دوراهي تاريخي پول
اسماعيل محمدولي| در نقطهاي از «تاريخ پول» ايستادهايم كه دولتها بر سر دو راهي قرار گرفتهاند. انتخاب آنها آينده پول رمزگذاري شده (پول ديجيتال) را در جهان مشخص ميكند. دولتها يا بايد ارزهاي رمزگذاري شده جهاني مثل بيتكوين را بپذيرند يا ارز رمزگذاري شده ملي خودشان را توليد كنند.
تازهترين خبر اينكه سرانجام انگليس هم راه خود را در اين مسير تاريخي انتخاب كرد. به گفته سخنگوي واحد تحقيقات بانك مركزي اين كشور تا ۱۲ ماه آينده ارز رمزگذاري شده با پشتوانه پوند معرفي خواهد شد. قبل از انگليس، روسيه مهمترين كشوري بود كه تصميمش را براي معرفي ارز رمزگذاري شده ملي گرفته بود. چين هم تصميم قطعياش را براي نپذيرفتن ارز ديجيتال جهاني گرفته و بانك مركزي اين كشور اعلام كرده است در مسير توليد ارز رمزگذاري شده ملي حركت ميكند. در ژاپن هم ارز ديجيتال جي-كوين به زودي عرضه ميشود. كشورهايي مثل سنگال و تونس هم از ارزهاي ديجيتال ملي استفاده ميكنند.
هنوز اغلب كشورهاي دنيا به تصميمي در اين مورد نرسيدهاند. ايران از جمله اين كشورهاي مردد است. مقامات اعلام كردهاند بانك مركزي تا سال 97 در اين مورد تصميمگيري خواهد كرد اما آنچه از شواهد پيداست، ايران به سراغ راهاندازي ارزهاي ديجيتال ملي خواهد رفت. با اين حال هنوز معلوم نيست ارزهاي ديجيتال ملي باعث ممنوعيت ارزهاي ديجيتال جهاني خواهد شد يا خير؟ سرنوشت ارزهاي ديجيتال در ايران به اين تصميم وابسته است. در حال حاضر آخرين موضعگيري مقامات دولتي اعلام «نه قانوني و نه غيرقانوني» بودن ارزهاي ديجيتال است. اين موضعگيري برخلاف ظاهر منفعلانهاش درستترين تصميم در شرايط ابهامآلود فعلي است. اگر مسير حركت جهان به سمت غلبه ارزهاي ديجيتال ملي برود، غفلت از طراحي و برنامهريزي براي توليد پول ديجيتال ملي خسارتبار خواهد بود. در مقابل دولت ايران با راهاندازي ارز ديجيتال ملي، نميتواند وجود و كاركرد ارزهاي ديجيتال جهاني را ناديده بگيرد. در اين صورت هم دولت بايد تصميم بگيرد در ايران اجازه معامله با ارزهاي ديجيتال جهاني را بدهد يا هر نوع معامله با ارزهاي ديجيتال غيرملي را ممنوع اعلام كند.
مدت زمان تصميمگيري دولتها در اين مورد به ميزان فربگي و بروكراتيك بودنشان بستگي دارد. تصميمگيري ممكن است بيش از انتظار مردم طول بكشد. منظور از مردم كساني هستند كه از فرصت ارزهاي ديجيتال به دنبال راه جديدي براي پولدار شدن ميگردند. آنها طعمههاي بالقوه سوداگران در اين مدتزمان بلاتكليفي (تا تصميمگيري دولت) هستند. دلالها از زمان بلاتكليفي، نهايت تلاش را براي تبديل بيتكوين به شبكهاي هرمي شبيه گلدكويست ميبرند. آنها از اين پول كه طبيعتا بايد در خريد و فروش كالا استفاده شود، كالايي جديد و سرمايهاي مجازي ساختهاند كه خريد آن باعث خروج ارز واقعي از كشور ميشود. براي جلوگيري از شدتگرفتن اين وضع در زمان بلاتكليفي، دولت بايد زمينه استفاده از پول مجازي به عنوان پول را فراهم كند. بايد بشود با اين پول جديد خريد كرد، فروشندگان بايد بتوانند كالاهايشان را با اين ارز معامله كنند. اين اتفاقي است كه در نهايت، با هر تصميمي كه دولت بگيرد خواهد افتاد. بهتر است به استقبالش برويم پيش از آنكه سوداگران بدون دعوت، جايگاه اين پديده نوظهور را در اقتصاد
ايران مشخص كنند.