روز جهاني آموزش را دريابيم
نسرين محمد باقري
24 ژانويه برابر چهارم بهمن روز جهاني آموزش است. هدف از اين نامگذاري تاكيد بر نقش كليدي آموزش به عنوان يكي از مهمترين عوامل رسيدن به صلح و پيشرفت است. تنها با آموزش است كه ميتوان تغيير كرد و براي رسيدن به دنيايي بهتر گام برداشت. آموزش به عنوان يكي از مصاديق حقوق بشر، حق تمام كودكان روي زمين است. بنا بر تعريف يونيسف تمام كودكان 6 تا 18 سال لازمالتعليم هستند، آموزش ابتدايي اجباري و رايگان و الزام ايجاد آموزش متوسطه برعهده دولتهاست و به كودكاني كه به دلايل مختلف، در هيچ يك از مقاطع تحصيلي مشغول به تحصيل نيستند، كودكان بازمانده از تحصيل گفته ميشود. شعار امسال روز جهاني آموزش، دگرگوني مسير، دگرگوني آموزش است. قطعا رسيدن به توسعه پايدار مستلزم دگرگوني و تغييرات اساسي در آموزش است. اين شعار بيارتباط با شرايط آموزش در دو سال اخير نيست. شيوع كرونا و تعطيلي جهاني مدارس و مراكز آموزشي باعث تغييرات چشمگير در شيوه آموزش شد. تجربه آموزش مجازي و از راه دور در كشورهاي مختلف و بسته به امكانات و شرايط اقتصاديشان متفاوت بود. در كشورهاي پيشرفته، قبل از كرونا نيز فناوري و ابزارهاي ديجيتال در خدمت آموزش بود و بيشتر دانشآموزان از رايانه و اينترنت برخوردار بودند، اما با شروع كرونا، ميليونها كودك در جهان، به كودكان بازمانده از تحصيل اضافه شدند و باز سهم دختران به مراتب بيش از پسران بود. بسياري از كشورها به دليل مشكلات زيرساختي، عدم دسترسي دانشآموزان به ابزارهاي لازم و معلماني كه خود آشنايي چنداني با فناوري نداشتند، دچار بحرانهاي آموزشي فراوان شدند.كرونا ناعدالتيهاي آموزشي را تعميق بيشتري بخشيد. وجود اين نابرابريها از يكسو و پيشرفت فناوري و تاثيرات آن در سرنوشت و زندگي دانشآموزان از سوي ديگر زنگ خطري است براي دولتها كه گامهاي موثري براي ايجاد دگرگونيهاي مثبت در آموزش به عنوان كليد طلايي پيشرفت جوامع بردارند. بديهي است كه توجه به آموزش بدون توجه به توانمندسازي معلمان به عنوان اصليترين ركن آموزش عملا امكانپذير نيست. شعار جهاني روز آموزش امسال فرصتي براي بيان راهكارهاي عملي تقويت آموزش و پرورش براي ايجاد تغييرات بنيادين آموزش و پايهگذاري آيندهاي پايدار و صلحآميزاست و اما در ايران طبق اصل سيام قانون اساسي: دولت موظف است وسايل آموزش و پرورش رايگان را براي همه ملت تا پايان دوره متوسطه فراهم سازد و وسايل تحصيلات عالي را تا سرحد خودكفايي كشور به طور رايگان گسترش دهد. تا پيش از كرونا كودكان بازمانده در تحصيل ايران عموما در مناطق عشايري يا روستاهاي دورافتادهاي بودند كه عملا وارد چرخه آموزش نميشدند يا كودكان كاري بودند كه به دليل مشكلات اقتصادي به جاي تحصيل وارد بازار كار ميشدند.پس از كرونا، سه ميليون دانشآموز به دليل نداشتن گوشي و دسترسي به اينترنت از آموزش مجازي محروم ماندند. قرار بر اين بود كه تبلتهايي اهدايي به همه كودكان بازمانده از تحصيل ارايه شود كه عملا چنين اتفاقي نيفتاد. بسياري از خيرين و معلمين تلاش كردند كه مشكلات برخي دانشآموزان را تاحدي حل كنند. اما اگر بخواهيم نگاه واقعبينانه به نتايج آموزش مجازي دانشآموزان حاضر در كلاسهاي درس در دو سال اخير داشته باشيم حال سواد دانشآموزان مخصوصا در مدارس دولتي اصلا خوب نيست! نتايج واقعي آزمونهاي حضوري و برگههاي سفيد مويد اين مطلب است كه آموزش مجازي ما اشكالات بسياري داشته است. متاسفانه ناعدالتي آموزشي پس از كرونا بيش از پيش خودنمايي كرد و فاصله مدارس دولتي و غيرانتفاعي بيش از قبل شد. كلاسهاي درس مدارس غيرانتفاعي در پلتفرمهايي كه امكانات بسيار خوبي داشتند، در زمان بيشتر و با معلماني كه محتواهاي آموزشي خوب تهيه ميكردند، برگزار شد. اما در مدارس دولتي زمان كم كلاسها، جمعيت بالاي دانشآموزي، مشكلات نت دانشآموزان، عدم ارتباط دوسويه موثر، ضعف معلمان در توليد محتواي آموزشي و برنامه غلطِ تدريس همزمان مجازي و حضوري را ميتوان از عوامل افت آموزشي قلمداد كرد.در بخشنامه اخير آموزش و پرورش مبني بر حضوري شدن مدارس آمده است كه ارايه آموزش حضوري و برخط (آنلاين) تماما از محيط كلاس و با استفاده از امكانات مدارس صورت پذيرد. كاش مشخص ميشد كدام امكانات؟ چگونه ميتوان از مدارسي كه حتي نت دراختيار معلم قرار نميدهند انتظار همراهي داشت؟! به گمان من در كشور ما كسي براي همراهي با شعار جهاني روز آموزش گامي بر نميدارد. آموزش و پرورش و مشكلاتش در اولويت هيچ دولتي قرار نميگيرد. مشكلات معلمان سالهاست كه شأن و اعتبار معلمي را از بين برده است. با اين حال بالادستان نظام آموزشي رفع تمام مشكلات را از پيامبري به نام معلم توقع دارند. فكري به حال آموزش فرزندان ايران داشته باشيم كه فردا دير است... دبير رياضي