كار سترگ شفيعيكدكني
سيد عبدالجواد موسوي
شفيعيكدكني نامي است بلند و بشكوه در فرهنگ معاصر ما. الحمدلله آنقدر كار حسابي و موثر در كارنامه خودش برجاي گذاشته كه ميتوان عمري درباره آنها به تفصيل سخن گفت. با اين حال گمان ميكنم بد نيست در اين يادداشت كوتاه به يكي از مهمترين كارهاي ايشان كه پيوند نسل امروز با ادبيات كلاسيك است اشاره كنم. حقيقت اين است كه اصولا خواندن ادبيات كلاسيك كاري است دشوار. به ويژه براي آنها كه ميخواهند از اين ادبيات لذت ببرند.
يكي از بزرگترين خدمات حضرت شفيعي به نسل ما اين بود كه ترس مارا از ادبيات غولآساي كلاسيك فرو ريخت و تصوير مهربانانهاي از آن ارايه كرد. او خوب ميدانست كافي است مهر اين ادبيات به دل ما بيفتد آن وقت ديگر لازم به توصيه اين و آن نيست كه چه بخوان و چه نخوان. اين ماييم كه عاشقانه خود پي كار را خواهيم گرفت و چه بسا وجوه ديگري از متون كلاسيك را كشف كنيم و ديگران را برانگيزيم تا همان كاري را كنند كه ما پيشتر كرديم. به راستي اگر نبود كتاب ارزشمند مفلس كيميا فروش چه كسي جرات ميكرد سراغ ديوان انوري برود؟ آنقدر ما را از اين اسم ترسانده بودند كه گمان ميكرديم با شاعري فرومايه و چاپلوس طرفيم كه هنري جز مديحهسرايي ندارد و شعرش فقط به كار درس دادن در كلاسهاي خشك و بيروح دانشگاه ادبيات ميآيد. با خواندن كتاب استاد و گزيده هوشمندانه ايشان بود كه فهميديم همين انوري به ظاهر دشوارگو معلم سعدي بوده و در ضمن يكي از عاشقانه سراترين شاعران كلاسيك ما بوده و در كنار آن قصايد مشهور دليرانهترين و منتقدانهترين قصايد زبان فارسي را در اعتراض به وضع موجود سروده. اين اتفاق درباره ديوان شمس هم افتاد. خيليها با ديدن ديوان پر حجم شمس خوف ميكردند نزديك اين شاعر شوند. گزيده ديوان شمس به همراه توضيحات مختصر و مفيد استاد خيليها را با حضرت مولانا و غزلهاي پرشورش آشتي داد. خيلي از خنياگران هم ترجيح دادند به جاي رجوع مستقيم به ديوان كبير شمس به همين گزيده مراجعه كنند و خوب ميدانيم موسيقي در ترويج يك شعر چه اندازه موثر است. و از اين دست مثال بسيار است. اگر نبود همت شفيعيكدكني شايد شاعراني همانند بيدل و سنايي و عطار و ...امروز چنين جايگاهي در ميان نسل جوان نداشتند.