• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۴ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4187 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۲۷ شهريور

نگاهي به اسناد راوي حادثه كربلا

عاشورا در تاريخ

رسول جعفريان

مسلمانان از اواخر قرن اول هجري مي‌آموزند كتابچه‌هايي تحت عنوان «جزء» كه شامل احاديث مي‌شود تهيه كنند. در قرن دوم اين كتابچه‌ها بزرگ‌تر شدند و علاوه بر احاديث، رويدادهاي تاريخي نيز به همين طريق جمع‌آوري مي‌شدند. اسكلت تاريخ صدر اسلام كه در قالب همين كتابچه‌ها گذاشته شده است، توسط تابعين دوم و سوم بنا شد. هر يك از اين افراد تاريخ را براساس تعلقات فرهنگي و جغرافيايي خود روايتي كرده‌اند. زماني كه شما كتابي از ابن اسحاق كه در سال 150 قمري تهيه و تنظيم شده است مي‌خوانيد، هر بخش از آن با سبك متفاوتي نگارش شده است و نشان مي‌دهد هر بخش توسط چه كسي و با چه پيشينه تاريخي و خانوادگي‌اي روايت شده است. مثلا بخش زيادي از اخبار و اطلاعات نبوي توسط خانواده عايشه كه به زبير نزديك بودند، روايت شده است كه آنها ابوبكر و عمر را تقديس مي‌كردند اما با بني‌اميه و علويان رابطه خوبي نداشتند.

روايت ابومخنف از عاشورا از روايت‌هاي تاريخي از صدر اسلام است. اينكه چه كسي كتاب را نگارش كرده اهميت چنداني ندارد، اينكه راوي آن اخبار كيست، نشان‌دهنده جهت‌گيري كتاب نسبت به آن واقعه است. به همين طريق زماني كه در متني به تاريخ طبري ارجاع داده مي‌شود، ارجاع چندان اهميت ندارد؛ آنچه اهميت دارد اين است كه تاريخ طبري آن را از كدام راوي نقل كرده است. بنابراين تاريخ طبري ملغمه‌اي از روايات مختلف است.

يكي از اولين تقريرها از حوادث عاشورا توسط حصين بن عبدالرحمان از عاشورا است. اين فرد سني مذهب، اما دوستدار اهل بيت است كه 70 سال بعد از عاشورا درگذشته و نكات متفاوتي با روايت‌هاي رايج در عصر ما بيان مي‌كند. يك راوي معمولا يك مورخ و علاقه‌مند به تاريخ اسلام است، اما ما عمدتا اين شخص را تنها يك محدث مي‌دانيم. روايت‌هايي كه او نقل كرده است، در كتب ديگر نقل شده است اما ما كتاب اصلي كه او نگاشته است را در اختيار نداريم بنابراين مي‌توان نتيجه گرفت دقت آثار تاريخي از اين دست كه در صدر اسلام تاليف شده است، بالاست.

انگيزه تاريخ‌نويسي قوي در صدر اسلام وجود داشته است. ما نمي‌دانيم اين حس از كجا آمده؟ ممكن است مربوط به دوران جاهليت يا تحت‌تاثير اقوام ديگر باشد. مثلا در رواياتي كه از عاشورا وجود دارد، جزييات به دقت ذكر شده است. گاهي اين پرسش ايجاد مي‌شود كه چگونه مي‌توان به اين روايات اطمينان كرد؟ توجه به سبك تاريخ‌نويسي آن دوره و چگونگي تبديل روايات شفاهي به مكتوب نشان‌دهنده دقت آن آثار است؛ اين موضوعي است كه امروزه ما در آن ضعف داريم، اما آن زمان به دلايلي نامعلوم قدرتمند بوده است؛ البته در آن روايات هم ايراداتي، از جمله در زمينه ذكر نام اشخاص و تعدد برخي از اسامي وجود داشته است كه علم رجال بخش عمده‌اي از آن را رفع كرده است.

در روايت حصين بن عبدالرحمان از عاشورا آمده است، مردم كوفه به امام حسين (ع) نامه نوشتند كه 100 هزار شمشير پشت اوست. در حالي كه ما در روايت ديگر خوانده بوديم 40 هزار نفر؛ ممكن است فردي نامه را نوشته باشد و به اشتباه عدد 100هزار را عنوان كرده باشد. يا در روايت ماجراي طفلان مسلم به تبليغاتي كه مسلم در كوفه انجام داد اشاره‌اي نمي‌شود. گفته شده است، بعد از كشته شدن هاني به دست ابن زياد و دستگيري و كشته شدن همراهان مسلم، او به خانه‌اي از قبيله كنده مي‌گريزد. در اين روايت به ماجراي پسري كه اطلاع مي‌دهد مادرش به مسلم پناه داده است، اشاره‌اي نشده است؛ بلكه آمده فردي در گوش محمد بن اشعث بن قيس گفته فردي به مسلم پناه داده است. زماني كه اشعث به خانه اين زن مي‌رود، زني را مي‌بيند كه آتش روشن كرده و در حال شستن خون‌هاي مسلم است؛ به او گفته شده بلند شو تا پيش امير برويم. او مي‌گويد آيا بخشيده مي‌شوم كه به او مي‌گويند اختياري نداريم؛ به اين ترتيب تنها جايي كه به مادر مسلم اشاره شده است همين منبع است. در اين روايت آمده است زماني كه امام حسين (ع) آمد، از اتفاقات بي‌اطلاع بود. اعراب را در بيابان ديد و پرسيد چه شده؟ آنها پاسخ دادند، نمي‌دانيم اما از ما خواسته‌اند در محل طايفه‌مان بمانيم.

حصين بن عبدالرحمان رواياتي را درباره عاشورا نقل مي‌كند كه ديگران نقل نكرده‌اند و در متون ديگر هم به نقل از او آمده است. مثلا نقل شده عده‌اي از پيران كوفه بر تلي ايستاده بودند، گريه مي‌كردند و از خداوند مي‌خواستند كه خدايا حسين(ع) را كمكش كن. يا در بخش ديگري آمده عمربن سعد در حال شنا در آب بود كه فردي از ابن زياد براي او پيغام آورد كه اگر با حسين نمي‌جنگي، فرد ديگري جايگزين تو براي جنگ با او كنم؛ اينجا عمر بن سعد سوار بر اسب مي‌شود و در پي آن امام شهيد مي‌شود. در اين روايت، بر پست فطرتي ابن زياد تاكيد شده است. گفته شده يزيد، ابن زياد را به دليل جنگ و به شهادت رساندن امام، مورد شماتت قرار داده است. چراكه معتقد بوده است بدون و جنگ و خونريزي نيز مي‌توانست با امام به توافق برسد؛ البته به نظر مي‌رسد راوي در اينجا ساده‌دلي كرده است، زيرا يزيد مي‌توانست پيش از حادثه كربلا ابن زياد را بركنار كند، اما چنين نكرد. خلاصه آنكه ما چندين بخش از حادثه كربلا را مديون اين محدث غيرشيعي يعني حصين بن عبدالرحمان هستيم كه روايتش مرجع بسياري از متون تاريخي ديگر است.

استاد تاريخ دانشگاه تهران

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون