حق شهروندي فراموش شده زنان
آزاده بهشتي
ميلان كوندرا در يكي از رمانهاي خود به الگوي رفتاري غالب در دورهاي خاص از تاريخ اروپا اشاره ميكند كه در آن زنان بدون كوچكترين انعطاف و حتي به گونهاي خشن در پيادهروهاي شهر گام برداشته و از تنهزدن به عابران امتناعي نداشتند، نويسنده زنستيز در داستان خود تلاش كرده تا گونهاي از تعامل اجتماعي نامناسب براي زن را نشان دهد اما در لايه دوم اين تصويرسازي، در حقيقت تنهزدن به عابراني كه از مقابل ميآمدند، مفهومي از اعتراض به فضاي شهري مردانه دارد و تلاش زنان در به دست آوردن حق شهروندي خود در طراحي فضاي مردانه شهر را نشان ميدهد.اين مثال ما را به سمت جمله تكراري كه بارها و بارها شنيدهايم، ميرساند: «حس امنيت»؛ واژه گم شده در زندگي شهري كه در مورد آن بسيار نوشتهايم و به دفعات مختلف از آن گفتهايم اما پاي عمل براي رفع اين نياز شهروندي كه به ميان آمده، اولويت به شمار نرفته و در طرحها و برنامههاي توسعه فضايي شهر فراموش شده است.اگر بخواهيم، نيازهاي شهروندي را فارغ از جنسيت دستهبندي كنيم، امنيت اساسيترين آنهاست و در هفتهاي كه به عنوان هفته سلامت روان نامگذاري شده است، مجبور به بيان مجدد آن هستيم.تعامل اجتماعي مستقيم و سالم خواست شهروندان زن در تهران است و در اين ميان دستهبندي شاخصهاي فضايي شهري سالم ميتواند براي رسيدن به اين خواست كمك كند.شاخصهاي زندگي در شهر فارغ از جنسيت و سن بسيار زياد است اما براي همه افراد و گروه سني فضاي شهري مطلوب فضايي است كه در آن احساس امنيت كرده و تهديدها و آسيبها عليه آنها در پايينترين سطح ممكن باشد، اين شاخص براي بخشي از شهروندان _ زنان و كودكان_ از اهميتي دوچندان برخوردار است به همين دليل است كه در تعيين شاخصهاي كالبدي موثر «امنيت زنان در فضاهاي شـهري» ضروري است. كيفيـت معـابر، پوشـش گيـاهي، روشنايي، مبلمان شهري و همچنين باز يا بسـته بـودن فضـا در احساس امنيت زنان در محيط كالبـدي شـهر مهم است اما واقعيت زندگي شهري در تهران نشان ميدهد زنان از حضور در فضاهاي شهري گريزانند؛ دليل اصلي اين موضوع نيز امنيتي است كه هرگز در برنامهريزيهاي شهري به آن توجه نشده است. امنيت اجتماعي با امنيت فضاي شهري ارتبـاط مسـتقيمي دارد، فضاهاي شهري مناسب تا حد زيادي تامين كننده امنيت و در مقابل، فضاي نامناسب زمينهساز انواع آسيبها و معضلات اجتماعي است.با توجه به حضور زنان همتراز با مردان در محيطهاي كار و فعاليت اجتمـاعي، نيازمند بازنگري در فضاهاي شهري هستيم كه تناسب مبلمان شهري، كفپوشها، طراحي مسيرهاي پياده، نورپردازي، رنگ و طراحي فضاها اغلب با رويكرد مردانه صورت گرفته است، يك نگاه كوتاه به تهران نشان ميدهد تفاوتهاي جنسيتي و رفتاري زنان در طراحي فضاهاي شهري كمتر مورد توجه قرار گرفته و همين موضوع مساله امنيت را براي اين بخش از جامعه شهري تحت تاثير قرار داده است.زنان در دوره قاجار و تا مدتها بعد از آن تنها اجازه حضور در سه فضاي شهري مسجد، حمام و گورستان را داشتند اما سالهاست اين بخش از شهروندان شهر، حق استفاده و حضور در تمامي فضاهاي شهري را از آن خود ميدانند با اين وجود فضاهاي تكمحصولي و مردانه مانند تعميرگاهها يا كارواشها، فضاهايي كه بر آنها نظارتي وجود ندارد مانند پاركهايي كه كسي از آنها استفاده نميكند، مسيرهايي كه راه دررو ندارند مانند پلهاي هوايي، فضاهايي كه به لحاظ ادراكي مالكي ندارند مانند زيرپلها و فضاهايي كه از آنها خوب نگهداري نميشود مانند كوچههاي تاريك با خانههاي متروك و شيشههاي شكسته و يا خيابانهاي كثيف و آلوده عبور و مرور را كه حق طبيعي زنان در شهر است خطرآفرين كرده است.بخشي از ساكنان هر شهر را زنان تشكيل ميدهند و حق بر شهر ايجاب ميكند كه نيازهاي آنها مورد توجه قرار گيرد. از سوي ديگر در كنار اين حق طبيعي تحقيقات نشان داده حضور زنان در فضاهاي شهري از نگاه روانشناختي تاثيرات مثبتي را براي شهر دارد.اگر اين نظريه كه فضاها فقط به صورت كالبدي و فيزيكي رفتار انسانها را تعيين و تبيين نميكنند و به عنوان مجموعهاي از مفاهيم آگاهانه به روابط بين شهروندي نظمي خاص ميدهند را بپذيريم، تامين امنيت فضاي شهري به عنوان شاخص مهم از سوي مديريت شهري پيگيري خواهد شد.از سوي ديگر رابطه بين سلامت روان و راندمان كاري و رشد اقتصادي نيز به اثبات رسيده و براي كلانشهري كه بيش از 3 ميليون زن شاغل دارد، تامين امنيت براي حضور در فضاي شهري نبايد ناديده گرفته شود اما متاسفانه جامعه شهري به صورت جنسيتزده به زنان مينگرد، معمولا فضاها و اماكن عمومي براي اشتغال به مردان اختصاص داده ميشود بر همين اساس تصوير ذهني زنان از محيط فيزيكي و فضاهاي شهري همراه با ترس، احساس خطر، خشونت و فضاهاي جنسيتي است كه پيامد آن احساس ناامني است.از اين رو جامعه شهري تهران و به ويژه مديريت شهري و اعضاي شوراي شهر و حتي نمايندگان مجلس نيازمند تغيير نگرش سنتي نسبت به زنان هستند.