• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5016 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۱۳ شهريور

ادامه از صفحه اول

موج مهاجرت‌هاي ريشه‌سوز!

با سال‌ها تحصيل مجبور به مسافركشي مي‌شويم و جوان آس‌وپاس هم كه از هيولاي فقر مي‌ترسد همه زندگي خود و گاهي خانواده را مي‌فروشد كه برود و دنبال خوشبختي بگردد! بيكاري بيداد مي‌كند و از آن بدتر عدم امنيت شغلي حتي شاغلان را به فكر رفتن مي‌اندازد. اگر بشود همه اين دلايل را پاسخ داد حداقل در يكجا خجل و سرافكنده مي‌شويم و جز پايان گفت‌وگو راهي جلوي‌مان نمي‌ماند. اگر ايران براي درس و تحصيل و كار و زندگي خوب است چرا آقازاده‌ها كه اتفاقا از هر كدام بهترينش را در اختيار دارند، نمي‌مانند؟ آنها كه پدرهاي‌شان شعارهاي تند ضد امريكايي داده و مي‌دهند و دايما دلار مي‌فرستند كه عزيركرده‌شان در صفايي كه مي‌كند كم نياورد چرا از بردن سرمايه‌هاي كشور پرهيز نمي‌كنند؟ جالب اينكه اغلب اين نوع از مهاجران مقصدشان امريكاست! بله كار به جايي رسيده كه سخنگوي طالبان به ما طعنه مي‌زند كه اگر در ايران هواپيمايي به رايگان افراد را به امريكا ببرد آيا صحنه‌هايي مثل ماجراي فرودگاه كابل به وجود نمي‌آيد؟ او البته خبر ندارد كه مشتاقان اصلي جلاي وطن يعني آقازادگاني كه پدران متنفذ دارند شيك و مجلسي با سلام و صلوات تشريف مي‌برند و نياز ندارند كه دنبال هواپيمايي بدوند تا نفس گرم و شيرين‌شان به شماره بيفتد.
اما به نظر مي‌رسد كه مشكل اصلي در اين رابطه عدم نگراني متوليان و تصميم‌گيران و سياستگذاران از تشديد مهاجرت‌هاست. گاهي نه تنها چنين نگراني مشاهد نمي‌شود كه به صورت غيرمستقيم تشويق هم مي‌كنند كه هركس اوضاع كنوني را نمي‌پسندد مي‌تواند بار و بنه‌اش را بردارد و برود! شايد عده‌اي چنين تصور مي‌كنند كه با مهاجرت جوانان و خصوصا تحصيلكرده‌ها از مزاحم‌ها كم مي‌شود و كشور آنقدر نيرو و امكانات دارد كه آقايان امور خود را بچرخانند و نيازي به مدعيان و متوقعان و كرامت‌جويان و احترام‌طلبان و حقوق‌خواهان نباشد! اما اين نگاه اگر در كوتاه‌مدت براي حكمراني آسان مفيد باشد براي ايران و فرزندانش مهلك و ريشه‌سوز است. كشور به همه اتباعش با هر عقيده‌اي نيازمند است و دير يا زود خلأ نخبگان و سرمايه‌هاي انساني آسيب‌هاي وارده خود را نشان خواهد داد. اين هنر حكومت است كه از نيرو و فكر و سرمايه همه افراد جامعه براي ساختن ايران سود جويد و با حس وطن‌دوستي روي همكاري و ابتكار و دلسوزي ايرانيان سرمايه‌گذاري كند. ملاك و معيار براي خدمت به كشور عقيده افراد نيست، يك خلبان، يك پزشك، يك مهندس، يك نويسنده، يك طبيعت‌دوست و يك كارگر مي‌تواند و حق دارد با هر عقيده‌اي و فقط تعهد به كشور و امنيت و سربلنديش تخصصش را تقديم هموطنان خود كند و شاد و مطمئن و ايمن باشد.اين غم را كجا ببريم كه مغزها و نخبگان ايراني در حساس‌ترين مراكز تحقيقاتي در رده‌هاي بالاي علمي دانش خود را تقديم بيگانگان مي‌كنند ولي مردم‌شان از هر جهت به دانش آنها نيازمندند؟ سرمايه‌هاي مالي عظيم ايرانيان براي ديگران كارآفرين و سازنده شده است در حالي كه ايران ما هم‌اكنون بيش از هر زمان ديگري مي‌توانست بهشت سرمايه‌گذاري داخلي و خارجي باشد.چه كسي مسوول اين خسارت‌هاي عظيم و غيرقابل جبران است؟

