الدوحيل در آزادي به زانو درآمد
به پرسپوليس با عشق
علي ولياللهي
پرسپوليس با يك كامبك رويايي و باورنكردني موفق شد تيم قدرتمند و پرمهره الدوحيل را شكست دهد. قرمزها براي حذف حريف قطري تنها به يك 45 دقيقه نياز داشتند. نه بيشتر. آنها كه در بازي رفت در زمين حريف با يك گل مغلوب شده بودند، در بازي برگشت نيز روي يك اشتباه فردي در نيمه اول مقابل شاگردان معلول با يك گل عقب افتادند و همه ميدانستند اين يك گل در زمين خودي چه معنايي دارد. اين چيزي بود كه همه از آن ميترسيدند، چرا كه بعد از اين گل پرسپوليس براي صعود بايد 3 گل به ثمر ميرساند. وقتي بوضياف روي دفع توپ اشتباه شجاع و برخورد اتفاقي توپ با بدنش موفق شد دروازه بيرانوند را باز كند، تمام سكوهاي قرمزپوش آزادي در سكوتي وحشتناك فرو رفت. اين سكوت و بهت ناشي از گل خوردن تا پايان نيمه نيز ادامه پيدا كرد تا دو تيم با همان نتيجه 1 بر 0 به رختكن بروند.
معلوم نيست برانكو دقيقا بين دو نيمه چه چيزي به شاگردانش گفت كه در نيمه دوم شاهد پرسپوليسي متحولشده بوديم. در كنار بازي بهتر پرسپوليس از آغاز چهارمين 45 دقيقه رويارويي دو تيم، نكتهاي كه بهشدت جلبتوجه ميكرد سكوهاي استاديوم آزادي بود. جايي كه تماشاچيان با وجود نااميدي و عقب بودن دو گل از حريف، بهشدت تيم محبوبشان را تشويق كردند. آنها خوب ياد گرفته بودند كه بايد تا دقيقه 90 بازيكنان را تهييج كنند و رو به جلو فرابخوانند. بگذار هرچه ميخواهد بشود. نتيجه تفكرات برانكو و تلاش بازيكنان و حمايت سكوها، سه ضلع موفقيت كه در اوج هماهنگي با هم قرار داشتند، اين شد كه سوپرمن قرمزها موفق شد اين تيم را به بازي برگرداند. روي يك ضربه كرنر، سيدجلال حسيني، مدافع تمامنشدني پرسپوليس موفق شد دروازه الدوحيل را با يك گل زلاتاني باز كند و بازي در ورزشگاه آزادي 1-1 مساوي شود. اين گل استاديوم آزادي را منفجر كرد و مشخص بود كه هراس زيادي به دل حريف وارد شده. چرا كه مدافعين و هافبكهاي اين تيم كه در نيمه اول مسلط بودند و سوار بر بازي، بسيار پراشتباه ظاهر شدند.از آغاز بيست دقيقه آخر بازي پرسپوليس كه چند دقيقهاي بازي را آرامتر كرده بود، دوباره آهنگ حمله كرد و روي فرار تماشايي عليپور و پاس در عرض او، مدافع الدوحيل به اشتباه دروازه خودي را بازي كرد تا دورترين روياهاي هواداران نيز ممكن به نظر برسد. امكاني كه چند دقيقه بعد بالفعل شد و منشا با يك فرار تماشايي از سد دو مدافع حريف گذشت، در كمال خونسردي دروازهبان را از پيش رو برداشت و دروازه خالي الدوحيل را براي بار سوم باز كرد. تمام! باوركردني نبود. تيم برانكو در يك نيمه و در عرض كمتر از 30 دقيقه تمام كاري را كه ميخواست در 180 دقيقه بازي رفت و برگشت به انجام برساند را انجام داده بود. معلول، سرمربي الدوحيل مات و مبهوت كنار زمين ايستاده بود و در ميان صداي تشويق كركننده و شادي بيحد بازيكنان و كادر فني و تماشاچيان پرسپوليس به سرنوشت غمانگيزي كه دچارش شده بود فكر ميكرد. 10 دقيقه آخر بازي با نمايش منطقي و محكم پرسپوليس گذشت و 7 دقيقه وقت اضافهاي كه ايرماتوف ازبك گرفت نيز نتوانست تغييري در نتيجه بازي به وجود آورد. داور كه سوت پايان بازي را به صدا درآورد، اين پرسپوليس ايران بود كه بليت صعود به مرحله نيمهنهايي جام باشگاههاي آسيا را براي دومين بار متوالي در دستانش داشت.
برانكو، بازيكنان، تماشاچيان و ميليونها هوادار سرخ كه عميقترين احساساتشان را به سمت تيم محبوبشان روانه داشته بودند را بايد برنده اين ديدار سخت دانست. مسابقهاي كه شايد كمتر كسي در ابتدا شانسي براي پرسپوليس قائل بود. وقتي پرسپوليس بازي رفت را با يك گل باخت، اين شانس كمتر شد و وقتي در ورزشگاه آزادي از حريف عقب افتاد به سمت صفر ميل كرد. اما اراده پرسپوليس بر اين بود كه از اين بازي سربلند خارج شود. تيمي كه از پنجره نقل و انتقالات محروم بود، با نيمكتي خالي، اما با قلبي سرشار از شجاعت و باور به توانستن، حريف خودش را به زانو درآورد. كامبك بازيكنان پرسپوليس يك پيروزي عميقا دراماتيك را رقم زد. درست مثل قصهها. قصهاي كه تا اوج تباهي قهرمانان داستان هم پيش رفت، اما مقدر بود كه با يك پايان خوش به اتمام برسد.
پرسپوليس با اين برد راهي نيمهنهايي آسيا شد. شايد تلخترين اتفاقي كه در پايان بازي رخ داد اخراج عجيب برانكو توسط ايرماتوف بود. دقيقه 95 بازي برانكو در اعتراض به اينكه داور سوت پايان بازي را نميزند، توپ را به زمين كوبيد و توسط داور اخراج شد. اين جزو معدود دفعاتي بود كه ميديديم سرمربي هميشه خونسرد پرسپوليس از كوره درميرود. به اين ترتيب پرسپوليس در بازي نيمهنهايي از داشتن برانكو روي نيمكت محروم است. ضمن اينكه علاوه بر پروفسور، كمال كاميابينيا نيز با دريافت كارت زرد در نيمه اول، از بازي بعدي محروم شد. اما سيامك نعمتي كه بازي با الدوحيل را از دست داده بود، ميتواند تيمش را كه حسابي از لحاظ تعداد مهره در مضيقه است همراهي كند.
برانكو، بازيكنان، تماشاچيان و ميليونها هوادار سرخ كه عميقترين احساساتشان را به سمت تيم محبوبشان روانه داشته بودند را بايد برنده اين ديدار سخت دانست. مسابقهاي كه شايد كمتر كسي در ابتدا شانسي براي پرسپوليس قائل بود. وقتي پرسپوليس بازي رفت را با يك گل باخت، اين شانس كمتر شد و وقتي در ورزشگاه آزادي از حريف عقب افتاد به سمت صفر ميل كرد. اما اراده پرسپوليس بر اين بود كه از اين بازي سربلند خارج شود. تيمي كه از پنجره نقل و انتقالات محروم بود، با نيمكتي خالي، اما با قلبي سرشار از شجاعت و باور به توانستن، حريف خودش را به زانو درآورد.