رهبر انقلاب در بخش مهمي از سخنانشان در جلسه دو ساعت و نيمه روز پنجشنبه هفته گذشته با سران قوا گفتند كه مسوولان بايد قدر اين فرصت را بدانند و از پيشنهادهاي فعالان دانشگاهي و اقتصادي استفاده كامل كنند. آن هم در شرايطي كه در ماههاي گذشته همزمان با بروز برخي نابسامانيهاي ارزي و بانكي و متعاقبا تشديد اوضاع ركورد تورمي و كاهش نرخ پيشرفت اقتصادي، شاهد انتشار نامههايي جداگانه ازسوي فعالان دانشگاهي و اقتصاددانان از گرايشها و رويكردهاي اقتصادي مختلف بوديم. نامههايي كه شايد آخرين نمونه آن، موردي بود كه به امضاي نزديك به 300 نفر از انديشمندان و دانشگاهيان اقتصادي ازجمله چهرههايي همچون سيدمصطفي محقق داماد، سعيد حجاريان، هادي خانيكي، عليرضا علويتبار، محمد نعيميپور، محسن رناني و... رسيد و با ارائه پيشنهاد «پيريزي گفتمان اصلاحي و ملي» ،راهكارهايي 12گانه ارايه ميكرد. انتشار دو نامه 15 مرداد و 9 مهرماه اقتصاددانان نهادگرا يا دو نامهاي كه يكي به امضاي 50 نفر و ديگري به امضاي 71 نفر از اقتصاددانان كشور نيز از موارد مشابه بود. هرچند تا پيش از اظهارات اخير رهبري، باوجود برگزاري جلساتي توسط دولت، واكنش و پاسخي مشخص و درخور ازجانب حاكميت نسبت به اين نامهنگاريها صورت نگرفته بود و همين، سخنان اخير رهبر معظم انقلاب را اهميتي دوچندان هم بهلحاظ اقتصادي و هم به لحاظ سياسي ميبخشد. حالا جلال ميرزايي رييس كميته سياسي فراكسيون اميد مجلس نيز ضمن استقبال از اين سخنان پيشنهاد كرده ديدار ميان اصلاحطلبان و رهبري برگزار شود.
نظرتان درباره اهميت سخنان اخير رهبري و بهطور كلي جلسه اخير ايشان با سران قوا چيست؟
البته اين نخستين جلسه از اين دست جلسات نيست و اتفاقا مشكلات اقتصادي ناشي از عوامل خارجي و داخلي منجر به آن شده كه رهبري در ماههاي گذشته بهدفعات نسبت به برگزاري جلسات مختلف با مسوولان كشور اقدام كنند اما تاكيد بر توجه به پيشنهادها و نظرات دانشگاهيان فرصت مغتنمي است كه بايد به آن توجه داشته باشيم. آنچنان كه ميبينيم رهبري معظم انقلاب بهدليل دغدغهمندي و نگرانيهايي كه دارند، تمايل دارند سلسلهاصلاحاتي در كشور ايجاد شود. اين فرصت مناسب براي جريان حاكم در قوه مجريه اعم از اصلاحطلبان و طيفهاي اعتدالي است كه با توجه به دغدغههاي رهبري در اين راستا اقدام كنند. به هر حال امروز كشور با مجموعه مشكلاتي درگير است كه چنانچه رهبري نيز تاكيد فرمودند، بخشي از اين مشكلات ناشي از عوامل خارجي و بخشي نيز متاثر از ساختارهاي داخلي است و با اين حساب، لازم است مجموعهاي از اصلاحات در كشور ايجاد شود. به باور بسياري از ناظران و تحليلگران ميان مشكلات اقتصادي و رويكردهاي سياست خارجي رابطهاي معنادار وجود دارد و انتظار اين است شخصيتهاي اصلاحطلب بتوانند با رهبري معظم انقلاب كه دغدغه اعتلاي كشور را دارند، به گفتوگو نشسته و با تعريف گامهاي عملياتي جهت برونرفت از اوضاع كنوني، به راهكارهاي مشترك برسند.
