دورشدن امريكا از بنبست
عبدالرضا فرجيراد
طي روزهاي اخير خبرهايي منتشر شده است كه برخي كشورها به شكل موردي از تحريمهاي آينده امريكا عليه ايران معاف شدهاند. معافيتهايي كه اكنون مطرح است در خصوص سرمايهگذاري مشترك ايران و انگليس در توليد گاز است كه از قديم وجود داشته و مورد ديگر در خصوص كشورهايي مانند هند است كه احتمال دارد در خصوص خريد نفت از ايران براي اين كشور معافيتهايي در نظر گرفته شود. براي برخي كشورهاي ديگر نيز اين احتمال وجود دارد كه چنين كاري صورت گيرد. اما اين اقدام به چند دليل صورت ميگيرد. اول، واقعيت آن است كه اين كشورها در مقطع فعلي جايگزيني براي نفت ايران پيدا نميكنند، زيرا اگر توليد و فروش نفت ايران بهشدت كاهش پيدا كند در واقع ميتوان گفت كه جهان با كمبود جدي نفت خام مواجه ميشود و قيمت نفت بهشدت افزايش پيدا ميكند. اكنون نيز شاهد آن هستيم كه با افزايش قيمت نفت دونالد ترامپ از اين جريان بهشدت ناراحت شده، زيرا باعث ميشود قيمت بنزين افزايش پيدا كند و اگر اين اتفاق رخ دهد بر انتخابات كنگره امريكا نيز تاثيرگذار است. از آنجايي كه رييسجمهور از جمهوريخواهان امريكا است در واقع ممكن است نمايندگان جمهوريخواه براي انتخاب شدن شانس كمتري داشته باشند.
دوم، امريكاييها در طول يك سال گذشته هرچند تبليغ كردند كه قصد دارند فروش نفت ايران را به صفر برسانند، اما واقعيت آن است كه به صفر رساندن فروش نفت ايران با فشار بر كشورهاي مختلف همراه است و اين احتمال وجود دارد چنين اقداماتي با عكسالعمل ايران روبهرو شود. از همين رو آنها قصد ندارند ايران را وادار به عكسالعمل كنند زيرا نميتوانند شاهد اقدامات غيرقابل پيشبيني ايران باشند. طبيعتا سعي ميكنند به نحوي اجازه دهند صادرات نفت ايران ادامه پيدا كند. سوم، بعضي از كشورهاي مهم مانند هند و چين اعلام كردند كه قصد دارند حتي با پرداخت روپيه و يوان از ايران نفت خريداري كنند، از همين رو امريكا قصد ندارد كه با همه اين كشورها به صورت يكجا درگير شود. وقتي كه بخواهد اين كشورها را جريمه كند به اين معني است كه با دنيا درگير ميشود. نتيجه اين اقدام براي امريكا مشخص نيست.
هرچند ممكن است كه در مرحله اول امريكا ضربهاي را وارد كند، جريمههاي سختي برقرار كند يا شركتهايي را از ارتباط با ايران محروم كند، اما تجربه ثابت كرده است كه اين كشورها نيز عكسالعمل نشان ميدهند. به ويژه چينيها كه اكنون شاهد آن هستيم كه چين به تعرفههاي امريكا پاسخ متقابل ميدهد.
چهارم، سازو كاري كه اتحاديه اروپا ايجاد كرده، اين سازو كار به كشورهاي خارج از اتحاديه اروپا نيز كمك ميكند كه بتوانند از اين ساختار جديد استفاده كنند.
پنجم، امريكاييها نگران آن هستند كه شايد نتوانند صادرات نفت ايران را به صفر برسانند كه در عمل نيز نميتوانند و اين تبديل به يك آبروريزي براي امريكا خواهد شد. در حال حاضر وزارت خزانهداري امريكا با واقعبيني به خوبي تشخيص داده است كه نبايد ارتباط ايران با سوييفت قطع شود.آنها بهتر از بخشهاي ديگر دولت يعني وزارت خارجه و تيم امنيت ملي تشخيص دادند كه بايد بخشي از نفت ايران كماكان صادر شود و به برخي كشورهاي نزديك به امريكا نيز اجازه خريد آن داده شود نه مانند گذشته اما بتوانند بخشي از نفت مورد نياز خود را از ايران تامين كنند. در زمان تحريمهاي دوره باراك اوباما، ملاحظاتي را روي كشورهاي متحد خود داشتند و معافيت به برخي كشورها داده شد. اما مشخص نيست كه در دوره دونالد ترامپ كشورهايي مانند كره و ژاپن از اين معافيت برخوردار شوند. اما واقعيت آن است كه ايالات متحده نميخواهد اين كشورها به عنوان متحد ضربه به اقتصادشان وارد شود و در واقع قصد دارد اقتصاد اين كشورها ثبات داشته باشد. امريكاييها اگر بخواهند به هند و تركيه اين معافيت را بدهند، دولت ترامپ نميتواند در مقابل ژاپن و كره جنوبي كه از مشتريان قديمي نفت ايران هستند مقاومت كند.امريكا در قبال اين معافيتها يا بايد استدلالي قوي داشته باشد يا اينكه به كشورهاي ديگر نيز معافيت دهد. در حال حاضر شرايط براي امريكا بهشدت سخت شده و در حال بررسي موضوع هستند.
