پيشمرگان داغدار بهار
جواد طوسي
منتقد سينمايي و حقوقدان
سال كبيسه نفرين شده
مردگان رژه ميروند
خدايا امانم بريد
بهار پناهم بده
هجرت ياران تمامي ندارد
خاطرهها دفن شدني نيست
بهار زودتر در بگشا
مرگ ياران تا كي؟
مُردم از سياهپوش شدن
نفرين زمين ما را كُشت
دلم براي شكوفههاي بيقرار لكزده
خدايا بهاريمان كُن
باد هر جا بخواهد ميوزد
كجا بهتر از اينجا؟
گرد غم را پاك كُن
ما پيشمرگان بهار
مرگ را با اميد و زندگي تاخت ميزنيم
طاقت تقدير محتوم ماست
داغداران سال كبيسه
دل سپردهي بهاري ديگرند
در گذر از اين سالمرگي
بهار خلوت عاشقانهي ماست
ياران در خاك آرميده
خاطرههاي سبز بهاريمان ميشوند
بهار نور اميديست
براي زنده ماندن
مرگ را در بهار باور ندارم
ياران سفر كرده
قاب بهاري ذهنم را پر ميكنند
زندهها ميهمان خلوت مردگانند
فصل رهايي اسيران خاك مبارك
اشكهايم نثارشان