شهر و فرهنگ
بهروز مرباغي
تاكنون، بحث و جدلهاي زيادي داشتهايم كه شهر سرزنده را طوري تعريف كنيم كه مورد وفاق عمومي باشد. البته كه هنوز چنين وفاقي وجود ندارد. در كشورهاي اروپايي و غربي هم موسسات متفاوتي هر سال شهرها را برحسب الگوها و معيارهاي خود ارزيابي ميكنند و نتيجه ارزيابيها عموما متفاوت هستند. مثلا موسسهاي شهر وين را سرزندهترين شهر جهان معرفي ميكند، ديگري سيدني را و آن يكي هم هلسينكي را. در اين ميان، ميتوانيم سرزندگي را با مصاديق و تعريفهاي خودمان تعيين كنيم. يكي از عامترين الگوها، رفتار و كنش فرهنگي شهر است. آن هم در حوزه فرهنگ غير كالبدي.
يعني ببينيم در شهر، حال سينما چطور است! حال تئاتر چه؟ موسيقي چه حالي دارد. ببينيم آيا در شهر تعداد كافي سالن سينما و تئاتر و موسيقي وجود دارد؟ آيا اينها گيشه پر و پيمان دارند؟ آيا رفتن به تئاتر جزو سبد فرهنگي مردم هست؟ ببينيم مردم چه رفتاري در پاركها و فضاهاي عمومي دارند؟ آيا بحث محيط زيست، به معناي عام آن و در مقياس تخصصي و كارشناسي، نزد مردم شهر جايي دارد؟ آيا مردم شهر قدر آب را ميدانند؟ آيا مردم شهر قدر پرندگان شهر را ميدانند؟ آيا مردم وقتي به تماشاي مسابقه فوتبال ميروند، حواس و توجهشان به نظافت محيطي هست؟ آيا در فريادهاي شادمانهشان براي تشويق بازيكن محبوبشان مواظب حركات و كلامشان هستند و خيلي سوال و پرسش ديگر. اما براي اينكه موضوع خلط نشود و بتوان تصوير نسبتا روشن و كوچكي از رفتار فرهنگي شهر پيدا كرد، ميتوان فقط سينما و تئاتر را بررسي كرد و موسيقي را.
شواهد نشان ميدهد شهرهاي ما، بهويژه پايتخت، در سالهاي اخير اقبال خوبي به موسيقي و تئاتر نشان دادهاند. هرچند در اين يادداشت امكان آمار جزء به جزء اين اقبال نيست ولي همه ميدانيم وقتي براي شنيدن اجراي آواز يك هنرمند در فضاي چهارهزارنفري شمال شهر بليت نميشود گرفت و چندين بار اجرا تمديد ميشود، حاكي از آن است كه شهر رفتار فرهنگي معقول و درستي دارد و در صورت تداوم آن آينده بسيار روشني براي جامعه مدني خواهد بود. از سوي ديگر، در سالهاي اخير شاهد استقبال مردم ار تئاترهاي خوب بودهايم و سالنهاي اصلي شهر براي چندين فصل امكان پذيرش نمايشهاي تازه نداشتهاند و در مواردي تئاتري كه با حضور چند چهره آشنا و خوشنام تمرين و آماده شده، بايد شش ماه در نوبت بماند تا سالن در اختيارش قرار گيرد. اينها همه نشانههاي مباركي هستند از رفتار فرهنگي شهر كه اعتبارش به سرزندگي شهر ميرسد. شهري كه در آن تئاتر رونق داشته باشد، بنا به تجربه جهاني، شهري است سرزنده و متعالي. تئاتر در همهجاي دنيا نبض مدنيت شهر است. هركجا كه تئاترها شلوغ و پررونق باشند، حتما نويد تحولي بزرگ در جامعه مدني آن شهر است. اين حكم در تمام نقاط عالم جاري است.
معمار و مدرس دانشگاه