اما مساله ديگري كه در صحبتهاي سهشنبه شب آقاي ترامپ در نشست مشترك با خانم هيلي مطرح شد، دوباره اين بحث را عنوان كرد كه اميدوارم با ايرانيها وارد مذاكره شويم. اين نشان ميدهد كه آنها هنوز اميدوار هستند كه با ايران وارد مذاكره شوند و اينقدر شرايط را سخت نكنند كه ايران عكسالعمل تند نشان دهد و درهاي مذاكره بسته شود. از نظر شخص بنده برخي كشورهاي ثالث گفتوگوهايي را در اين زمينه با ايالات متحده انجام دادهاند. بهطور مثال شاهد آن بوديم كه وزيرخارجه آلمان به امريكا رفت و مذاكراتي داشت و پيش از نشست با مقامهاي امريكايي نيز اعلام شد كه طرفين قصد دارند در خصوص ايران نيز گفتوگو كنند. كه در اين ميان حتي احتمال وجود دارد كه پيامهايي از سمت اروپاييها منتقل شده باشد. در حال حاضر امريكاييها به اين تحليل رسيدهاند كه بتوانند با فضايي كه باز ميگذارند تمام درهاي مذاكراتي را نبندند، حتي آقاي ظريف هم طي هفتههاي اخير نيز در چندين مصاحبه اعلام كرد كه تمام درهاي مذاكراتي را نميبنديم و شرط آن هم اين است كه امريكاييها به وضعيت سابق يعني برجام بازگردند و نشان دهند كه هرچيزي را كه توافق ميكنند آن را نيز اجرايي ميكنند، همين موضوع ميتواند تحليلهاي امريكاييها را تغيير دهد.
حتي ميتوان خروج خانم نيكي هيلي از دولت امريكا را بخشي از اين تغيير دانست. خانم هيلي فرد بسيار تندي بود و حضور در اين پست نيز به نوعي نمايشي بود. او چيزي را كه از اين پست بنا بود به دست بياورد را آورد. زيرا خانم هيلي يك فرماندار در ايالت كمتر مطرح كاروليناي جنوبي بود، اما طي دوسال اخير در امريكا بهطور كامل شناخته شده است و حتي در سطح نظام بينالملل نيز مطرح شد و آرزوهايي براي خود دارد و تقريبا به اهداف شخصي كه از اين پست انتظار داشت رسيد. او در اين مدت تندرويهاي بسيار زيادي در زمينه برخورد با ايران، روسيه، چين، كره شمالي و حتي اروپاييها داشت. در حال حاضر در ميان گزينههايي كه براي جانشيني خانم هيلي مطرح هستند كه از جمله آن خانم دينا پاول است، وي مصري الاصل است كه در گذشته عضو تيم امنيت ملي كاخ سفيد بود. ايشان هنوز رويكرد مشخصي را نمايان نكرده، ولي به نظر نميرسد ايشان در سازمان ملل به تندي خانم هيلي باشد. در كل نميتوان بهطور دقيق گفت اما ميتوان به عنوان يك پارامتر بيان كرد كه بعيد به نظر نميرسد كه از دلايل خروج خانم نيكي هيلي از دولت همين تندرويهايي باشد كه در رابطه با ايران انجام داد. رفتاري كه آقاي بولتن، نيكي هيلي و بعضا مايك پمپئو عليه ايران انجام ميدهند، يك رفتار خصومتآميز جنگطلبانه است. اما رفتاري كه آقاي ترامپ انجام ميدهد و بعضا گفتههاي اين افراد را نيز ناديده ميگيرد يك رفتار منفعتطلبانه شخصي است. به اين معني كه دنبال جنگ و دعوا نيست.آنچه كه ترامپ به دنبال آن است نمايشي را در خارج اجرا كند كه از منافع آن در داخل امريكا بهرهبرداري كند. هركس ديگري كه جايگزين خانم هيلي به عنوان سفير امريكا شود بعيد به نظر ميرسد كه از خانم هيلي تندتر باشد.