وزارت اوجي  بزنگاهي براي نفت

از اين‌رو به‌طور طبيعي بايد با پرداختن صحيح به اولويت‌ها ،كشتي اين صنعت را از صحيح‌ترين مسير به منزل برساند. اما در اين مسير يك مشكل بزرگ وجود دارد . درآمد حاصل از فروش نفت بسيار زياد است، همچنين پولي كه از حقوق ماهيانه كارمندان رسمي نفت كم شده و در صندوق بازنشستگي نفت اندوخته مي‌شود نيز بسيار قابل توجه است؛ از اين‌رو به نظر مي‌رسد كه از همان ابتداي كار و درست پس از 24 روز وزارت شهيد تندگويان، جريانات سياسي سعي كردند تا كنترل اين جريان عظيم نقدينگي را در جايي خارج از نفت به دست گيرند. خودرو، فولاد، سيمان و نيرو از آن دست صنايعي هستند كه آشكار و پنهان از نفت و گاز و درآمدش تغذيه مي‌كنند در حالي كه شايد خود نفت براي نگهداشت توليد نفت و گاز بيش از همه به در‌آمد خود براي سرمايه‌گذاري محتاج باشد.
حتي در سال‌هاي اخير كار به جايي رسيده است كه براي سرقفلي صندوق رقابت‌هاي شديدي در زير پوست جريان‌هاي قدرتمند سياسي رخ مي‌دهد و در واقع هر هسته قدرتمندي سعي مي‌كند سرمايه و درآمد صندوق بازنشستگي نفت را سرجهاز خود كند. اگر خاطرات وزراي سابق را مرور كنيم در‌مي‌يابيم كه با كمي ارفاق اوجي اولين صاحب خانه‌اي است كه وزير شده است. آيا اين بدان دليل است كه دولت‌ها سرانجام فهميده‌اند كه نفت بيش از هر وزارتخانه‌اي تخصصي است و مانند بهداشت و درمان و نيرو و اقتصاد بايد زمام‌دار متخصص داشته باشد؟ يا اينكه تنها از اعتراضات اخير پرسنل آگاه شده و قصد دارند ولو موقت با انتصاب يك نفر از بدنه نفت به عنوان وزير اندكي رضايت سرمايه انساني را به دست آورند.پاسخ به اين سوال چندان آسان نيست؛ از سوي ديگر فارغ از هر عملكرد و نتيجه‌اي كه اوجي در نفت از خود نشان دهد و فارغ از هر سليقه‌اي كه افراد داشته باشند، بايد به اين نكته توجه كرد كه سنگر به دست آمده نبايد از دست برود و علاوه بر اينكه از دل وزارت نفت بايد رجال سياسي پرورش يابند، برآيند كلي وزارت نفت اوجي بايد جوري باشد كه زين پس وزراي نفت فقط و فقط از متخصصين نفت و گاز و پتروشيمي انتخاب شوند. اگر متخصصين اين حوزه زمام آن را به دست گيرند حداقل منفعتش اين است كه حق مطلب در خصوص اكتشاف، نگهداشت توليد، افزايش توليد و منابع انساني ادا مي‌شود و نفت براي گرفتن حداقل‌هايش كاسه سائلي دست نگرفته و حق خود را از بيرون مطالبه نمي‌كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون