كتابخانه
زندگي فلسفي ياسپرس
كارل ياسپرس در ۲۳ فوريه ۱۸۸۳ در شهر الدنبورگ آلمان به دنيا آمد. بيترديد يكي از عوامل شكلگيري شخصيت اجتماعي و علمي كارل محيط خانوادگي وي بود. انضباط و اخلاق خاصي كه ناشي از پدري حقوقدان و مادري باتدبير بود در زندگي ياسپرس موثر بود. به طوري كه خود وي ميگويد: «من در خانه پدر و مادرم به جهان آمدم، پدرم براي ما سرمشقي بود بيآنكه ما آگاه باشيم يا او خود بخواهد. دروغ و بيحقيقتي در خانه ما بدترين چيزها به شمار ميرفت.» علاقه ياسپرس به طبيعت بعدها درتفكرات فلسفياش بيشتر نمايان ميشود؛ آنگاه كه به تمام مظاهر طبيعت به عنوان رمز يا نشانههاي خداوند مينگرد، طبيعت را با بينشي عميق و فلسفي درك ميكند. استقلال فكري به عنوان ديگر ويژگي اين فيلسوف آلماني، باعث اختلاف وي با رييس دبيرستان و بعدها با اساتيد دانشگاه شد. بعد از پايان دوره دبيرستان، سه نيمسال حقوق خواند و سپس به تحصيل در رشته پزشكي پرداخت. در سال ۱۹۰۹ دكتراي خود را در پزشكي اخذ كرد و در سال ۱۹۱۳ استاديار روانشناسي دانشگاه هايدلبرگ و در سال ۱۹۲۱ استاد رسمي دانشگاه شد.
پس از اينكه به ترتيب دعوت دانشگاههاي گرايفس والد، كيل و بن را رد كرد، در سال ۱۹۴۸ استاد دانشگاه بازل شد و تا آخر در آنجا به تدريس اشتغال داشت، تا اينكه در ۲۶فوريه ۱۹۶۹ در هشتاد و شش سالگي بر اثر حمله قلبي درگذشت.
«زندگينامه فلسفي من» نوشته كارل ياسپرس با ترجمه عزتالله فولادوند توسط انتشارات «هرمس»منتشر شده است.
مقالاتي در مورد فلسفه دين
از ميان موضوعاتي كه ذيل «فلسفه دين» ميگنجد، «تجربه ديني» از اقبال بيشتري در فضاي فكري فلسفي و ديني ايران برخوردار بوده است كه علل و دلايل چنين اقبالي خود موضوعي جالب توجه و قابل بررسي است.
«درباره تجربه ديني» شامل شصت و دو مقاله است كه در سيزده بخش تدوين شدهاند و هر بخش به موضوعي از موضوعات فلسفه دين اختصاص يافته است.
برخي از مهمترين مقالههاي اين مجموعه عبارتند از؛
تجربههاي ديني به قلم قديسه ترزاي عيسوي، تجربه ديني: اصل و منشأ دين نوشته ويليام جيمز، تجربه ديني؛ ادراك خدا نوشته ويليام آلتسون، گزارههاي تفسيري، نوشته وين پرادوف و نقد تجربه ديني نوشته مايكل مارتين.
«درباره تجربه ديني» مجموعه مقالاتي در مورد تجربه ديني است كه توسط مايكل پيترسون انتخاب و گزينش و در اين كتاب جمعآوري شدهاند.
اين كتاب با ترجمه مالك حسيني توسط انتشارات هرمس منتشر شده است.
تاريخ بيخردي
ميشل فوكو در كتاب «تاريخ جنون» با روش تحليل گفتمان مفهوم جنون و سير پيدايش بيخردي و ديوانگي به موازات حاكميت خرد بر انسان و شكلي از تاريخ كه در آن خرد حاكم بر انسان، همسايه او را محبوس ميكند و انسان با واسطه زبان بيرحمانه ناديوانگي، وجود خود و ديگري را به رسميت ميشناسد را بررسي ميكند. اين كتاب براي اولينبار در سال ۱۹۶۱ در فرانسه منتشر شد. در اين كتاب كه نخستين اثر اصلي فوكو است، معني و مفهوم هميشه متغير جنون در فرهنگ اروپا، حقوق، سياست، فلسفه و پزشكي، از سدههاي مياني تا پايان سده هجدهم را بررسي و روش تاريخي و ايده تاريخ را نقد ميكند. ميشل فوكو، فيلسوف فرانسوي، از تابلوي كشتي احمقها براي روي جلد كتاب تاريخ جنون استفاده كرده است.
«تاريخ جنون» نوشته ميشل فوكو با ترجمه فاطمه ولياني توسط انتشارات «هرمس» براي بار چهاردهم تجديد چاپ شده است. از مهمترين بخشهاي اين كتاب ميتوان به كشتي ديوانگان، حبس بزرگ، چهره جنون، پزشكان و بيماران، وحشت عظيم، مرزبندي جديد و تولد آسايشگاه اشاره كرد.