• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۴ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4209 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۲۴ مهر

دشت بي‌فرهنگي ما

كاوه فولادي‌نسب

ستاره و ستاره‌سازي -فارغ از اينكه آن را سازوكار درستي بدانيم يا نه و بپسنديم يا نه- جزيي از زندگي زمانه ماست؛ جزيي انكارناپذير و تفكيك‌ناپذير از زيست معاصر. ورود اينترنت و توسعه شبكه‌هاي اجتماعي، كيفيت اين پديده را هم مثل خيلي چيزهاي ديگر دستخوش تغييرات زياد كرده. اگر قديم‌تر جامعه ستار‌گان محدود مي‌شد به فوتباليست‌ها و خواننده‌ها و بازيگرهايي كه به‌طور رسمي و با نظارت‌هاي فني و محتوايي متخصصان و پيشكسوتان و كارشناسان و البته در بعضي موارد هم رابطه و پارتي‌بازي وارد عرصه مي‌شدند، حالا علاوه بر آن دخترخانم سالن‌دار يا مزون‌دار و آن گل‌پسر هشت،‌نه ‌ساله خوش‌لهجه و مامان فلاني و باباي بهماني، كلي هم بازيگر و خواننده خودخوانده داريم كه به روش‌هاي درست يا نادرست و صادقانه يا ناصادقانه براي خودشان هواداراني جمع كرده‌اند و در مسير ستاره شدن قرار گرفته‌اند.

همين خودخواندگي عامل مهمي است كه تفاوت ستاره‌هاي نسل قديم و جديد را رقم مي‌زند. ستاره‌هاي قديم- از فردين گرفته تا پوري بنايي و از حميرا گرفته تا شجريان- علاوه بر محبوبيت عام، مقبوليت اجتماعي هم داشتند. بيشتر ستاره‌هاي جديد اما، با وجود محبوبيتي كه دارند، فاقد مقبوليت عامند. همين است كه بسياري‌شان تلاش مي‌كنند تا از اين خودخواندگي عبور كنند؛ اين عبور، دگرديسي‌اي است كه براي آنها مقبوليت عام را -دست‌كم در بخش يا قشري از جامعه- به ارمغان مي‌آورد.

طرفه آنكه اصحاب سياست و رسانه در سرزمين ما، چه در مقام پوزيسيون و چه در جايگاه اپوزيسيون (مي‌خواهند فلان كانديداي رياست‌جمهوري باشد يا فلان شبكه تلويزيوني فارسي‌زبان لندن‌نشين) غافل از اين مساله كه از شم بازاريابي و بي‌اصولي بسياري از ستاره‌هاي جديد نشأت مي‌گيرد، براي تامين اهداف كوتاه‌مدت سياسي و تبليغاتي‌شان دست به دست ايشان مي‌دهند و به اين ترتيب خواسته و ناخواسته فقدان مقبوليت آنان را -دست‌كم براي بخش يا قشري از جامعه- برطرف مي‌كنند؛ هرچه باشد همان‌قدر كه بخشي از جامعه ما تحت‌تاثير فلان شبكه تلويزيوني است و آنچه را كه آن شبكه تبليغ كند، مجاز مي‌داند، بخش ديگري از جامعه‌مان هم به پوزيسيون گرايش دارد و بعد از نشستن فلان كانديداي رياست‌جمهوري كنار يك خواننده خودخوانده، او را جدي مي‌گيرد و مي‌رود آثار آن خواننده را گوش مي‌كند.

به فلان ستاره جوان كه طبعا نمي‌شود خرده گرفت كه چرا داري به هر دري مي‌زني و نان را به نرخ روز مي‌خوري و با هر بادي به هر سويي مي‌روي، اين بخشي از- يا شايد حتي تمام- كيفيت و ماهيت اوست، اما از سياستمداران و اصحاب رسانه -هم در پوزيسيون و هم در اپوزيسيون- مي‌شود سوال كرد كه چرا براي تامين منافع كوتاه‌مدت‌تان دست‌ به ‌دامان كساني مي‌شويد، به كساني مشروعيت و مقبوليت مي‌دهيد و براي جوانان كشور الگوسازي‌هايي مي‌كنيد كه تبعات بلندمدت دارند و تاثيرات نامناسب فراوان... از گفتن بعضي حرف‌ها زبان آدم مي‌سوزد، از نگفتن‌شان مغز استخوان.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون