زخم خوردن يوز از تكهتكه شدن زيستگاه
اكبر همدانيان
دخالتهاي انساني شرايط يوز در ايران را به چالش كشانده است. سه عامل آب، غذا وامنيت در بقاي حيات وحش موثرند و زماني كه اين عوامل فراهم نشود زندگي گونهها به خطر ميافتد. كاهش امنيت در زيستگاهها با فعاليتهاي انساني مرتبط است، تكهتكه شدن زيستگاهها يكي از مهمترين عوامل در بحراني شدن وضع يوزهاست. زماني كه از اين زيستگاهها جاده، ريل راه آهن رد شود يا تشكيلات صنعتي در آن مستقر شود، عبور حيات وحش در آن با ناامني همراه خواهد بود كه نتيجه آن آمار بالاي تصادفات جادهاي است. براي حل اين چالش بايد در طرحهاي بزرگ مشابه كشورهاي توسعه يافته به شكلي اين طرحها را اجرايي كرد كه ارتباط حيات وحش در زيستگاه از بين نرود. در اين راستا ما نيازمند پروژههاي ارزيابي بدون ماستبندي داريم. ارزيابيهايي درباره سد گتوند هم وجود داشت اما نتيجه آن گنبدهاي نمكي است كه ما را با چالشهاي جدي مواجه كرده است.
در كنار اين عامل، براي مردم دامدار حاشيه زيستگاه يوز اين شائبه وجود دارد كه اينگونه ممكن است گوسفندان يا شتر آنها را از بين ببرد، در حالي كه گزارش مستندي از آسيب رساندن يوز به گله وجود ندارد. كمبود غذا از ديگر مسائلي است كه يوز با آن مواجه است. جبير بهترين طعمه اينگونه است كه در صورت عدم وجود آن، سراغ آهو ميرود و در رتبههاي بعدي قوچ و ميش، كل و بز، خرگوش و گاه از موش تغذيه ميكند.
در واقع اين سه عامل دست به دست هم ميدهد تا اين گونه را در معرض خطر بيندازد. همچنين ما در حفاظت همواره با كمبود نيروي انساني مواجه بودهايم، اين امر مربوط به امروز و ديروز نيست و از سال 1352 كه وارد سازمان حفاظت محيط زيست شدم اين مساله وجود داشت. در كنار اين كمبود نيروي انساني ما با كاهش انگيزهاي كه محيطبان از جان خدمت كند نيز مواجهيم. در سالهاي اخير درصدي به حقوق محيطبانان اضافه شد اما با توجه به وضعيت گراني بار ديگر به شرايط نامساعد براي اين قشر بازگشتهايم.