از يك جهت حق دارند
علي شكوهي
به اصلاحطلبها ربطي ندارد كه در حيطه اصولگرايان چه ميگذرد. آنان به اندازه كافي مشكل دارند و نيازي نيست كه وقت و امكانات خود را صرف دعواي داخلي جريان رقيب كنند. در عين حال نميشود كاملا تماشاچي بود. ما با رييس دولت قبل و مواضع و عملكرد و شخصيت و تصميمات او مشكل داشتيم و داريم. اين را همگان ميدانند. از حاميان او در دو مقطع 84 و 88 هم شاكي هستيم كه چرا راضي شدند از كسي حمايت كنند كه اين همه هزينه براي كشور درست كرده است. همچنين ناراحتيم كه چرا حاضر شدند در دفاع از چنين فردي، سرمايه عظيم اجتماعي نظام را بر باد دهند و جريانهاي اصيل انقلاب و بسياري از شخصيتهاي دلسوز نظام را متهم به هزار و يك ناروا بكنند. باز هم متاسفيم كه اكنون بعد از اثبات دهها مدعاي امثال ما، باز هم حاضر به حل مشكلات پيش آمده نيستند و زمينه را براي ايجاد وفاق ملي و وحدت همه نيروهاي انقلاب هموار نميكنند. ما اين شكايات و گلايهها را داريم ولي آيا واقعا اين جريان موسوم به احمدينژاديها هيچ حرف درستي ندارد؟بنده ميخواهم از يك حق اساسي اين افراد دفاع كنم و آن برگزاري دادگاه علني است. احمدينژاد چند يار نزديك و وفادار برايش مانده كه در حال پرداخت هزينه اين وفاداري هستند. معلوم است كه داوري و جوانفكر و مشايي و بقايي و حيدري و خراساني و ديگران اگر در دايره دوستان احمدينژاد نبودند، شايد الان پرونده قضايي هم براي آنان تشكيل نميشد. اين حرف من به معناي سياسي بودن همه اين پروندهها و مبرا بودن اين افراد نيست، چرا كه بنده معتقدم ميزان اقدامات غيرقانوني اين جريان به قدري است كه خود احمدينژاد هم بايد محاكمه شود و دوستانش نبايد چوب كارهاي خلاف او را بخورند. در عين حال معتقدم كه برگزاري دادگاه علني حق همه آنان است و دليل موجهي براي اين كار وجود ندارد، به خصوص وقتي كه شاهديم اين جريان همه مطالب دادگاه را علني كرده و مردم را در جريان قرار داده است.