رفراندوم استقلال در كردستان دغدغهها و مسووليتها
محسن بهاروند
حقوقدان و تحليلگر مسائل سياست خارجي
از ديدگاه حقوقي محض برگزاري رفراندوم در كردستان يك مساله داخلي عراق است. منتها مسالهاي داخلي است كه ابعاد بينالمللي دارد. گرچه رفراندوم با استقلال برابر نيست ولي در اين مورد به خصوص از مقدمات آن محسوب ميشود. در نتيجه واكنش بيشتري را نيز برميانگيزاند. قطعا تلاش براي ايجاد يك دولت جديد علاوه بر بحث شناسايي دولتها كه موضوعي حقوقي است، به لحاظ سياسي و امنيتي نيز نظر ساير دولتها را به خود جلب ميكند و دليل قانعكنندهاي ايجاد ميشود تا دولتهاي مختلف به خصوص همسايگان منطقه مذكور مواضع خود را در مورد آن داشته باشند. هر چه از عمل سياسي رفراندوم به طرف محقق شدن هدف چنين عملي يعني به طرف استقلال و ايجاد يك واحد جديد سياسي در نظام بينالملل حركت ميكنيم مواضع ساير كشورها نيز واقعيتر و عمليتر خواهد شد. دولت ايران نيز به عنوان همسايه عراق طبعا مواضع و دغدغههاي خاص خود را دارد. اما واضح است كه نگراني دولت ايران از وجود كردستان بهخودي خود نيست. ايران كشور قدرتمندي است. وقتي نيروهاي ايراني قادر هستند هزاران كيلومتر دورتر از سرزمين مادري به عملياتهاي موثر نظامي دست بزنند به طريق اولي قادر خواهند بود تماميت ارضي خود را حفظ و مرزهاي خود را پايدار كنند. بهنظر ميرسد مواضع ايران بيشتر براي پيشگيري از ايجاد وضعيتي است كه مجبور به بهكارگيري مشت آهنين خود شود. آنچه از نوشتار منابع رسانهاي ايران برداشت ميشود اين است كه ايران در مورد اين رفراندوم و تلاشهاي مشابه دو نوع موضع يا دغدغه دارد؛ مواضع اصولي و دغدغههاي سياسي و امنيتي. ايران به عنوان كشوري كه متشكل از قوميتها و مذاهب مختلف است و همواره مراقب توطئه دشمنان خود در اين زمينه است به لحاظ اصولي با جدايي طلبي و تجزيه كشورها مخالف است. اين يك موضع اصولي ايران است كه صرفا به كردستان هم اختصاص ندارد. كشور ما در هر جاي جهان با تجزيه كشورها مخالفت كرده است. نمونه بارز اين موضع اصولي نظر جمهوري اسلامي ايران در مخالفت با استقلال كوزوو در سال 2010 ميلادي در رابطه با راي مشورتي ديوان بينالمللي دادگستري است كه اين موضع در ديوان مذكور نيز به ثبت رسيده است. موضع اصولي ديگر ايران اين است كه اصولا استقلال «يكجانبه» مناطق يك كشور نقض موازين بينالمللي و حقوق بينالملل است كه نهايتا چنين عملي در صورت رويه شدن ميتواند به همه مناطق جهان سرايت كند و ...
بنيان همه كشورها و در نتيجه كل نظام جهاني تضعيف كرده و خطر جنگ و خونريزي را افزايش دهد.
گذشته از اين مواضع اصولي ايران به صورت طبيعي دغدغههاي سياسي و امنيتي هم دارد كه ميتوان به بعضي از آنها اشاره كرد:
يكي از دغدغههاي امنيتي ايران اين است كه چنين اقدامي منبع الهام تندروهاي نژادي و دشمنان خارجي شده تا تلاش كنند در ايران و ساير كشورهاي همسايه از احساسات قومي و نژادي سوءاستفاده كرده و ضد امنيت ملي و آرامش مردم از آن بهرهبرداري كنند.
دومين موضوع سوءاستفاده بعضي بازيگران بينالمللي است كه منفعت و سعادت خود را در تفرقه و ناآرامي منطقه ما ميبينند و از اين وضعيتها به دنبال نيات شيطاني خويش هستند. رژيم صهيونيستي در راس اين بازيگران قرار دارد.
سومين دغدغه ايران مسووليتي است كه ايران در رابطه با تماميت و آرامش كشور همسايه خود، عراق احساس ميكند.
و نهايتا ميتوان گفت كه ايران ناامني همسايگان خود را ناامني خود ميداند. خلأ قانوني ناشي از چنين وضعيتهايي يا عدم رضايت و واكنش سخت حكومت مركزي يا وجود فرق مختلف ممكن است باعث افزايش تنش، خونريزي و نفرت پايدار شود كه نه تنها ايران بلكه ساير كشورهاي منطقه ممكن است تا مدتهاي مديد از آن متضرر شوند. پس به نظر ميرسد ايران نه صرفا در ارتباط با يك كشور يا يك منطقه خاص بلكه مواضعي جهاني بر اساس اصول مشترك دارد.
سياستمداران كردستان با درايت سياسي كه دارند درك ميكنند كه نبايد اسير هيجانات ناشي از رفراندوم شوند. اين هيجانات امروز يا فردا فروكش ميكند و تازه مسووليت سياسي آنها آغاز ميشود. به نظر من اين مقامات مسووليتي خطيري دارند كه دغدغههاي كشورهاي همسايه عراق را برطرف كنند در غير اينصورت مسيري دشوار در پيش خواهند داشت. اولا از نظر داخلي، مسوولان كردستان بايد بتوانند مطابق قانون اساسي عراق تعهدات ناشي از قانون اساسي عراق را اجرا و سعي كنند رضايت دولت عراق را جلب كنند. عدم رضايت دولت عراق و اقدامات يكجانبه مشروعيت فعلي مقامات كردستان در سطح منطقه خودشان را نيز همواره زير سوال خواهد برد.
اما در سطح بينالمللي مقامات كردستان بايد به طور ملموسي چه در گفتار، در رفتار و در قوانين و مرامنامههاي سياسي خود به صورت روشن چند تعهد را بپذيرند از جمله:
آنها بايد به تعهد ابدي خود مبني بر احترام به مرزهاي بينالمللي، تماميت ارضي و امنيت همه كشورها تاكيد كنند. در اين راستا بايد متعهد باشند كه هيچگاه محلي براي ايجاد پايگاه نظامي يا اطلاعاتي و مانند اين عليه كشورهاي همسايه عراق نخواهند بود. آنها بايد بر تعهد خود مبني عدم پناه دادن به تروريستها و جداييطلبان تاكيد كنند. آنها بايد به روشني تعهد كنند تبليغات منفي، فعاليتهاي نژادي، قومگرايانه و جداييطلبانه عليه كشورهاي همسايه عراق را تحمل نخواهند كرد. همچنين بايد تعهد كنند كه مجرمين تحت تعقيب كشورهاي همسايه عراق را بلافاصله مسترد كنند.
اما در نهايت ميتوان توصيه كرد كه كشور ما نيز مطابق رويه هميشگي خود مبني بر گفتوگو و تعامل هنگام بروز مشكلات سياسي، ضمن حفاظت قاطعانه از منافع خود و بهكارگيري سياستهاي موثر در رابطه با وحدت همگاني داخلي، ضمن هماهنگي و تعامل با همه كشورهاي همسايه خصوصا دولت مركزي عراق با مقامات اقليم كردستان نيز تعامل سياسي خود را حفظ كرده و چنين تعاملي را به كلي منتفي نكند.