آمد بخشدار ميماند و چند تا لودر و كاميون اداره راهداري و فغان مردم! به عقيده تاجيك اكنون بايد بيشتر به فكر طراحي سناريوهاي احتمالي باشيم كه ترامپ با فشار حداكثري به ميدان ميآيد. به نظر ميرسد كمتر تحليلگري باشد كه در اين مورد ترديد داشته باشد كه ترامپ اينگونه عمل خواهد كرد. نوع اين فشار ممكن است متفاوت باشد، اما شكي نيست كه اين سياست اعمال خواهد شد. حال با اين شرايط، تصور ميكنم كه بايد از هماكنون سناريوسازيهاي خود را آغاز كنيم. اگر دو يا سه ماه پيش اقدام ميكرديم، شايد كمي زود بود، اما اكنون كه تقريبا فضا شفاف است. كابينه احتمالي مشخص و تحولات اخير خاورميانه نيز وارد مسير جديد شده است. اكنون ما بايد سناريوهاي خود را طراحي كنيم و هر كاري كه نياز است را انجام دهيم، با فرض بر اينكه ترامپ با فشار حداكثري به جلو خواهد آمد. اين تحليلگر مسائل خاورميانه در ادامه متذكر شد كه البته قسمتي از اين فشار به مسائل داخلي كشور برميگردد. به عقيده من، بايد بازدارندگي داخلي را تقويت كنيم و از كاهش بيشتر بازدارندگي خارجي جلوگيري كنيم. همچنين اصلاحاتي در مسائل اقتصادي و نيز رويكرد حكمراني در داخل و خارج و گفتوگو با مردم ضروري است، چراكه اين فشارها درنهايت به مردم وارد ميشود و لذا از طريق اصلاحات سياسي و اقتصادي بايد تابآوري مردم تقويت و از منظر خارجي نيز رويكرد سياست خارجي عوض شود تا با مردم دنيا بتوانيم صحبت كنيم و با دولتهايشان تعامل سازنده داشته باشيم و به نظام بينالملل حتي اگر بعضي ويژگيهاي آن را قبول نداريم احترام بگذاريم تا منزوي نباشيم، بلكه يارگيري كنيم. به باور تاجيك هدف ترامپ در دولت اول او اين بود كه فشار را بر مردم افزايش دهد تا آنها در مقابل حاكميت بايستند. خوشبختانه به دليل تعامل سازنده ايران با آژانس و اروپا موفق نشد. بنابراين ما بايد تلاش كنيم از سازوكارهاي داخلي و ازجمله كسب اعتماد مردم و تقويت اقتصاد داخلي بهرهبرداري و از ديپلماسي در رابطه با ساير كشورها استفاده كنيم. تاجيك در ادامه اين را هم گفت كه اقداماتي كه اكنون ميتوانيم انجام دهيم بايد در اولويت قرار گيرد كه اگر با شرايطي مواجه شديم كه اقدامات ترامپ عليه ما آغاز شد، بايد تمركز خود را بيشتر روي اقدامات نرمافزاري بگذاريم و كمتر به سمت مباحث سختافزاري و تهديدهاي منطقهاي برويم. اين به نفع ما نيست، بلكه به ضرر ايران تمام ميشود. به تصور اين ديپلمات بازنشسته اصولا نوع سياست و واكنش از راهبرد استخراج ميشود و آن را هم بايد از اوضاع و شرايط موجود در بياوريم كه در خلأ به دست نميآيد. به طور كلي در مورد امريكا بحث رودررويي با ايران و تضعيف قدرتش يك سياست دو حزبي است. دو حزب معتقدند كه بايد براي تضعيف ايران، ابزارهاي استراتژيكش را از بين ببرند. به باور تاجيك قدم اول راهبرد ايران بايد اين باشد كه مثل دور گذشته با ترامپ برخورد نكنيم. اطرافيان ترامپ و تيمي كه با وي كار ميكنند، مهم هستند. دور قبل او چهار مشاور امنيت ملي عوض كرد و تجربه ترامپ در مورد ايران هم مهم است، چون در دوره قبل ترامپ در تنظيم روابط با ايران موفق نبود و زمانيكه از برجام كنار رفت، اشتباه كرد و حتي به منافع امريكا نيز لطمه زد! و نتوانست عليه ايران اجماعسازي كند و دو جلسه شوراي امنيت را باخت! او الان به تواناييها و تاثيرگذاريهاي ايران واقف است. به حرفهاي كمپينهاي انتخاباتي