اين متن درباره كالوينو نيست
علي مسعود نيا
... پس اين متني كه پيش روي شماست درباره ايتالو كالوينو نيست. اين همان سياق شوخي بزرگ كالوينو در ابتداي رمان «اگر شبي از شبهاي زمستان مسافري...» است. رماني كه شايد مشهورترين و تاثيرگذارترين نوشته اين نويسنده بزرگ در ايران است.
در دهه 70 و 80 كمتر نويسنده و شاعري را ميتوان به ياد آورد كه مدال آوانگارديسم حمايل سينه كرده باشد و از كاليوينو تاثير نپذيرفته باشد. هر چند كه حالا بر ما عيان شده كه برخي از برداشتها و كپيكاريها و تاثيرپذيريها از او بالكل غلط و تنها ناظر بود بر فرم كلي اثر او به عنوان يك قالب پيشساخته و كمتر كسي به عمق جهانبيني او اعتنايي داشت.
خلاصه كه جريان «پستمدرن» و بازيهايش در ادبيات ايران با نام ايتالو كالوينو گره خورده است. البته اين گره چندان بيربط و پرت نيست.
كالوينو از منظر بسياري از منتقدان برجسته دنيا رگههايي از تفكر پسامدرن را در آثار خود بروز ميداد كه گاه او را همرديف نويسندگاني چون بورخس و جويس تلقي كردهاند. اما اين نويسنده عصيانگر متولد كوبا و برآمده از تفكر كمونيستي، تنها در همين بازه خلاقيت محدود نميشود.
كارنامه كالوينو طيف و تنوعي بسيار وسيعتر از اينها را نشان ميدهد و معمولا هر جا يادي از او ميشود، از «شهرهاي نامريي» نامي به ميان ميآيد نه از «اگر شبي از شبهاي زمستان...». كالوينو از عمق نوعي نئوكلاسيسيم تا اوج پستمدرنيسم را در كارنامه ادبي خود تجربه كرد، رساله و جستار نوشت و هم ادبيات متعهد و روشنفكري را مدنظر داشت و هم خلاقيت در فرم و شيوه روايت را؛ يعني از «بارون درختنشين» با آن مفهوم اگزيستانسيال و سياسي تا «كمدي كيهاني» كه يك داستان علمي-تخيلي بسيار آوانگارد است.
جالب است كه از چنين نويسندهاي مجموعه «چرا بايد كلاسيكها را خواند» ميبينيم با آن مقدمه درخشان و تاثيرگذارش درباره معناي مطالعه، مفهوم ارزش ادبي و دليل توصيه آثار كلاسيك به خوانندگان. همانطور كه در رمانهاي او نيز مشهود است، نگاه پستمدرن او اگر چه همان خصلت مشهور عدم قطعيت را بنمايه قرار ميدهد اما ماده خام داستانهايش گاه از عمق داستانهاي عاميانه، اپيك و كلاسيك بيرون ميآيد و در عين حال آن پيچيدگي را با نوعي اتمسفر هولانگيز و مرموز گره ميزند و به كيفيتي والا و آرماني دست مييابد. اين است كه داستانهاي كالوينو با تمام بازيها و بازيگوشيها و طفره رفتن از تعقيب پيرنگ خطي و امثالهم، بسيار شيرين و خواندني و پركشش هستند.
خلاصه كه اين متن درباره ايتالو كالوينو نيست، اما كالوينو يكي از جريانسازترين نويسندگان معاصر در ادبيات ايران و جهان است.