نگاهي به كتاب «مجموعه گفتوگوهاي رومن پولانسكي»
هميشه خودم را يك آواره ديدهام
سيد حسين رسولي
به تازگي كتاب «مجموعه گفتوگوهاي رومن پولانسكي» با ويرايش پل كرونين و ترجمه غلامرضا صراف در ۳۶۵ صفحه و با قيمت ۶۵ هزار تومان از سوي انتشارات روزنه منتشر شده است. پولانسكي احتياجي به معرفي ندارد و بسياري از سينمادوستان ايراني با علاقه كارهاي او را دنبال ميكنند. فيلمهاي محبوب پولانسكي چون «پيانيست» (۲۰۰۲) توانستهاند جايزههاي بزرگي چون تنديس اسكار را بربايند. كتاب مذكور از سوي دانشگاه ميسيسيپي در امريكا تهيه و چاپ شده است، بنابراين خواندن چنين مصاحبههايي از كارگردانان مطرح سينما ميتواند كلاس درس پرباري براي علاقهمندان به سينما باشد. پولانسكي ميگويد: «بيش از هر چيزي فقط ميخواهم داستاني را خوب تعريف كنم.» توجه او به قصهگويي يك نكته اساسي است. فيلمهايي مثل «جدا افتاده» يا «مرد ناجور» (۱۹۴۷) به كارگرداني كارول ريد، «هملت» (۱۹۴۸) ساخته لارنس اليويه، «راشومون» (۱۹۵۰) اثر آكيرا كوروساوا، «شب شكارچي» (۱۹۵۵) به كارگرداني چارلز لوتن و «هشت و نيم» ساخته فدريكو فليني به شدت روي پولانسكي تاثير داشتهاند و او بارها در مصاحبههايش به اين فيلمها اشاره ميكند. پولانسكي درباره سينماي هنري ميگويد: «كل اين سينماي هنري و عمق فلسفي فيلمسازي نيست كه براي من جذاب است. اين اصلا برايم مهم نيست. من صرفا دوست دارم با دوربين، نور و هنرپيشهها بازي كنم. براي من فيلمسازي همان چيزي است كه ترن اسباببازي براي يك بچه است.» همانطوركه ميدانيد پولانسكي از پدري يهودي- لهستاني و مادري يهودي-روسي زاده شده و هنرمندي مهاجر است و در همين رابطه ميگويد: «هميشه خودم را يك آواره ديدهام.» اين كارگردان پرآوازه در گفتوگويي درباره فيلم محبوب «مستاجر» (۱۹۷۶) و دلالتهاي سياسي در فيلمهايش ميگويد: «وقتي فيلمي را در كشور خاصي ميسازي، اگر آن موضوع ريشه در آنجا داشته باشد، پس يهجور دلالت پنهان سياسي اجتنابناپذيره. محله چينيها راجع به يك كلاهبرداري بزرگ بود و قهرمانش كارآگاه بود. طبيعيه كه شباهتهايي با آنچه در امريكا اتفاق ميافتاد، داشت. مستاجر يه جور درام روانشناختي تعليق داره راجع به مردي كه انسجام ذهنيشو داره از دست ميده، بنابراين زياد ربطي به چيزي كه تو فرانسه معاصر داره اتفاق ميافته، نداره. ولي به اين معنا نيست كه عميقا فرانسوي نباشه.» عقيده پولانسكي درباره اقتباس هم جالب است. او چندين اقتباس سينمايي را كار كرده است كه هركدام هم تاثيرهاي خودشان را داشتند. مثلا در يكي از مصاحبههايش ميگويد: «ادبيات سترگ غيرقابل فيلمشدن است، چون ارزش واقعياش در شيوهاي كه نوشته شده نهفته است و نه در چيزي كه به آن ميپردازد. براي مثال، فاكنر نويسنده بزرگي است، ولي تا به حال هيچ فيلم خوبي از هيچيك از رمانهايش ساخته نشده. اين به معناي آن نيست كه نميشود اين كار را كرد، بلكه فقط اشاره به ناممكن بودن نشان دادن ارزش حقيقي ادبيات از طريق دوربين است.» خواندن كتاب «مجموعه گفتوگوهاي رومن پولانسكي» را از دست ندهيد زيرا علاوه بر داشتن نكتههايي كليدي درباره تاريخ سينما و ديدگاههاي پولانسكي از ترجمه روان و قابل فهمي هم برخوردار است.