آيا براي عملياتي كردن برگزاري چنين جلسه يا جلساتي، پيشنهاد مشخصي مطرح شده است؟
البته بخشي از شخصيتهاي اصلاحطلب همچون اسحاق جهانگيري، مجيد انصاري و موسويلاري در جريان فعاليت دولت يازدهم با رهبري ديداري داشتند اما باتوجه به اينكه رهبري اين روزها جلسات متعددي با شاعران، هنرمندان و گروههاي مختلف برگزار ميكنند، اصلاحطلبان ميتوانند با برنامهريزي دقيقتر و با حضور تعداد بيشتري از چهرههاي دلسوز با رهبري ديدار كنند. اعمال اصلاحات حتما نيازمند جلب حمايت رهبري و مجموعه حاكميت است و در عين حال اين اصلاحات نبايد بهگونهاي باشد كه باتوجه به ظرافتها و وضعيتي كه در توزيع قدرت در كشورمان وجود دارد، اين تصور ايجاد شود كه احيانا اصلاحطلبان داخل حاكميت خواستار مصادره كل گفتمان اصلاحات به نفع خود بوده يا بنا ندارند به اصلاحطلبان بيرون حاكميت توجه كنند. اگر ميخواهيم اين پيشنهادها عملياتي شده و متعاقبا اصلاحات مدنظر منتج به نتيجه شود، نياز به حمايت جدي چهرههاي برجسته اصلاحطلب و سطوح بالاي اصلاحطلبان بيرون حاكميت داريم.
آيا بهتر نيست مثلا فراكسيون اميد بهنمايندگي از جريان اصلاحات پيشگام برگزاري اين جلسه باشد؟
مجلس و فراكسيون اميد كه حرفي ندارد ا ما همگراييهايي كه بيرون مجلس ميان حاكميت و جريانهاي سياسي شكل ميگيرد، تبعا بر عملكرد مجلس نيز تاثير ميگذارد؛ چراكه مجلس تابعي از تعاملات سياسي جامعه است.
اما آيا اين دسترسيها براي نمايندگان مجلس راحتتر از اصلاحطلبان بيرون مجلس نيست؟!
نكتهاي كه وجود دارد اين است كه اگر مجموعه اصلاحطلبان با رهبري ديدار داشته باشند و منظورشان از اصلاحات را توضيح دهند، بسيار موثرتر خواهد بود . ازطرفي اگر بخواهيم صرفا از اصلاحات صحبت كنيم اما برنامه مشخصي ارايه ندهيم، به مشكل برميخوريم. ايراد مهمي كه به ما وارد است، بيبرنامگي است. درواقع كليگوييهاي ما باعث شده هم حاكميت كمكي نكند و هم خودمان چشمانداز دقيقي از آينده نداشته باشيم.
اما آيا براي عملياتي كردن پيشنهاد برگزاري چنين جلسهاي، بهتر نيست مثلا فراكسيون اميد پيشگام شود و ضمن دريافت نظرات تمامي تحليلگران و تئوريسينها، نسبت به انجام هماهنگيهاي ديدار با رهبري اقدام كند؟
ما در حال حاضر گير افتادهايم. اين موضوع هم مشابه ديدار فراكسيون اميد و اصلاحطلبان با رييسجمهور است. شاهد بوديم كه اصلاحطلبان بارها اين موضوع را مطرح كردند اما ابزاري براي برگزاري جلسه و دعوت نداشتند و درنهايت هم دفتر رييسجمهور اين جلسه را برگزار كرد.
منظورتان اين است كه اين دعوت از جانب دفتر مقام معظم رهبري صورت گيرد؟!
اگر اين اتفاق بيفتد، قطعا در شرايطي كه با آن دست و پنجه نرم ميكنيم و امريكاييها از هيچ فرصتي براي ضربه زدن به ما نميگذرند، در تقويت همبستگي ملي، حفظ انسجام كشور و ارتقاي سطح قدرت نرم كشور موثر خواهد بود.
آيا فراكسيون اميد هم همچون اصلاحطلبان بيرون مجلس فاقد ابزار براي برگزاري جلسه است؟
فراكسيون اميد نماينده اصلاحات در قوه مقننه است كه درمجموع نيز عملكردي مثبت داشته كه آخرين مورد، همين بحث CFT بود اما در اين بحث فعلي، بايد توجه داشته باشيم كه بخش قابلتوجهي از چهرههاي موثر اصلاحطلب بيرون مجلس هستند و تعداد محدودي در مجلس حاضرند. درواقع بحث صرفا اين است كه براي دستيابي به نتيجه مطلوب، بايد از محدود كردن دايره اصلاحطلبان دوري كنيم. نكته مهم ديگر اين است كه به هر حال فراكسيون اميد هماكنون تريبون دارد كه نظرات خود را مطرح كنند اما بسياري از اصلاحطلبان بيرون مجلس هستند و باوجود آنكه عميقا دغدغه حل مشكلات را دارند اما تريبوني براي بيان نظراتشان ندارند. بنابراين معتقدم اين جلسه نبايد محدود به فراكسيون اميد باشد.