سيد محمد موسوي خوئينيها:
برخي سعي در تخريب چهره اصلاحطلبان دارند
گروه احزاب| عسرت سياسي جريان اصلاحات حالا ديگر در تلاشي 4 ساله از سوي فعالين سياسياش براي اشغال كرسيهاي نهادهاي انتخابي كمتر و كمتر شده است. مسائلي كه 8 سال پيش براي اين جريان سياسي پيش آمد سبب شد تا اين جريان سياسي تا حذف از گردونه قدرت پيش برود. سيدمحمد موسوي خوئينيها يكي از چهرههايي است كه روز گذشته طي يادداشتي اشاره ميكند كه برخي گروههايي هستند كه تلاش ميكنند بر چهره جريان اصلاحطلب چنگ بزنند. او معتقد است كه برخي سوالاتي كه بعضا از جريان اصلاحات پرسيده ميشود، اساسا ارتباطي به اين جريان ندارد. سيد محمد موسوي خوئيني با اشاره به اينكه يكي از خوانندگان محترم گفتهاند كساني كه در سالهاي 63، 64 در داخل كلاسهاي دانشگاهها ديوار ميكشيدند، در دهه دوم انقلاب، دانشجويان را به اردوهاي مختلط ميبردند؛ سپس از من پرسيدهاند كه اصلاحطلبان چه جوابي براي اين تغيير روش دارند، گفت: پيش از پرداختن به پاسخ اين سوال، لازم است به نكتهاي اشاره كنم و آن اينكه در كشور ما اجازه داده نميشود و گويا صلاح نميدانند كه احزابي قدرتمند و فراگير شكل بگيرند و فعاليت كنند و از گذشتههاي دور هم همينگونه بوده است. وي افزود: از اينرو آنچه امروز در صحنه سياسي وجود دارد جريانهاي سياسي است و نه احزاب سياسي فراگير. امروز دو جريان سياسي نيرومند به نام اصلاحطلب و اصولگرا وجود دارد، اما اين دو جريان فراتر از سازمانهاي سياسي موجود هستند. خوئينيها با تاكيد بر اينكه گروههاي سياسي موسوم به اصلاحطلب و اصولگرا نميتوانند تمام كساني كه خود را اصلاحطلب يا اصولگرا ميدانند پوشش دهند، اظهار كرد: بيست و اندي گروه هستند كه خود را اصلاحطلب ميدانند و در جامعه هم كموبيش پذيرفته شدهاند، ليكن بسيارند كساني كه خود را اصلاحطلب ميدانند ولي در گروههاي اصلاحطلب نميگنجند. او ادامه داد: ميان بسياري از آنان و اين گروههاي اصلاحطلب تفاوتهاي عميق اعتقادي و سياسي وجود دارد. اين افراد، كه خود را اصلاحطلب ميدانند و دهها و صدها هزار نفر و شايد هم بيشتر باشند، در رسانههايي كه در اختيار دارند افكار و عقايد سياسيشان را ابراز ميكنند و آزادند و اين حق آنهاست، هر چند من و شما آنها را قبول نداشته باشيم. اين فعال سياسي اصلاحطلب با اشاره به اينكه اكثريت اصلاحطلبان كشور كه بيش از ميليونها نفرند- چه آنان كه هوادار گروههاي بيست و چندگانه سياسي هستند و چه آنان كه بيرون از اين گروهها هستند- خاتمي را نماد مشي اعتقادي، سياسي، اخلاقي و رفتار اجتماعي خود ميدانند، اظهار كرد: ولي كساني كه اصلاحطلبي را از بيخ و بن قبول ندارند، براي تخريب چهره اصلاحطلبان، به برخي اظهارات يا رفتار كساني كه در بالا از آنان ياد كردم چنگ ميزنند و آنها را به همه اصلاحطلبان و حتي به جناب آقاي خاتمي نسبت ميدهند تا، به خيال خود، آنان را در جامعه بدنام كنند. وي افزود: عكس حضرت امام رضواناللهتعاليعليه پاره ميشود (من مانند هزاران نفر ديگر هنوز نميدانيم واقعيت آن قضيه چه بود و چه كسي آن حادثه را ساخت) و به پاي اصلاحطلبان نوشته ميشود تا برخوردهاي ناروا و جفاكارانه با اصلاحطلبان توجيهپذير شود- البته موفق نشدند مردم را توجيه كنند، ولي خدا را چه ميكنند؟ در محضر او چه خواهند كرد؟اين فعال سياسي اصلاحطلب خاطرنشان كرد: اگر جريانهاي سياسي در چارچوب احزاب سياسي سازماندهي شوند، تمام اظهارات و عملكرد آنان از طرف مردم (هواداران و مخالفان) قابل رصد كردن است؛ نه آنان ميتوانند از زير بار عملكرد خود شانه خالي كنند و نه مخالفان ميتوانند هر چيزي را به آنان نسبت دهند. وي تصريح كرد: با اين توضيح كوتاه اكنون من چگونه به سوال اين خواننده محترم پاسخ دهم؟ نه معلوم است آن كساني كه ميخواستند در كلاسهاي دانشگاهها ديوار بكشند چه كساني بودند و از كدام حزب بودند، نه معلوم است در دهه دوم انقلاب چه كساني بودند كه دانشجويان را به اردوي مختلط ميبردند (كه البته اگر موازين شرعي رعايت نشود كاري غلط وحرام است) . آيا اين گروه دوم همان گروه اول بودند؟ و اگر هم چنين بوده است، آيا آنان امروز اصلاحطلب هستند كه بايد اصلاحطلبان به آن پاسخ دهند؟موسوي خوئينيها با بيان اينكه ملاحظه ميكنيد كه يك روز يك عكس پاره ميشود، اصلاحطلبان بايد پاسخگو باشند؛ يك روز عدهاي هيجانزده نمايش داده ميشوند باز اصلاحطلبان بايد پاسخگو باشند، اظهار كرد: البته همانگونه كه ديگران آزادند و قدرت برخورداري از اين آزادي را دارند، اگر اصلاحطلبان نيز ميتوانستند از اين نعمت الهي برخوردار باشند و گزارشي مستند از آن حوادث به عرض ملت ايران برسانند، در آنصورت معلوم ميشد كه اين ديگرانند كه بايد به بيش از دهها سوال مهم پاسخ دهند.
كانال تلگرامي محمد موسوي خوئينيها