«ركب زدن» روسها و فرهنگ اصطلاحات سياسي
اين بخش «فضاي مجازي» همانطور كه انتظار ميرفت در همين چند روز، هر روز يك دردسرِ اساسي را پشت سر گذاشته و با وجود تمام اين تكانهها همچنان سرپاست. اما ماجراي ديروز فضاي مجازي (منظورمان شماره ديروز است كه درواقع شرحي بود بر آنچه پريروز گذشت) درباره فحاشي طيفي از كاربران توييتر عليه برخي چهرههاي اصلاحطلب همچون احمد زيدآبادي و ضياء نبوي بهقدري مهم و جدي بود كه سردبير تصميم گرفت، بگذاردش براي تيتر يك روزنامه و در نتيجه، اين باكس نقلي «فضاي مجازي» كه نه كاري به كسي داشت و نه جاي كسي را تنگ ميكرد، چنان چاق و بزرگ شد كه به يك گزارش مفصل، بههمراه يك يادداشت ضميمه و البته يك يادداشت ثاني جهت سرمقاله گسترش يافت. اين شد كه قيد استفاده از كليشه «فضاي مجازي» را زديم و گفتيم بهتر است يك چنين پرونده مفصلي را با همان عنوان مرسوم «گزارش» چاپ كنيم. اين را گفتيم كه هم بگوييم چه شد كه ديروز جاي «فضاي مجازي» در روزنامه خالي ماند و مهمتر از آن بگوييم كه ما هم حواسمان هست كه استفاده از اين كليشه «فضاي مجازي» براي اين باكس تازه، نهتنها خالي است از «خلاقيت روزنامهنگارانه»، بلكه باتوجه به آنكه تاكيد و توجهمان متمركز است بر فضاي توييتر فارسي و زيست توييتري سياستمداران، مناسب هم نيست و به جهت همين حواسجمعي، ديروز تمام سرويس سياسي را جمع كرديم و فكرمان را گذاشتيم روي هم تا عنواني مناسب براي سركليشه اين باكس انتخاب كنيم و اتفاقا به نتايجي هم رسيديم. اما بعد، گفتيم اين يك امروز را هم به همين سركليشه نه چندان مناسب «فضاي مجازي» سركنيم تا از شماره بعد كه شنبه هفته آينده و اول هفته هم است، با نامي نو، مسيرمان را ادامه دهيم. البته فكر نكنيد كه اينها را گفتيم كه از زير كار دربرويم و خداييناكرده، بيتوجه از كنار توييتهاي سياسيون بگذريم. سياستمدار با اين همه پست و مقام، كار و خدمت به خلق را گذاشته زمين، موبايل را برداشته، يك نطق سياسي بلندبالا را در 280 كاراكتر خلاصه كرده و توييت فرموده، بعد ما چون مثلا سركليشه باكسمان خلاقانه نيست، نبينيمش؟! اصلا شدني است؟! بگذاريد محض نمونه هم كه شده، حداقل يكي از انبوه توييتهاي سياسيون را بياوريم، ببينيد اصلا ميشود بيتفاوت از كنارش گذشت: «جالبه همه ميگن صادرات نفت ايران به صفر نخواهد رسيد، ولي نواك (وزير انرژي روسيه) گفته: غيراوپكيها كسري اوپك را جبران ميكنند! آقاي نواك، آقاي پوتين و آقاي ابناف معني اين حرفها چيست؟ در ادبيات سياسي اين اقدام يعني ركب زدن!» اين را بهروز نعمتي، سخنگوي هيات رييسه مجلس توييت كرده، حرف كمي هم نزده. به روسها انتقادها كرده، به اين صراحت كه چرا نمك ميخوريد و نمكدان ميشكنيد. گفته آقاي روس! شما كه خودت سرد و گرم روزگار چشيدهاي و ميداني، تحريم امريكا يعني چه! وقتي شما كه شريك استراتژيك مايي، وقتي شمايي كه با اين همه كمالات-كه با وجود سفيدي پوست و بوري موهايت، از جايجاي سر و رويت روييده، اينطور بگويي، بعد انتظار داري آن ترامپ امريكايي كه اسما و رسما دشمن است و دشمني ميكند، چه بگويد؟! از قديم گفتهاند «نبين كه گفته، ببين چه گفته!» حرف حساب زده. البته آخر كلامش، كلمهاي آورده كه ما هم نفهميديم يعني چه اما اصل حرفش را كه نميشود، نديد. درست كه اين «ركب زدن» كه آقاي نعمتي گفته اصطلاحي است در «ادبيات سياسي»، تا به حال نه در هيچ دانشنامه و دايرهالمعارفِ سياسي رويت شده، و نه در هيچيك از ديگر انواعِ «ادبيات رسمي»، اما دليل نميشود كه روسيه بيايد اين طور بگويد و آنطور كند. اينكه آقاي نعمتي اصول سياست را از چه طريق و چگونه آموخته كه تصور كرده «ركبزني»، از قواعد سياست است، لابد خودش ميداند. آنچه ما ميدانيم فقط اين است كه «ركب زدن» اصطلاحي است عاميانه و آنچه آقاي روس گفته، گفتاري، غيردوستانه!