«گاوميش»ها و «كارون» همنشين هم بودهاند. سالها با هم زندگي كردهاند. وقتي هنوز زندگي در شكل امروزياش همه چيز را به خدمت نگرفته بودند، «گاوميش»ها روزي چندبار به كنار «كارون» ميآمدند، سلامي ميدادند و تني به خنكاي آب ميسپردند تا جاني دوباره بگيرند و قوت مردم را تامين كنند. شير و لبنيات به دست آمده از گاوميشها جاني ديگر دارد. اما رفتهرفته روزگار و رفتار شهري همه چيز را به «بتن»، «آسفالت» و «سازه» واداد و از خاطر برد كه طعم آن شير و لبنيات را نميتوان به اين چيزها جايگزين كرد. حالا چندين سال است كه مديريت شهري در «اهواز» و «كارون» به گاوميشها به شكل معضلي شهري مينگرند. اتفاقي كه بيشتر پتانسيلي براي طبيعتگردي و اقتصاد شهري است را به ايجادكننده ترافيك تعبير ميكنند. اما واقعيت اين است كه هيچ منظري از كارون، اين روزها به اندازه تن سپردن گاوميشها به تهماندهاي از خروش اين رودخانه آرامشبخش نيست. ميتواني ساعتي كنار رودخانه بنشيني و فارغ از همه گرفتاريها طبيعت خالص را در شهر ببيني. فرصتي كه اينك مديرميراث فرهنگي صنايعدستي و گردشگري شهرستان كارون آن را پتانسيلي براي توسعه شهر و بهبود زندگي مردم توصيف ميكند. همين چندي قبل نيز روزنامه اعتماد گزارشي از اين فرصت براي بهبود زندگي مردم در شهر اهواز و كارون منتشر كرد؛ «يادگاري از كارون».
«حسن ناصر»، رييس اداره ميراث فرهنگي شهرستان كارون در اين باره ميگويد: « ما بايد نشان دهيم كه حضور گاوميشها يك معضل نيست، يك فرصت است.» او در گفتوگويي كه پيشرو داريد، اين نكته را هم توضيح ميدهد: «بايد به همه موضوعات مربوط به گاوميشها بپردازيم؛ مشكلشان چيست، چرا خيليها فروختند؟ چرا تعداد قبلا نزديك 30-40 هزار راس بود اما الان نزديك 8 هزار راس است؟ مشكلات زندگي اين افراد چيست؟ چرا دولت بيمهشان نميكند؟ و هزاران سوال ديگر را مطرح كنيم و بتوانيم، نتيجه بگيريم و اقداماتي انجام دهيم. همان كاري كه براي انگور و خرما هم انجام داديم و انگور كه خيلي خوب جواب داد و مردم الان دوباره به كاشت انگور روي آوردند.» حالا فرصتي پيش روي شهرستانهاي اهواز و كارون قرار گرفته است. اينكه توسعه را تنها در «بتن»، «آسفالت» و «سازه» نبينند و با بسترسازي حاشيه رودخانه «كارون» و با تكيه بر توليد «شير» و «لبنيات» هم اقتصاد صاحبان گاوميشها را بهبود بدهند و هم طعم توسعهاي متفاوت را زير زبان مردم زنده كنند. طعمي كه گاهي در ميان اهوازيها با اين عبارت عاميانه كه ميگويند «برويم تا ملاثاني بستني گاوي بخوريم» در ذهن تداعي ميشود. تجربهاي كه شايد مصداق عيني آن را در «لشگرآباد» اهواز ميتوان مجسم يافت. اينك «لشگرآباد» به مقصد گردشگري تبديل شده است؛ هم چرخ زندگي ساكنان «لشگرآباد» ميچرخد و هم فرصتي براي شهر اهواز شده است و هم مردم جايي براي گذران اوقات فراغت خود دارند. حال اگر اداره كل ميراث فرهنگي، صنايعدستي و گردشگري شهرستان كارون بتواند در ساحل رودخانه كارون فرصتي مشابه با «گاوميش»ها و لبنيات توليدي آنها به ويژه «بستني» رقم بزند چه اتفاقي براي «اهواز» و «كارون» ميافتد؟ صحبتهاي «حسن ناصر» را بخوانيد تا ببينيم چه تصويري برايمان در ذهن ترسيم ميكند.
