ايران براي همه ايرانيان
سيدعبدالجواد موسوي
يكي از دوستان فعال در حوزههاي اجتماعي چند سال پيش عزمش را جزم كرد تا به نحوه برخورد با اراذل و اوباش اعتراض كند. طبيعي است كه خيلي زود سر و كار اين دوست ما به آن جاهايي افتاد كه نبايد ميافتاد. سئوال مشترك همه برادران از دوست ما اين بود: آخه چرا از اين جانوران حمايت ميكني؟ كي به تو گفته از اينها پشتيباني كني؟ دوست ساده دل ما هم ميگفت: اينا هم بالاخره آدمن. و همه برادران بدون استثنا با حيرت ميگفتند: چي گفتي؟ آدمن؟ اين تصور كه اراذل و اوباش در دايره انسانها تعريف نميشوند فقط باور برادران نبود و نيست. هنوز هم بسياري از مردم بر اين باورند كه با اراذل و اوباش هر برخوردي صورت بگيرد هيچ ايرادي ندارد. با تكيه بر همين باور عمومي بود كه چند سال پيش وقتي شايع شد جانبازي جلوي مجلس شوراي اسلامي خودش را به آتش كشيده، يكي از بزرگواران در مصاحبهاي گفت: نه، اين طور نيست آن شخص يك معتاد بود! كانه وقتي طرف معتاد باشد ديگر اصلا ادامه بحث درباره او منتفي است. هيچ كس هم نگفت: شما اگر عنوان نمايندگي مردم را يدك ميكشي، نماينده آن فرد معتاد هم هستي. چطور در زمان انتخابات همه ايرانيان با هم برابرند و راي همگان براي شما ارزشمند است اما همين كه بر صندلي قدرت تكيه زديد مردم تقسيم ميشوند به معتاد و غيرمومن و غيرخودي و... الخ. تازه شما به عنوان يكي از مسوولان عاليرتبه اين مملكت بدون هيچ ترديدي در ابتلاي او به اعتياد سهيمي و بايد به قدر خودت پاسخگو باشي. حالا الحمدلله اوضاع بهتر است و چند نفر از نمايندگان محترم مجلس درباره اين اظهارنظر كه برخي از كشتهشدگان روزهاي اخير قاچاقچي يا معتاد بودند مواضع خوبي اتخاذ كردند. بايد بدون هيچ پروايي از حقوق همه آنها كه در اين سرزمين نفس ميكشند حمايت كرد و مدام به بزرگان يادآور شد اين شعار انتخاباتي را: ايران براي همه ايرانيان.