فاز سوم
خلأهاي حفاظت را پر ميكند
رجبعلي كارگر
براساس جلسات مكرري كه با ذينفعان مختلف براي تدوين فاز سوم پروژه يوز برگزار شد، سند پنجساله را تهيه كرديم تا خلأهاي موجود در اين خصوص را پر كرده و ما را نسبت به بقاي اين گونه اميدوار كند.
براساس مشاهداتي كه مشاوران پروژه بينالمللي يوز آسيايي در زيستگاههاي فلات مركزي اعم از مناطق حفاظت شده و كريدورها به عمل آوردهاند، مشخص شد 60درصد از يوزها خارج از مناطق چهارگانه حضور پيدا كرده و زيستگاه امن براي آنها، اين مناطق است. اين در حالي است كه به واسطه وسعت بالاي مناطق آزاد هيچگونه نظارتي روي يوز در اين مناطق وجود ندارد. از اين رو در سند پنجساله فاز سوم اين امر را لحاظ كنيم.
تعارضات انسان و حياتوحش از ديگر مواردي است كه در اين سند لحاظ شده است. نمونه آن بيمه كردن محصولات كشاورزي و دام در برابر حمله حياتوحش است. اين امر ميتواند تاثير خوبي در رضايت جامعه محلي و كاهش تعداد سگهاي گله داشته باشد كه از جمله تهديدهاي جدي يوزپلنگ هستند.
مشاركت جوامع محلي در مديريت زيستگاه و توانمندسازي آنها از طريق ايجاد زيرساختهاي طبيعتگردي و بومگردي و منتفع كردن آنها در حفاظت از يوزپلنگ. قرقهاي اختصاصي توسط جامعه محلي در كريدورها و انتفاع از طريق صدور پروانه تروفه در همين راستاست تا بتواند رضايت جامعه محلي را جلب كند.
تشكيل كميتههاي استاني با حضور ذينفعان به منظور بررسي طرحهاي توسعهاي (مانند جاده و معادن) كه در داخل و حاشيه مناطق انجام ميشود. با تشكيل اين كميته پيش از اجرا شدن طرحهاي توسعهاي بايد جلسهاي با دبيري استانداري تشكيل شده و در آن اثرات سوء اين طرحها در زيستگاه بررسي شود. به اين ترتيب شاهد اصلاح در اين طرحها بوده يا آنها به شكلي بايد پيادهسازي شوند تا آسيب كمتري به زيستگاه برسانند.
مديريت در زمينه تعديل رقباي يوز در زيستگاه: در زيستگاههاي يوز شاهديم با بهتر شدن وضع طعمه، رقباي اين گونه مانند گرگ يا پلنگ به تهديدي براي آن تبديل شده و يوزها را مجبور به مهاجرت ميكنند. از اين رو در سند پنجساله اين موضوع مدنظر قرار گرفته است.
بالا بردن سطح آگاهي مردم: خوشبختانه در سالهاي اخير سطح آگاهي مردم و مسوولان بسيار بالا رفته و سطح مطالبات نيز به همان نسبت افزايش يافته است. اهتمام مسوولان در سه قوه نيز پيگيري وضع اين گونه است، ضمن اينكه رسانهها نسبت به اين گونه حساسيت ويژهاي دارند و انجمنهاي محيطزيستي نيز اعلام كردهاند همواره كنار يوز باشند. در عين حال در فاز سوم آموزش و آگاهيبخشي همچنان مدنظر قرار دارد.
ما حتما نياز به كمك و تجربه فني بينالمللي داريم تا با متخصصان و همكاران داخلي همفكري داشته باشند. اين دو گروه بايد دست به دست هم داده و با تجميع اين نيروها شاهد پويايي جمعيت يوز باشيم. افزايش جمعيت محيطبانان در زيستگاه يوز، تدوين دستورالعمل براي حفاظت از كريدورها، بهروز كردن و تقويت مديريت، تجهيز پاسگاههاي محيطباني، تقويت جمعيت جبير و آهو، تكثير يوز در اسارت و رها كردن تولههاي آنها در فضاي نيمه طبيعي و ايجاد بانك نگهداري اسپرم از يوزهاي نر از ديگر اقداماتي است كه در فاز سوم مدنظر قرار دارد.
اما براي اين اقدامات نيازمند اعتبارات هستيم. اگر فاز سوم تصويب شده و اعتبارات لازم به آن اختصاص پيدا كند، بهطور قطع شاهد پويايي جمعيت يوز در كشور خواهيم بود.در كنار بيان اين برنامهها، ذكر نكتهاي بسيار لازم به نظر ميرسد كه تاكنون به بدفهميهايي منجر شده و بسياري را به نقد مديريت پروژه واداشته است، اين موضوع به تعداد دفعات مشاهده يوز و تعداد يوزهايي كه مشاهده شده از سال 1385 تا 1396 و مقايسه 6 سال اول و دوم برميگردد. در اين بازه زماني ما 333 مرتبه مشاهده يوز داشتيم و 663 يوز در اين دفعات ديده شده است. اين بدان معنا نيست كه ما به اين تعداد يوز داشته باشيم ممكن است يك يوز هر ساله و حتي در يك سال چندينبار ديده شده باشد. آمارهاي قبل از خالشناسي اعداد 90 و 110 يوز در ايران را عنوان ميكردند كه تخميني و گماني بوده و پايه و اساس علمي نداشت. از اين رو بود كه اتحاديه جهاني حفاظت نيز عدد 120 يوز را تاييد نكرد زيرا پايه و اساس علمي نداشت. در مديريت فعلي، پروژه حفاظت از يوزپلنگ آسيايي تمام تصاوير خالشناسي شد كه در نهايت به عدد 47 رسيد. از اين رو تنها مستندي كه ميتوانيم ارايه كنيم براساس همين خالشناسي است كه 47 فرد گزارش شده است. البته اين گفته بدين معنا نيست كه همه يوزها جلوي دوربين آمده باشند اما ميتوان گفت كمتر از 47 يوز نداريم اما از آمار قطعي آن مطمئن نيستيم.
معاون پروژه حفاظت از يوزپلنگ آسيايي