مدتي قبل كه با روزنامه اعتماد صحبت كرديد، گفتيد كه ميخواهيد موقعيتي برخاسته از آبتني گاوميشها در رودخانه كارون ايجاد كنيد. براي ساماندهي و تبديل محل ورود گاوميشها به كارون و ايجاد فرصت گردشگري چه اقداماتي انجام دادهايد و قرار است اين اقدامات كي نتيجه بدهند؟
موثرترين كاري كه من توانستهام در يك سال گذشته انجام دهم، برگزاري تورهاي بومگردي در منازل گاوميشداران بوده است. ما در طول يك سال بيش از 60 تور برگزار كرديم و مردم از نزديك با نحوه زندگي، معيشت، نحوه گرفتن شير آشنا ميشدند. صبحانهاي محلي ميخوردند و گاوميشدار را همراهي ميكردند. الان حضور گاوميشها در منطقه به صورت يك معضل است. نه مردم و نه مسوولان اصلا راضي نيستند و نميخواهند گاوميشها باشند. خدارو شكر در سال گذشته توانستيم به اشكال مختلفي فوايد حضور گاوميشها را به مردم نشان دهيم. حضور توريستها باعث شد كه در عرض ده دقيقه مغازه را خالي كنند. توريستها لبنيات، سرشير، شير، ماست، دوغ و خيلي محصولات ديگر را ميخرند و اين به مردم كمك زيادي ميكند. به دليل همه اينها الان خداروشكر به مرحلهاي رسيدهايم كه فرماندار، امام جمعه همراه ما شدهاند. ما در خوزستان جشنواره انگور و خرما را برگزار كردهايم و اگر زمينهها فراهم شود، برنامه داريم جشنواره گاوميش و لبنيات را هم با هدف گردشگري برگزار كنيم. ما الان بايد بتوانيم مردم را پاي كار بياوريم و به آنها نشان دهيم كه حضور گاوميشها يك معضل نيست، بلكه يك فرصت است.
شما وعده داده بوديد كه جشنواره لبنيات در مهرماه برگزار ميشود.
ايام محرم و صفر و اتفاقات اخير خوزستان باعث شد كه اين جشنواره برگزار نشود. همه چيز براي برگزاري اين جشنواره آماده است ولي اتفاقات اخير اهواز باعث شده كه فضا فضاي برگزاري جشنواره و فستيوال نباشد. الان هرچه برنامه در استان قرار بوده انجام شود را لغو كردهاند. قطعا اگر الان بخواهيم اين جشنواره را برگزار كنيم، موج منفي كل استان ما را ميگيرد. اميدواريم بعد از محرم و صفر كمي فضا آرامتر شود و بتوانيم جشنواره را برگزار كنيم تا بتوانيم به آنچه مدنظرمان است، برسيم. پيشنهادهايي هم در اين زمينه داده شده است. به عنوان مثال قرار است تعداد 8-10 روگذر در مسير زده شود كه رفت و آمد رانندهها آسان شود و عبور و مرور گاوميشها موجب ترافيك و تصادفات نشود. همچنين قرار است، مدفوع گاوميشها به شكل روزانه جمعآوري شود. اين ميتواند درآمد بالايي براي شهرداري داشته باشد. ما راهكارها را آماده كردهايم و در قالب يك پروپوزال ارايه دادهايم. يك تيم قوي هم مستندي با يك نگاه متفاوت، نگاه ظرفيتي و يك فرصت آماده و تهيه ميكند تا بتوانيم يك مقدار نگاهها را به اين موضوع اصلاح كنيم. در اين زمينه چندين مستند تا به حال درست شده است و فضا اگر كمي آرامتر شود، اين مستندها پخش ميشوند تا بتوانيم فضا را كمي آماده كنيم.
شما تا الان با گاوميشداران تعاملي داشتهايد؟
ما حتي المان گاوميش هم آماده كردهايم. شما به هر گاوميشداري بگوييد يك گاوميش بسازد، تقريبا همهشان به يك شكل و سبك خاصي ميسازند. آنها از گل خود منطقه كه زير پاي گاوميشها كوبيده شده برميدارند و آن شكل خاص را درست ميكنند. تقريبا همه هم يك شكل و سبك خاصي ميسازند. برخي گاوميشداران ميگفتند درست كردن اين گاوميشهاي الماني زشت است اما ما به آنها گفتيم شما اينها را درست كنيد. همين شد كه گاوميشداران جلوي چشم مردم المان گاوميش با گل را با دست ميساختند. كار ديگري هم كه انجام داديم، اين بود كه ما تورهايي كه ميآورديم خيلي ارزان بودند. تور كارونشناسي را ما 20 هزار تومان در نظر گرفته بوديم. از اين 20 تومان، 5 تومانش براي گاوميشداران است كه براي تهيه روغن، آرد، خريد سفره حصيري، استكان چاي و اينجور چيزها از آن استفاده كنند. اتفاق خوبي كه افتاده الان برخي از اين گاوميشداران ميخواهند خانه گلي در محل گاوميشهايشان بزنند كه توريستهايي كه ميآيند بتوانند در اين خانهها شب اقامت كنند و از پنجرههاي اين خانهها گاوميشها را هم تماشا كنند. اين يعني ما خداروشكر توانستهايم از نقطه صفر به جايي برسيم كه خود مردم پاي كار بيايند و شروع به ساختن خانه كنند. قبلا اصلا هيچ رغبتي به اين كارها نبود.
