فتيلهها را پايين بكشيم
البته بخشي از اين مطالبات مشترك است مثل بهبود شرايط اقتصادي و معيشت، بهبود روابط بينالمللي، افزايش اقتدار كشور در منطقه، عدالتمحوري و رفع تبعيض ناروا و... كه خواسته همه مردم است. بخشي هم مطالبات اكثريت مردم است مثل حل مساله حجاب و چالشهاي اجتماعي مترتب بر آن يا موضوع فيلترينگ و مبارزه با تندرويها و... تا مسائلي كه مطالبه نخبگان و روشنفكران جامعه است خاصه در حوزههايي مانند توليدات فرهنگي و محيط زيست و مسائل جامعه علمي.
در طرح و پيگيري همه اين مطالبات، اما بايد مساله ظرفيتها و قابليتهاي سيستم سياسي را نيز در نظر داشت. كنشهاي اجتماعي و سياسي و توسعه و عقبماندگي در خلأ اتفاق نميافتد و در بستر سيستمهاي اجتماعي و سياسي محقق ميشود. ظرفيت كنوني سيستم از يك سو و قابليت آن براي افزايش اين ظرفيت و پيشبرندگي كنشهاي اجتماعي و سياسي در اين ميان تعيينكننده است. فردي كه تشنه است بايد ظرفي متناسب با آب مورد نياز براي رفع عطشش در اختيار داشته باشد و از سوي ديگر به شير آبي دسترسي پيدا كند كه آبي با كيفيت و دماي مناسب آشاميدن و با سرعت و اصطلاحا دبي مناسب برايش فراهم كند و بتواند در زمان معقولي از آن شير، ظرف آب را پر كند. حالا اگر ظرف كوچك است و عطش او را برطرف نميكند يا لازم است ظرف بزرگتري پيدا كند يا همان ظرف را چندبار پر كرده و مصرف كند. اما اگر بخواهد در آن ظرف كوچك از شيري با دبي و سرعت زياد آب بريزد ظرف كه پر نميشود و عطشش را برطرف نميكند كه هيچ، كلي آب هم به هدر ميرود و تمام دور و اطراف و سر و لباسش را خيس ميكند.
حال در مورد دولت پزشكيان و اصلاحات مورد انتظار از او بايد دقت داشت كه تجربه تندرويهاي برخي اصلاحطلبان در دوره رياستجمهوري خاتمي تكرار نشود. آن زمان برخي حاميان كم صبر نهضت دوم خرداد، بدون در نظر گرفتن ظرفيتهاي سيستم سياسي ايران و قابليتها و محدوديتهاي شخص خاتمي و دولت او چنان فتيله توقعات اصلاحي راديكال را از دولت بالا كشيدند كه خيلي زود در شعله نااميدي از خاتمي و اصلاحاتش دميدند و چون بالطبع سرعت انتظارات آنها از سرعت مقدور خاتمي و دولتش بيشتر بود از او عبور كردند و تعارضاتي بين حاكميت و دولت نيز به وجود آمد. همه اين عوامل قابليت دولت خاتمي در انجام اصلاحات سياسي و فرهنگي و اجتماعي را كاهش داد. اكنون كار و شرايط پزشكيان را به مراتب دشوارتر از خاتمي سال ۷۶ ميدانم. قدرت و سيطره و رفتار حاكميت، شرايط منطقهاي و جهاني، ماهيت و رفتار رقيب انتخاباتي، توان و شبكه مخالفان براي بحرانآفريني و بسياري عوامل ديگر امروز براي پزشكيان شرايط دشوارتري از خاتمي آن زمان ايجاد كرده است. حاميان رييسجمهور منتخب بايد مراقب باشند كه وي را با وزنههايي سنگين بر دست و پا به پيست مسابقه نفرستند و خودشان با موتور در كنارش گاز بدهند و انتظار داشته باشند با اين شرايط همپاي آنها بدود. جداي از آن بايد دقت داشت دو گروه ديگر نيز با بالا كشيدن فتيله اين چراغ دوست دارند هم چراغ خاموش شود و هم دودش عالم را بردارد. يك گروه برخي حاميان نامزد رقيب هستند كه هم قدرت مالي و اجرايي دارند و هم رسانه و ابزار تبليغات. از هم اينك نيز كه هنوز دولت منتخب مستقر نشده از يك سو با اقداماتشان و از سوي ديگر با تبليغات و بازيهاي رسانهاي تلاش ميكنند مردم را خيلي زود از اين دولت و توان آن براي اصلاح و بهبود اوضاع نااميد كنند. گروه دوم برخي تحريمكنندگان انتخابات و مخالفان نظام هستند كه از داخل و خارج از كشور ميخواهند ثابت كنند موضعشان در تحريم انتخابات، بازي خوردن رايدهندگان به پزشكيان و اصلاحناپذيري سيستم سياسي حاكم درست بوده و از پزشكيان نيز كاري ساخته نيست. اين گروه برخلاف گروه اول قدرت اجرايي و مالي ندارند، اما از توان رسانهاي گسترده (خصوصا رسانههاي فارسي زبان خارجي) و ظرفيت اجتماعي براي اثرگذاري بر افكار عمومي برخوردارند.
به هر روي امروز گروههاي زيادي از مردم به پزشكيان، دولت او و اقدامات اصلاحياش اميدوارند و اين اميد مهمترين سرمايه اجتماعي و سياسي او است. براي حفظ و توسعه اين سرمايه دو اقدام ضروري است: يكم اينكه جريان فكري و رسانهاي حامي پزشكيان تلاش كند شتاب انتظارات را با توان و قابليت دولت همگام و از پروژه نااميدسازي و عبور از پزشكيان جلوگيري كند و دوم اينكه تيم اجرايي تلاش كند اين اميد را از حالت منفعل و ذهني خارج كرده و از دلها به زبان و از زبان به دستها منتقل كند. يعني اميد نهفته در دل و ذهن مردم به ميدان عمل بيايد و در ميدان اجرا در كنار دولت جديد قرار بگيرد.