و كلي نميتوان بسنده كرد. اما اگر تصوير واقعيتر از ترامپ كنوني با همه ظرفيتها و مشكلات و چالشها داشته باشيم، در اين صورت ميتوان يك راهبرد مناسبي نوشته شود كه منافع ملي را تامين كند. تاجيك در ادامه گفتوگوي خود با خبرنگار اعتماد همچنين اشاره كرد ولي به دليل مشكلات عديده بين دو كشور نبايد انتظار داشت اين راهبرد خيلي گسترده و جامع باشد، مگر در مراحل نهايي مذاكره، فقط رئوس آن ميتواند اينها باشند كه 1- ترامپ را مانند دور پيش ناديده نگيريم! 2- رودررويي ايران و امريكا دچار قانون بازده نزولي شده ايران و امريكا نياز به طي روشهاي علمي اعتمادسازي دارند، 3- مذاكره ابتدا براي تجميد تنشها باشد، 4- از كارتهاي بازي خود بهموقع و خوب استفاده كنيم، 5- ممكن است در مذاكره با ترامپ به فرمول يا راهحل خاصي نرسيم، اما خود نفس مذاكره براي طرفين مطلوب و مفيد است. ترامپ هم علاقهمند است فقط عكس بگيرد و تبليغ كند! 6- ايران نياز دارد روي امريكا تمركز بيشتري داشته باشد. به اعتقاد تاجيك اكنون سياست خارجي خيلي متكثر و محافظهكار است و فاقد عنصر نوآوري و ابتكار عمل هستيم و نياز به جسور بودن و ريسكپذيري داريم، مخصوصا در مورد امريكا، 7- مشكل اصلي ايران و امريكا در مسائل خاورميانه است و هستهاي. با جداسازي اين دو در اولي بايد رويكرد جديدي از خود نشان دهيم و ابتدا خودمان به يك راهبرد درست برمبناي حق تعيين سرنوشت مردم فلسطين كه يك اصل پذيرفته شده بينالمللي است، برسيم. در مورد هستهاي عناصر ديگر هم موثرند و مخصوصا بحثهاي فني آژانس كه حل كنيم تا اهرم را از دست ترامپ بگيريم. اين ديپلمات بازنشسته در رابطه با بهكارگيري گزينه نظامي توسط ترامپ چقدر ميتواند گزينه محتملتري باشد، گفت: فشار حداكثري ترامپ لزوما با رويكرد نظامي همراه نخواهد بود، بلكه او تلاش ميكند تا از همين فشارهاي حداكثري فشار را روي مردم منتقل كند تا مردم در برابر حكومت قرار بگيرند. تاجيك در ادامه اين را هم گفت كه بنابراين ميتوان گفت كه هدف فشار حداكثري ترامپ، به طغيان واداشتن مردم است، نه اينكه خود بخواهد هزينه جنگي را متقبل شود. فراموش نكنيم كه او شخصيتي دارد كه معتقد است بايد به جنگها خاتمه دهد و منابع امريكا را براي مردم خود هزينه كند. بنابراين بسيار بعيد ميدانم كه ترامپ بخواهد عمليات نظامي عليه ايران انجام دهد، آنهم به دليل تحريمها و مسائلي از اين دست. اما اگر تحركاتي در برنامه هستهاي رخ دهد و ايران اقداماتي در اين زمينه انجام دهد، اين موضوع از موارد قبلي جدا خواهد بود. در آن حالت نيز اگرچه ايران ميتواند از امتيازات آستانه هستهاي در مذاكرات استفاده كند، اما بعيد ميدانم كه ترامپ و امريكا بخواهند هزينههاي سنگيني را در اين زمينه تقبل كنند. در اين زمينه احتمال ورود اسراييل به اين ماجرا بيشتر وجود دارد. تاجيك در ادامه گفتوگوي خود با «اعتماد» گفت: ترامپ ميخواهد جنگ پايان بگيرد چون هزينه سنگيني روي دوش امريكاست. تلاش ترامپ براي پايان جنگ اوكراين و خاورميانه است ،اما ترامپ تنها عامل تعيينكننده نيست. دور گذشته سياست و اقدامات ترامپ در منطقه موفق نبود. تلاش كرد توازن ژئوپليتيكي را به ضرر ايران و به نفع عربستان بههم بزند كه موفق نبود و چه بسا حادثه 7 اكتبر نتيجه و عكسالعمل به اين سياست بوده! اما الان مسائل و مشكلات فرق كرده و پيچيدهتر شده. به باور تاجيك از يك سال