بگذاريد بچهها تجربه كنند
غزل حضرتي
در پلتفرمهايي كه با مضمون شبكه اجتماعي در اينترنت فعال هستند، اينستاگرام نقش پررنگي در فرهنگسازي دارد. امروز تقريبا همه مردم جامعه به اين پلتفرم دسترسي دارند و هر كسي حداقل يك اكانت در اين شبكه دارد. صفحاتي كه تحت عنوان بلاگري در حال فعاليتند آنقدر زياد شدهاند كه از شمارش خارجند. هر كسي در حوزهاي مشغول فعاليت است و با هدفي پيش ميرود. هدف اصلي همهشان درآمدزايي است، اما برخي سعي دارند در كنار فعاليت هر روزه، نكتهاي را هم ياد بدهند. اگرچه بيشتر صفحات به مسخرهبازي و لودگي ميپردازند و با ساختن ويديوهاي خندهدار سعي در جذب مخاطب دارند و ماندن در صفحهشان جز اندكي لبخند و آسودگي، باقي اتلاف وقت است، اما برخي ديگر كه تعدادشان زياد هم نيست، سعي در آموزش دارند. اين آموزشها در خيلي موارد غيرحرفهاي است و كسي كه پشت دوربين سعي دارد چيزي به ما ياد بدهد، خود داننده وكننده كار نيست. اما در معدود موارد ميشود گفت افرادي هستند كه شايد تخصص آكادميك هم در حوزه موردنظر نداشته باشند، اما بر حسب تجربهاي كه اندوختهاند، نكات جالب توجهي را به خورد مخاطب ميدهند. يكي از اين صفحات كه من آن را دنبال هم نميكنم اما بر اساس موضوعاتي كه هميشه در اينستاگرام ديدهام و برايم جالب بوده، در صفحه اكسپلورم ميآيد، صفحه خانمي است كه حتما خودش مادر است و نكاتي كه ميگويد مخصوص مادران و پدران است. او سعي دارد فرزندپروري در دنياي امروز را به مخاطب بفهماند و آنچه فضاي سنتي جامعه سعي در مقاومت در برابر آن دارد را بشكند.
در ويديوي اخيرش از مقاومت والدين در برابر قانونشكنيهاي كودكان ميگويد؛ اينكه كجا مقاومت را بشكنيم و كجا ادامه دهيم. او چند مثال ساده ميزند؛ كودكي از مادر يا پدرش ميخواهد براي مهماني لباس بتمنش را بپوشد و والدين اصرار دارند كه بايد لباس رسمي يا نيمهرسمي كه براي او درنظر گرفتهاند را بپوشد. آنها در برابر اصرارهاي او تسليم نميشوند و بچه عليرغم ميل باطنياش لباس رسمي مهماني ميپوشد. جايي ديگر بچه اصرار دارد در ماشين كمربندش را نبندد و پدر و مادر اينجا در برابر اصرارهاي او تسليم ميشوند و به شرط اينكه همين يكبار باشد، ميپذيرند بدون كمربند در ماشين بنشيند. در جايي ديگر او ميخواهد بدون كفش در پارك بازي كند و اينبار مادر و پدر امكان ندارد كوتاه بيايند و در جايي ديگر بچه اصرار دارد شب تا ديروقت بيدار بماند تا مثلا فوتبال تيم موردعلاقهاش را ببيند. اينجا هم والدين در نهايت در برابر خواسته او تسليم ميشوند. اين بلاگر حوزه والدگري معتقد است فرق است ميان جايي كه كودك ميخواهد تجربه كند و جايي كه بحث سلامت او در ميان است. جايي كه به سلامتي او مربوط ميشود تحت هيچ شرايطي كوتاه نياييد و تسليم نشويد. شب بيدار ماندن سلامت او را تحتالشعاع قرار ميدهد، نبستن كمربند ايمني در ماشين او را در معرض خطر قرار ميدهد. اما پوشيدن لباس بتمن آسيبي به او نميزند، او ميتواند يكبار با اين لباس به مهماني برود. بدون كفش در پارك بازي كردن براي او تجربه خوبي هم حتي ميشود به شرطي كه پارك ايمن باشد و او در زمين بازي باشد. فرق است بين خواستههاي كودكان. آنها اين فرق را نميفهمند. انتظار دارند كه خواستههايشان محقق شود و براي رسيدن به هركدام از آنها بينهايت اصرار ميكنند. والدگري منطقي و اصولي حكم ميكند شما به خواسته او فكر كنيد، اگر قرار نيست آسيبي به او بزند، اگر سلامتياش را تحت تاثير قرار نميدهد، اگر ميتواند حتي با انجام آن كار، تجربه جديدي كسب كند حتي به قيمت اينكه به خانه نرسيده راهي حمام شود و همه لباسهايش برود در ماشين لباسشويي، منطقي انتخاب كنيد كدام به نفع اوست و كدام به ضررش. خواستن يك شكلات اضافه در روز، هيچ بچهاي را از بين نميبرد، اما اين تبديل به يك روال ميشود كه با كمي اصرار ميتوانم شكلات بيشتري داشته باشم. نتيجهاش مصرف قند زياد است و آسيبهايي كه مصرف قند براي كودك دارد؛ از كند كردن رشد او تا آسيب جدي به دندانهاي شيري و حتي اصلي تا بالا رفتن ناگهاني انرژي او و برهم خوردن پروسه خوابش. اما بچهاي كه پارك ميرود، بايد اجازه داشته باشد همه انرژياش را خالي كند. او تنها به چهار بار سر خوردن از سرسره و كمي تاب خوردن اكتفا نميكند، او ميخواهد دنبال همسالانش بدود، حتي اگر زمين بخورد، او ميخواهد جيغ بكشد و هيجانش را تخليه كند. پارك محلي است كه اختصاص دارد به او. آنجا جز مواقعي كه ممكن است به خود يا بچههاي ديگر آسيب بزند، بايد و نبايد نكنيم. دير خوابيدن بچهها اما حتي اگر آخر هفته باشد، به ضرر خودش است. گذشته از اينكه زمان خالي والدين را كوتاه ميكند، خستگياش كامل رفع نميشود، صبح ديرتر بيدار ميشود يا اگر مثل بيشتر بچه مدرسهايها عادت به صبح زود بيدار شدن داشته باشد، كل روز كسل است و بيرمق. شب بعد هم نميتواند زود و خوب بخوابد. اين سيكل معيوب ادامه مييابد تا جايي كه والدين كمكم دوباره ساعت خواب او را تنظيم كنند. و والدين ميدانند اين كار چقدر سخت است. پس تا جايي كه ميتوانيد سعي كنيد به روتيني كه براي بچهها درست كردهايد، بچسبيد. روتيني كه سبك زندگي سالمي برايشان باشد، در آن فعاليت جسمي زياد باشد، خواب و تغذيه به موقع باشد و وقتگذراني با پدر و مادر هم داشته باشد. بچهها هرچقدر هم سرشان با مشق نوشتن و مدرسه رفتن شلوغ باشد، بايد وقتي را براي بازي و معاشرت با آنها بگذاريد. اين وقت را شما بايد بگذاريد، اگر به عهده آنها باشد ترجيح ميدهند كل دو- سه ساعت وقتي را كه دارند كارتون ببينند يا از مبل و ميز بالا بروند.