• 1404 سه‌شنبه 9 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6030 -
  • 1404 سه‌شنبه 9 ارديبهشت

شرايط اسفناك قهرمان سابق آسيا در گفت‌وگو با سرمربي مستعفي پاس ‌همدان

رضا جباري: ليدرها تهديدم مي‌كردند

با من كار نكردند، چون جلوي دلالي آنها را گرفتم

روزبه دلاور | اين داستاني است پر فراز و نشيب در ليگ دسته دوم فوتبال ايران با محوريت تيم ريشه‌دار پاس همدان و مربي‌اي كه براي نجات آن آمد. رضا جباري در ميانه فصل و در شرايطي كه پاس همدان در وضعيتي بسيار بحراني قرار داشت و خطر سقوط به ‌شدت اين تيم را تهديد مي‌كرد، هدايت سبزپوشان را بر عهده گرفت. او موفق شد با كسب نتايج درخشان در ديدارهاي حساس، جاني تازه به كالبد نيمه‌جان پاس بدمد. اين روند صعودي، پاس همدان را از منطقه خطر سقوط دور كرد و بقاي اين تيم قديمي در ليگ دسته دوم را تقريبا قطعي ساخت. اما در اقدامي كاملا غيرمنتظره، در حالي كه تنها دو هفته تا پايان مسابقات باقي مانده بود و تيم از لحاظ ثبات به آرامش رسيده بود، فشارهاي بيروني كار خودش را كرد تا راه جباري و پاس همدان از هم جدا شود. تصميمي كه علامت سوال‌هاي بزرگي را در ذهن هواداران و اهالي فوتبال ايجاد كرد. اما براي بررسي بيشتر با رضا جباري، سرمربي مستعفي پاس همدان گپ و گفتي ترتيب داديم كه چكيده آن را در ادامه مي‌خوانيد.

 

چطور شد كه سرمربي پاس همدان شديد؟

من در شروع نيم فصل به پاس رفتم. خيلي‌ها به من گفتند چرا مي‌خواهي سرمربي اين تيم شوي؟ خب من شرايط اين تيم را مي‌دانستم‌. مي‌گفتند پول نمي‌دهند و طلبكار زيادي دارند يا ليدرهايشان اين‌طوري هستند، اما براي شروع يك كار بايد از جايي استارتش را بزني. در آن مقطع تنها پيشنهادم از پاس همدان بود و من هم براي شروع كارم رفتم. اما دوست نداشتند من بيايم، چون درهاي رحمت به روي‌شان بسته مي‌شد! ليدرهايي كه در رختكن و هتل بچه‌ها رفت و آمد داشتند؛ درهاي رحمت به روي آنها با حضور من بسته مي‌شد. مخالفت زيادي براي حضورم شده بود و تنها فرد موافق همين مدير باشگاه بود. توافق كردم و مسائل زيادي را به لحاظ مالي و چيزهاي ديگر كمك كردم تا كار را شروع كنيم و اتفاق خوبي را براي پاس رقم بزنيم. براي مدعي شدن نياز است كه عملكرد مديريتي هم درست باشد، اما نه تنها به وعده‌هايي كه دادند عمل نكردند، بلكه در بحث پاداش و پرداخت‌ها هم كم‌كاري شد. مثل اول كار پشت من نبودند و اين عوامل دست به دست هم داد تا جدا شوم.

گفتيد ليدرها دخالت مي‌كردند. از طرف چه كساني اين ليدرها عليه شما شدند؟

وقتي براي معارفه رفتم ‌دو، سه تا ليدر خودشان را فرستادند حتي به رختكن هم آمدند و داد و بيداد مي‌كردند كه اين چرا آمده اينجا؟ من با آقاي فلاني صحبت كردم ايشان را قبول ندارد و... فلاني هم اگر اسم ببرم شكايت مي‌كند!

مي‌گفتند نبايد اينجا مربيگري كنيد. اين كارها را مي‌كردند تا من را فراري بدهند و گزينه مورد نظر خودشان را بياورند، چون با حضور من دست‌شان از ببر و بردن‌ها كوتاه مي‌شود. اولين تمرين من مصادف شد با اين اتفاقات كه برنامه‌ريزي شده بود. با تهديد و بي‌حرمتي‌ها مي‌خواستند جا خالي كنم تا گزينه خودشان را بياورند.