استقبال مردم چگونه است؟
من در تهران بودم و با من تماس گرفتند كه سه گروه از روسيه به گاوميشآباد آمدهاند. من پرسيدم براي برقراري ارتباط چه ميكنيد؟ انگليسي صحبت ميكنيد؟ گفتند نه، پرسيدم آنها فارسي صحبت ميكنند؟ گفتند نه. گفتم پس چه جوري با هم صحبت ميكنيد؟ گفتند با زبان اشاره. آنها سه، چهار ساعت با توريستهاي روسي بودند، آنها را گردانده بودند و بهشان صبحانه داده بودند، عكس و فيلم گرفتند. يكي از رابطهاي ما در روسيه بعدا گفت كه توريستها خيلي راضي بودند و خيلي تشكر كرده بودند. ما الان براي رفع چنين مشكلي ميخواهيم يك كارگاه زبان انگليسي راه بيندازيم و يك نفر را مسوول كنيم كه به گاوميشداران در حد مقدماتي انگليسي ياد بدهد تا بتوانند با توريستها ارتباط برقرار كنند. هزينه اين كلاسها را هم خود اداره پرداخت ميكند. ظرفيت اين آدمها خيلي بالاست، چيزي كه ميشنوند را سريع ميگيرند و ضبط ميكنند. وقتي ديديم كه نميتوانيم آنها را براي يادگيري زبان به اداره بياوريم، تصميم گرفتيم ما به منازل آنها برويم و به آنها زبان انگليسي آموزش دهيم.
تا الان عكاسان مختلفي از گاوميشها عكاسي كردهاند و خبرنگاران درباره آنها مطالبي نوشتهاند. شما از آنها خواستهايد كه اين موضوع را انعكاس دهند يا جشنواره يا مسابقهاي برگزار كنيد كه باعث جلب توجه بيشتر به گاوميشها شود؟
سال قبل، زماني كه اين موضوع را مطرح كردم، با حالت تمسخر با من برخورد شد و من از بين 56 مدير اداره با حالت ناراحتي خارج شدم. آنها ميگفتند آخر گاوميش چيست كه جشنواره داشته باشد؟ اما امسال كه من با شما صحبت ميكنم، نگاهها حداقل بين مديران 360 درجه تغيير كرده است. موضوع گاوميشها از يك معضل به فرصت تبديل شدند. هيچگاه نگاه جشنوارهاي به اين موضوع نبوده است. الان قرار است، جشنواره لبنيات را به همين دليل برگزار كنيم. من هر قدرم كه تلاش كنم و هزار تور ديگر هم برگزار كنم، آن جلب توجهي كه جشنواره دارد را نميتوانم داشته باشم. اين همه تور برگزار شده، چه اتفاقي افتاده؟ هيچ، درست است كه آمادگي ايجاد شده و ضعفهاي كار را شناختهايم اما الان نياز به جشنواره است. گاوميش الان بايد بولد شود، حيوان بسيار خاص، عظيمالجثه، از نسل بوفالو كه كمتر به آن پرداخته شده است. انشاءالله اين جشنواره كمك كند تا به همه موضوعات مربوط به گاوميشها بپردازيم؛ مشكلشان چيست، چرا خيليها فروختند؟ چرا تعداد قبلا نزديك 30-40 هزار راس بود اما الان نزديك 8 هزار راس است؟ مشكلات زندگي اين افراد چيست؟ چرا دولت بيمهشان نميكند؟ و هزاران سوال ديگر را مطرح كنيم و بتوانيم نتيجه بگيريم و اقداماتي انجام دهيم. همان كاري كه براي انگور و خرما هم انجام داديم و انگور كه خيلي خوب جواب داد و مردم الان دوباره به كاشت انگور روي آوردند.
حسن ناصر: در طول يك سال بيش از 60 تور برگزار كرديم و مردم از نزديك با نحوه زندگي، معيشت، نحوه گرفتن شير آشنا ميشدند. صبحانهاي محلي ميخوردند و گاوميشدار را همراهي ميكردند. الان حضور گاوميشها در منطقه به صورت يك معضل است. نه مردم و نه مسوولان اصلا راضي نيستند و نميخواهند گاوميشها باشند. خدارو شكر در سال گذشته توانستيم به اشكال مختلفي فوايد حضور گاوميشها را به مردم نشان دهيم.