بدرقه وحيد نصيريان به آرامگاه ابدي با طعم گلايه
نسلي از سينما كه جوانمرگ شد
الهام نداف
«وحيد جان آسوده بخواب كه ديگر نيازي به اكران فيلم و تصويب فيلمنامه نداري. آسوده بخواب كه ديگر نياز به تصويب هيچ مجوزي نداري.» اين جملهها در مراسم تشييع مرحوم وحيد نصيريان بارها و بارها از زبان سينماگران و انيماتورها تكرار شد. همه آنهايي كه براي بدرقه مردي 46 ساله از حوزه انيميشن جمع شده بودند، از اينكه تنها فيلم سينمايي او با نام «قلب سيمرغ» امكان اكران در سينما پيدا نكرد، ميسوختند و در اين ميان حرفهاي محسن اميريوسفي در مراسم تشييع دوست خود از ناكامي نصيريان در زمان حياتش پرده برداشت: «او از نسل فيلمسازاني بود كه به اصطلاح نسل نوگراي سينماي ايران بودند و ميخواست راه نوجويي را در پي بگيرد. سال ۷۶ خودش البته سال عجيبي است چرا كه هم فيلمسازش ممنوع از كار شد و هم بالاترين مقام اجرايياش ممنوعالتصوير است. نسل ۷۶ نسل جوانمرگ سينماي ايران است. به فرشته مرگ ميگويم كه تكهتكههاي وحيد در ميان نسل ۷۶ است و اميدوارم فضا براي اين نسل باز شود تا ديگر در راهروها به دنبال پروانه ساخت و نمايش نباشند. اميدوارم مديران كمك كنند آخرين فيلم بلند او اكران شود.»
احمد عرباني، كاريكاتوريست هم در بخشي از مراسم تشييع وحيد نصيريان از كمكاري درباره اين هنرمند گفت و بزرگداشتهايي را مثال زد كه مسوولان فرهنگي به همه هنرمندان زمان حياتشان بدهكارند: «الان بايد بزرگداشت وحيد را برگزار ميكرديم؛ مسوولان محترم ببينند كه نظير اين هنرمندان پيدا نميشود و سالها بايد بگذرد كه چنين كسي بيايد. امثال وحيد فضاهاي تخيلي قشنگي دارند. فضاهايشان را خراب نكنيد. وحيد چرا بايد در اين سن برود؟ من فكر ميكنم رفتنش طبيعي نبود.» محمدعلي صفورا، استاد دانشگاه و از فعالان حوزه انيميشن هم با تاكيد بر مرارتهاي انيماتورها در ايران به مشكلات و دشواريهاي حوزه انيميشن اشاره كرد: «انيميشن تريبون ندارد و شوخي نيست كه وحيد عزيز در اين سن رفت. شوخي نيست فيلم نساختن كساني كه سالهاست ميخواهند فيلم بسازند و فراموش نميكنم سالها زحمت كشيده شده تا اين افراد به جايي برسند. اين شوخي نيست كه بچههاي انيميشن چند سال است به خاطر وضع معيشتي در حال رفتن از ايران هستند. من خودم دوست ندارم در مراسمم مديري حضور داشته باشد كه در دوران حياتم كاري نكرده است.»
بعد از صحبتهاي صفورا، امير سحرخيز از همكاران و دوستان نصيريان خطاب به مسوولان حاضر در مراسم گفت: «شما را به خدا «قلب سيمرغ» را اكران نكنيد چون وقتي قلب او نيست، «قلب سيمرغ» به چه درد ما ميخورد.» و اين حرفهاي او اشك و تشويق توامان حضار را به همراه داشت. مجيد برزگر، كارگردان سينما نيز از جمله سخنرانان در اين مراسم بود كه در بخشي از صحبتهاي خود به سختيهايي كه نصيريان در دوران زندگي خود از سر گذراند، اشاره كرد. به گفته برزگر حالا وحيد نصيريان به همه مجوزهاي گرفته و نگرفته و تمام فيلمهاي اكران شده و نشده ميخندد.
پيش از بدرقه نصيريان به آرامگاه ابدي، عموي او مژدهاي به حاضران در مراسم داد: «وحيد به من توصيه كرده بود كه «اگر زود رفتم و از نسوج من چيزي باقي بود آن را هديه كنيد» و من ديروز اين كار را كردم. به همين دليل الان تمام نسوج او هديه است تا به افرادي ديگر آرامش داده شود.»واقعيت اين است كه نصيريان بيشتر عمر حرفهاي خود را صرف گرفتن مجوزها كرد. مجوزها كه بعد از صدور به كار او نيامد و دردي از اين انيماتور باز نكرد. او با همه آثار ساخته و اكران نشدهاش، با همه افتخارات ملي و بينالمللي و با همه آنچه در 20 سال حضورش درسينما به دست آورده بود، يكشنبه هشتم مرداد در خانه سينما و روي دوش دوستان و همكارانش تشييع و به سوي آرامگاه تبريز، روانه شد. كاش حرفها و گلايهها و نقدها و همه آنچه آفت جان و روح نصيريان و امثال اوست، كنار پيكر بيجان اين هنرمند خاك نشود.