شما را تهديد جاني كردند؟

وقتي مي‌گويند اگر اينجا باشي ما مي‌دانيم با تو و اينجا نمي‌تواني مربيگري كني و اينجا كسي بايد كار كند كه ما مي‌خواهيم! خب ديگر تهديد چه مي‌شود؟

در صفحه اينستاگرامي خود از دلالي در پاس گفتيد. اين افراد شما را نمي‌خواستند، چون مانع بوديد؟

بله‌ دقيقا، آنها برچسب دلالي را عليه من مي‌زدند تا مردم عليه من شوند. مي‌گفتند جباري دنبال دلالي است و براي همين اينجا نباشد در صورتي كه همه سوابق من را مي‌دانند كه هر جا رفتم‌ جلوي اين داستان‌ها را گرفتم. سابقه‌ام اين را نشان مي‌دهد. در بيانيه آنها نوشتند من مي‌خواستم بازيكن پولي بياورم در صورتي كه قراردادهايي كه من با بچه‌ها بستم، كاملا روشن است. دلالي دنبال قراردادهاي بالاست و قراردادهايي كه شماها بستيد در باشگاه كاملا مشخص است. من به عنوان سرمربي تيم در خوابگاه بچه‌ها مي‌خوابيدم! من با حسن نيت رفتم تا كمك كنم و تا الان هم 50 درصد قراردادم را گرفتم يا بچه‌ها يك وقت‌هايي ناهار و شام نداشتند تا بخورند! يا پاداش پيروزي‌هايشان را نمي‌گرفتند.

چه اتفاقاتي افتاده كه پاس به اين حال و روز افتاده؟

از مربيان قبلي اين تيم هم بپرسيد همه‌شان مي‌نالند! آن سيستم اداري اين تيم دچار اشكال است. همين‌هايي كه مثل كركس بالاسر اين تيم هستند و مي‌گويند ما منافعي نداريم، اما اگر منفعتي نداشتند قطعا كنار مي‌كشيدند. بيست سال است هيات امنايي اداره مي‌كنند چرا كنار نمي‌كشيد؟ نوع ورزشگاه پاس را در هيچ جا نديدم. سه، چهار تا ورزشگاه دارند كه يكي از آنها شده خانه سگ‌ها! همين اواخر رفتيم سر تمرين كه سگ‌‌ها دنبال‌مان كردند! ورزشگاه مفتح كه فكر كنم بازي‌هاي آسيايي هم در آن بازي انجام شده. مسوولان شهري و استاني هم مثل هيات امنا كمكي نكردند.

اداره كردن يك باشگاه بدون اعضاي هيات‌مديره مشكل قانوني ندارد؟

نمي‌دانم. پاس به اين عظمت بايد هيات‌مديره داشته باشد. اما اگر اين كار قانوني را انجام‌ دهند، دست يكسري‌ها كوتاه مي‌شود. دوست دارند همين‌طور باشد و اين وسط نفع سياسي و كارهاي پشت پرده خودشان را مي‌برند.

در يك استوري از جذب يك بازيكن 500 ميليوني گلايه داشتيد. بيشتر توضيح مي‌دهيد؟

با مديرعامل حرف زدم و گفتم مبلغ بازيكنان در نيم فصل چقدر است؟ گفتند پول نداريم حداكثر با آپشن 250 ميليون مي‌توانيم بپرداريم. رفتم با چهار، پنج بازيكن حرف زدم كه قراردادشان زير 200 ميليون بود. يك روز تهران بودم به من زنگ زدند، گفتند مي‌خواهيم در فلان پست بازيكن بگيريم كه گفتم من در آن پست بازيكن خوب دو، سه تا دارم؛ گفتند نه اين خيلي خوب است! من نمي‌دانستم مبلغ چقدر است و بعد از بستن قرارداد اين بازيكن متوجه شدم قراردادش 500 ميليون تومان است. حالا اين بازيكن را چه كسي معرفي كرد؟ اسم نمي‌برم، چون بعد مي‌گويند ثابت كن كه نمي‌شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون