اعتراضها به اخراج اساتيد دانشگاههاي كشور همچنان ادامه دارد
تشكيل كارزار مقابله با حذف اساتيد
اعتماد|با گذشت بيش از 3 روز از انتشار خبر اخراج محمد فاضلي استاد دانشكده بهشتي و آرش اباذري استاد دانشگاه شريف، تبعات برآمده از اين تصميم وزارت علوم، همچنان در فضاي عمومي، محافل دانشگاهي و فضاي مجازي بازتاب دارد. در اين ميان، هر اندازه كه رسانههاي اصولگرا و نزديك به دولت تلاش كردند جريان خبري مرتبط با موضوع اخراج اساتيد دانشگاهي را كمرنگ جلوه داده و آن را منحرف كنند، بازهم جامعه دانشگاهي و افكار عمومي ايرانيان مطالباتي با اين مضمون را پيگيري ميكند كه در وهله نخست، وزارت علوم امكان تدريس آزادانه براي محمد فاضلي (و ساير اساتيد منتقد) را فراهم كند و در مرحله بعد، اين اطمينان به جامعه دانشگاهي و پژوهشي كشور داده شود كه فضاي تنفس در ساختار آموزش عالي ايران از برخوردهاي سياسي و جناحي برخي افراد تنگنظر و تماميتخواه مصون نگه داشته ميشود. در كشاكش انعكاس اين اخبار در فضاي عمومي كشور، روز گذشته كارزاري در فضاي مجازي در اعتراض به قطع همكاري با دو استاد دانشگاه شهيد بهشتي (محمد فاضلي) و استاد دانشگاه شريف (آرش اباذري) به راه افتاد. كارزاري كه تنها با گذشت چند ساعت از موعد راهاندازي آن و تا زمان تنظيم اين گزارش، امضاي بيش از 5 هزار و 600 نفر را بر تارك خود ميديد. از سوي ديگر دامنه وسيعي از اساتيد جوان و باسابقه كشور با انتشار نامهاي خطاب به محمدعلي زلفيگل، وزير علوم دولت سيزدهم نسبت به رويهاي كه طي ماههاي اخير در مواجهه با اساتيد دانشگاههاي كشور و محيطهاي علمي در پيش گرفته شده، اعتراض كردند. اساتيد نامآشناي دانشگاههاي كشور با اشاره به ويژگيهاي برجسته علمي و تخصصي همكاران خود در دانشكده شهيد بهشتي و شريف از وزير علوم دولت سيزدهم خواستند هر چه سريعتر نسبت به بازگشت اين اساتيد به محيط دانشگاهي كشور اقدامات لازم را صورت دهند. اين اساتيد با طرح اين پرسش كه در شرايطي كه دولت از زمينهسازي براي حضور اساتيد و اهالي فرهنگ خارج از كشور سخن ميگويد، چگونه است كه برخي افراد و جريانات در داخل دولت به گونهاي رفتار ميكنند كه در تضاد به اظهارات و وعدههاي دولت براي صيانت از محيط علمي و فرهنگي كشور است؟ دولت سيزدهم اما هنوز واكنش قاطعي به اين مطالبات گسترده نداشته است و مشخص نكرده است كه آيا براساس وعدههايي كه پيش از اين درخصوص حمايت از گردش آزاد علمي در محيطهاي دانشگاهي عمل خواهد كرد يا اينكه اجازه خواهد داد تا تيغ برنده حذف اساتيد به تداوم فعاليتهاي سلبياش در دانشگاهها ادامه دهد؟
اعتراض به قطع همكاري با دو استاد دانشگاه
روز گذشته نامهاي به امضاي دامنه وسيعي از اساتيد دانشگاهي منتشر شد كه از متوليان امر رسيدگي به برخوردهاي سلبي با اساتيد دانشگاهي را داشتند. در نامه اعتراض جمعي از اساتيد كشور خطاب به محمدعلي زلفيگل وزير علوم، تحقيقات و فناوري آمده است: «به نام حق. جناب آقاي دكتر محمدعلي زلفيگل، وزير محترم علوم، تحقيقات و فناوري. متأسفانه مطلع شديم كه دو دانشگاه بزرگ كشور، دانشگاه شهيد بهشتي و دانشگاه صنعتي شريف، همكاري خود را با دو تن از استادان برجسته، دكتر محمد فاضلي از گروه جامعهشناسي و دكتر آرش اباذري از گروه فلسفه علم قطع كردهاند. اگر اين قطع همكاريها به دلايلي علمي و دانشگاهي، از قبيل فقدان شايستگي در تدريس، پژوهش و اداي وظايف آكادميك، بود، جاي اعتراض نداشت، اما تا آنجا كه ميدانيم و همكاران دانشگاهي اين اساتيد تاييد ميكنند، قطع همكاريها براساس چنين دلايلي نبوده است. نيز تا آنجا كه ميدانيم، سابقه كاري و تدريس و پژوهش اين دو استاد جوان روشن و درخور افتخار است: يكي استاد جوان جامعهشناسي است كه در سياستگذاري و عرصه عمومي نيز حضور موثر دارد و ديگري استاد جوان فلسفه است كه صلاحيت حرفهاي خود را با انتشار آثارش در مهمترين مراجع نشر انديشه فلسفي در جهان نشان داده است. همچنين، تا آنجا كه ميدانيم دانشجويان از شيوه و محتواي تدريس اين دو استاد رضايت داشتهاند و دارند.» در ادامه اين نامه تاكيد شده است: «پرسش اساسي ما، جمعي از اعضاي جامعه دانشگاهي و اهل فرهنگ كشور اين است كه در شرايطي كه بلندپايهترين مقامهاي سياسي كشور از ايرانيان خارج از كشور دعوت ميكنند به ميهن خود بازگردند و نيز مصرانه از نخبگان ميخواهند آنان را در برنامهريزي و اداره بهينه امور ياري كنند، چنين اقداماتي در عمل به چه نتايجي ميتواند منجر شود؟ آيا اين تصميمات موجب نااميدي از امكان فعاليت علمي آزاد و مستقل نخواهد شد؟ آيا رواست دو دانشگاه مادر در پايتخت كشور بيپروا دست تطاول بر سرمايه انساني خود و افقي تيره پيش روي نسل آينده دانشگاهي بگشايند و سخن آناني را كه چيزي جز تيرگي در فضاي فكري و فرهنگي كشور نمييابند تقويت كنند؟ آيا بهراستي ثبات داخلي و جذب حداكثري نخبگان مقتضاي چنين اقداماتي است؟»
اين دسته از اساتيد در ادامه تاكيد كردند: «ما، جمعي از اعضاي جامعه دانشگاهي و اهل فرهنگ، به قطع همكاري دانشگاهي با اين دو استاد معترضيم و خواستار آنيم كه دانشگاههاي مربوط و وزارت علوم، ضمن بازنگري در اين تصميمات، مانع مداخله افراد و نهادهاي خارج از دانشگاه در امور دانشگاهي شوند.» ذيل اين نامه امضاي اساتيدي چون، ابراهيم آزادگان، محسن آزموده، سيدمحمدرضا ابنالرسول، شهلا اسلامي، موسي اكرمي، كيوان الستي، حسن اميريآرا، كاوه بهبهاني، بهمن پازوكي، محمدرضا پويافر، سميه توحيدلو، حميدرضا جلاييپور، غزاله حجتي، مالك حسيني، هادي خانيكي، اميرحسين خداپرست، اسماعيل خليلي، محمد راغب، گودر رشتياني، مسعود زماني، مسعود زنجاني، سيامك زندرضوي، سيدحسين سراجزاده، مهدي سليمانيه، احمد شكرچي، حسين شيخرضايي، هادي صمدي، بابك عباسي، مسعود عليا، مقصود فراستخواه، اسدالله فلاحي، اميراحسان كرباسيزاده، امير مازيار، زهرا مبلغ، محمود مرواريد، حسين معصومي همداني، محمود مقدسي، سيدحسين موسويان، سيدنصرالله موسويان، مصطفي مهرآيين، مهدي ناجي، امير ناظمي، محمد يزدانينسب، سيدمحمود يوسفثاني به چشم ميخورد.
نامه فاضلي خطاب به دبير هيات عالي جذب
در شرايطي كه برخي نهادهايي كه نقش اصلي را در فرآيند اخراج محمد فاضلي و آرش اباذري ايفا كردند، تلاش ميكنند تا دليل اخراج اين اساتيد را يك موضوع پيش پا افتاده و ناگزير جلوه دهند، اما واقعيت آن است كه ريشه اصلي اين تغييرات به موضوعات جناحي و گروهي بازميگردد. در همين خصوص محمد فاضلي نيز با انتشار نامهاي خطاب به رضوانطلب دبير هيات عالي جذب به اين نكته اشاره ميكند كه كميته اجرايي جذب دانشگاه شهيد بهشتي در تاريخ پانزدهم شهريورماه 1400با جذب او مخالفت كرده و خواستار پايان يافتن قرارداد منعقده شده است. فاضلي همچنين تاكيد ميكند كه مدير امور هيات علمي دانشگاه شهيد بهشتي هيچ دليلي درخصوص چرايي اخذ اين تصميم ارايه نكرده است.
فاضلي در ادامه اين نامه آورده است: «نظر به اينكه اينجانب با شركت در فراخوان جذب هيات علمي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري در شهريور ۱۳۹۲ و طي كردن همه مراحل قانوني از ابتداي شهريور سال 93 به عضويت هيات علمي گروه علوم اجتماعي اين دانشگاه درآمدم؛ كليه امتيازات علمي، آموزشي و پژوهشي ضروري براي تبديل وضعيت كسب شده و امتيازات مذكور بسيار فراتر از حد نصابهاي ضروري براي تبديل وضعيت است و كليه مراحل ضروري براي طرح پرونده در كميته اجرايي جذب (از جمله بررسيهاي علمي و آموزشي در دانشكده و دانشگاه، ارسال پرونده به وزارت علوم و استعلام از مراجع ذيصلاح سهگانه) مطابق مراحل ذكر شده در سامانه نور رضوي، براي تبديل وضعيت از پيماني به رسمي آزمايشي نيز طي شده است.