بهشت؛ برزخ مصوبات غيركارشناسي
سيد چمران موسوي
برزخ واژهاي عربي و در لغت به معناي حايل بين دو چيز است؛ گويا اين واژه در اصل به معناي پاره زميني بوده كه بين دو چيز خودنمايي و بروز داشته؛ ولي بعدها اين معنا توسعه يافته و بر هر امر حايل بين دو چيز، برزخ اطلاق شده است. حال ماندن يا رفتن شهردار تهران را ميتوان به فضاي برزخي اين روزهاي ساختمان بهشت تشبيه كرد. تهران، اين روزها پس از سالها مديريت پيوسته يك جريان سياسي، در حالي طعم تغيير مديريت شهري را تجربه ميكند كه ميراثدار مشكلات بسياري از گذشته است و اين ابرشهر حال چندان خوشي ندارد؛ كاهش شديد درآمدهاي پايدار، تخريب باغات، شهرفروشي، بدهيهاي زياد مالي و مواردي از اين دست تنها و تنها چند نمونه از مشكلات اين روزهاي تهران است. شهري كه حل مشكلات عميق و زيربنايي آن شايد بيش از هرچيز نيازمند مديريتي واحد و باثبات است تا بتواند از پس خروارها مساله حل نشده، برآيد. با نگاهي دقيق بر حضور افراد مختلف در جايگاه شهردار شهر تهران ميتوان دريافت كه به لحاظ زماني تقريبا در نيمي از 40 سال گذشته، مديراني با طول زمان مديريت يك تا ۲ سال سكان مديريت اين شهر را به عهده داشتهاند و از منظري ديگر بيش از 50 درصد از شهرداران پايتخت، حضوري كمتر از ۲ سال در اين منصب را تجربه كردهاند. اين موضوع به خوبي نشان ميدهد، در اغلب مواقع وجود ثبات در راس مديريت شهري، دغدغه تصميمگيرندگان در اين حوزه نبوده يا انتخاب دقيق و آيندهنگرانهاي براي اين جايگاه مديريتي استراتژيك كه ارتباط مستقيم و بيواسطهاي با نوع و كيفيت زندگي شهروندان دارد، انجام نشده است، عدم ثباتي كه نمود پيدا كردن، نتايج راهبردي مديريتي را در بسياري از مواقع مختل كرده است. ثبات در مديريت مفهومي دوگانه است كه ميتواند در شرايطي متفاوت، تبعاتي مثبت يا منفي داشته باشد. بديهي است همانگونه كه تغييرات بهنگام مديريتي ميتواند يك سازمان را از ركود و بيتحركي خارج كرده و سبب به وجود آمدن رويشهاي فكري، نوآوريها و از منظري ديگر گردش قدرت شود، بيثباتي مديريتي بخصوص در جايگاهي كلان نيز ميتواند باعث سرخوردگي، در اولويت قرار گرفتن برنامههاي كوتاهمدت، غفلت از اتخاذ استراتژيهاي بهينه ميانمدت و بلندمدت و نيز عدم بازدهي مناسب برنامهها شود. بنابراين در وهله اول، انتخاب درست و در مرحله بعدي توجه به ثبات مديريت در جايگاه شهرداري كلانشهري مانند تهران كه الگوي برنامهريزي بسياري از شهرهاي ديگر كشور است، مهمترين وظيفه مجلس شوراي اسلامي و شوراي شهر تهران و همچنين مهمترين مطالبه شهروندان از اين نهادهاي مدني است. در بسياري از جوامع شهري داراي فرآيند انتخاب مديران با محوريت شايستهسالاري، ثبات در مديريت در يك دوره زماني قابل قبول، نياز اوليه براي رسيدن به اثربخشي در برنامهها و طرحها به حساب ميآيد. در نظامهاي سياسي مردمسالار كه از ابزار انتخابات براي اعمال حاكميت راي مردم و گردش قدرت در طيفهاي مختلف سياسي بهره ميبرند، تغييرات گسترده در مديريتهاي كلان، يكي از امور معمول است كه گاهي باعث افزايش هزينههاي سازمانها، تصميمگيري با معيارهاي سياسي كوتاهمدت و عدم امكان برنامهريزيهاي كلان ميشود. بنابراين همانقدر كه اجراي خطمشيها و سياستهاي عمومي به واسطه تغيير مديريتها ميتواند تحقق يابد، عدم ثبات مديريت در جايگاهي با اهميت مانند مديريت شهري، ميتواند شهر را از نيل به اهداف توسعه پايدار بازدارد. امروزه از ميان عواملي چون نيروي كار، سرمايه، مواد اوليه و مديريت، به عنوان عناصر لازم براي دستيابي به موفقيت، عامل مديريت، اهميتي دوچندان نسبت به ساير موارد داشته و خود نيز براي اثربخش بودن تصميمات نيازمند زماني مناسب است، چرا كه در هر دوره مديريتي زماني غير موثر وجود دارد كه پس از گذار از آن، نتايج مثبت فعاليتها و عملكردها ظهور و بروز مييابند. همگان ميدانند كه دميدن بر تنور رفتن و تغيير شهردار، علاوه بر بيثباتي شهرداري و عدم امكان برنامهريزي و تصميمگيري، زيست شهري ميليونها شهروند اين كلانشهر را هم در معرض مشكلات اساسي قرار ميدهد. واقعيت اين است كه شهردار اگر ذهن متمركز و امنيت كار داشته باشد، اتفاقات خوبي را براي شهر رقم خواهد زد. نه شهر تهران و نه مديريت شهري تهران ديگر تاب تغيير شهردار جديد را ندارد. در ميان اما و اگرها و نظرات مطرح شده در خصوص مصوبه منع بهكارگيري بازنشستگان بايد به يك نكته اساسي توجه كرد؛ اينكه اجازه ندهيم زيست شهري چند ميليون شهروند تهراني بازيچه مقاصد سياسي و اهداف پشت پرده شود؛ موضوعي كه بيتوجهي به آن ميتواند مشكلات متعدد و بحرانهايي كه امروز پايتخت كشور با آن مواجه است را دوچندان كند. از سوي ديگر در كنار همه اين موضوعات، شايد پاسخ به يك سوال مهم نيز بتواند به اين جنجالها پايان دهد؛ اينكه شهر تهران و پروژههاي به زمين مانده پايتخت كه در يك سال اخير دو شهردار را به خود ديده، تابآوري و تحمل تغيير ديگري در مديريت كلانشهري را دارد؟
كارشناس مطالعات شهري