پيش در خاورميانه جنگي شكل گرفته كه با اقدامات دموكراتها در حمايت صددرصدي از نتانياهو كه باعث شكستشان هم شد، هزينه سنگيني بر دوش امريكاييها گذاشته است. تداوم مسير دموكراتها كارساز نيست و ترامپ ميخواهد به اين روند خاتمه دهد تا بهرهبرداري داخلي بكند. سفير اسبق ايران در اردن اين را هم گفت كه اگر ترامپ بتواند با ابزار خود آتشبس را سامان دهد، برنده داخلي و خارجي است، اما فرمول خاتمه از همه مهمتر است. اگر قرار باشد فقط خواستههاي اسراييل تامين شود، همينگونه كه ميبينيم با تخريب 90درصدي غزه اما آتشبسي صورت نميگيرد. تاجيك در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» در اين راستا كه در صورت ازسرگيري رايزنيها ميان تهران- واشنگتن، ايران چه ابزارهايي براي اخذ امتيازاتي از طرف مقابل دارد، گفت: كليت ماجراي تحولات رخ داده در خاورميانه براي از بين بردن سرشاخههاي قدرت استراتژيك ايران در منطقه بود تا با حذف قدرت بازدارندگي خارجي ايران راتضعيفش كنند و ذيل اين اتفاق نتواند از اهرمهاي قدرت خود استفاده كند.
تاجيك در ادامه گفت: حال تصور ميكنم كه اكنون ترامپ قصد دارد از اتفاقاتي كه رخ داده، به هر شكلي كه باشد، استفاده كند، به ويژه در ماجراي سوريه كه اخيرا اتفاق افتاده است. البته اين به معناي آن نيست كه ايران هيچ كارتي براي بازي ندارد. به عقيده من، اگر ايران شرايط را به خوبي درك كند، به ويژه در زمينه ساماندهي مسائل داخلي و همچنين در ارتباط با مسائل خاورميانه، ميتواند به طور موثري عمل كند. اين ديپلمات بازنشسته در ادامه اين را هم گفت كه درست است كه نفوذ منطقهاي ايران لطمه خورده است، اما اولا، اين وضعيت مطلق نيست. ثانيا، ايران هنوز روشهايي براي بازيابي دارد. ثالثا، ممكن است ايران به اين نتيجه برسد كه رويكرد قبلي خود كه بيشتر نظامي بود را تغيير دهد و به رويكرد سياسي و تقويت تعاملات بينالمللي روي آورد. در اين صورت، چه بسا بتواند به مراتب پوياتر و چابكتر از گذشته چون يك هزينه سنگين از دوشش برداشته شده از طريق ديپلماسي در معاملات بينالمللي و منطقهاي خود ظهور و بروز پيدا كند. تاجيك همچنين بر اين نكته تاكيد كرد كه درست است بسياري ميگويند ترامپ معاملهگر است، اما او خيلي غيرقابل پيشبيني است. هنوز موردي مشاهده نشده كه بتوان تعبير كرد نگاه او به ايران تغيير كرده است يا خير؟! اگر تغيير كرده باشد و نقاط قوت ايران را بخواهد لحاظ كند، اين براي ايران يك فرصت است، اما اگر در روي همان پاشنه بچرخد، چندان فايدهاي ندارد و لابد ايران استراتژي نمد مال را دنبال خواهد كرد!
به باور تاجيك سخنرانيهاي انتخاباتي او هم هيجاني و براي بسيج مردم است. ترامپ كلا ميگويد ايران نبايد هستهاي شود. اگر موقعيت ترامپ را دقيق ترسيم كنيم، بهتر ميتوان به نتيجه رسيد. احساس عمومي ميگويد او تاجر است و ميتوان با او معامله كرد؛ چون او تاجرپيشه است بايد ببينيم چه امتيازي ميخواهد. اما به نظر من بايد خيلي تخصصيتر به او نگاه شود. تاجيك در پايان اين را هم گفت كه اما نگاه ما در سياست خارجي هم بايد روشن شود. ما اگر با ترامپ مذاكره هم كنيم كه در آن شك دارم و به نتيجه برسيم كه بازهم شك دارم، الزاما آن توافق اجرا نميشود. تا زماني كه دو طرف در زمينه اعتماد به يكديگر و داشتن رابطهاي معقول و متوازن و بدون سوءظن به يك نتيجه مشخص نرسند، توافق به جايي نميرسد.