• 1404 دوشنبه 8 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6029 -
  • 1404 سه‌شنبه 9 ارديبهشت

اما و اگرهاي يك توافق

علي زنداكبري

چالش‌هاي بزرگ يك رييس‌جمهور بدسابقه

ايران و ايالات متحده پس از سال‌ها مذاكره‌اي دوجانبه را آغاز كردند و در حال حاضر مشتاق به ادامه آن هستند. ديوار بي‌اعتمادي بين دو كشور 45 سال با وقايع مختلف، نوسانات بسياري را پشت سر گذاشته، اما حالا شرايط به گونه‌اي پيش رفته كه دو طرف را پاي ميز مذاكره نشانده است. پس از چند مذاكره غيرمستقيم بين مقامات بلندپايه دو طرف، هنوز زود است كه با اطمينان به اين سوال پاسخ دهيم كه سرنوشت مذاكرات چه مي‌شود. آنچه كاملا واضح است، اين است كه تهران و واشنگتن حداقل در تلاش هستند تا تعيين كنند آيا نقاط مشتركي وجود دارد كه مورد توافق طرفين قرار گيرد؟ توافقي كه نگراني‌هاي هر دو طرف را برطرف كند و در عين حال از درگيري نظامي احتمالي كه نه امريكا و نه ايران خواهان آنند، جلوگيري كند. نكته قابل توجه اين است كه به هر حال، ترامپ در چند هفته گذشته چندين بار ايران را تهديد به بمباران كرده است، آخرين بار در 17 آوريل (28فروردين) در كاخ سفيد به خبرنگاران گفت كه اگر ايران به توافق نرسد، «براي ايران بسيار بد خواهد بود!» براي دريافت اين پيام قلدرمآبانه آن هم با كشوري كه نشان داده به‌رغم هر نتيجه‌اي زبان زور را نمي‌پذيرد نيازي به مدرك روابط بين‌الملل نيست، امريكا خوب مي‌داند ايران نه گرينلند است و نه مكزيك! با اين حال، ترامپ ترجيح داد به جاي تاييد طرح‌هاي اسراييل براي نابودي نظامي برنامه هسته‌اي تهران، با ديپلماسي جلو برود. او به روشني با هزينه‌هاي نحوه برخورد مورد علاقه نتانياهو با ايران آشناست همين الان و با جابه‌جايي هواپيماهاي بي‌-2 و تجهيزات ارسالي به خاورميانه با هزينه هنگفت يك برخورد نظامي مواجه شده، ضمن آنكه او هيچ تصوير كاملي از توانايي‌هاي ايران و عواقب پاسخگويي كشور ندارد از اين‌رو بيم آن دارد واكنش ايران به هر برخورد امريكايي - اسراييلي غيرقابل كنترل باشد. ترامپ اغلب زنگ بزرگي را به صدا در مي‌آورد، اما در استفاده از سر و صداي آن مردد است، چراكه او واقف است شروع هر جنگي بسيار آسان‌تر از پايان دادن به آن است. بديهي است آخرين چيزي كه ترامپ خواهانش است ورود امريكا در باتلاق جنگي ديگر در خاورميانه است، به خصوص كه او جنگ‌هاي قبلي اين كشور در منطقه را مماشات كرده و به‌طور صريح احمقانه خوانده است.

او خوب به ياد دارد كه به درستي جنگ در عراق را يك اشتباه توصيف كرده بود، لذا قطعا از درگيري با كشوري بسيار مقتدرتر از عراق سال 2003 كه بيش از دوبرابر اين كشور جمعيت داشته و پيشرفت‌هاي بومي نظامي‌اش انكارنشدني است، پرهيز خواهد  داشت. 
هرچند پس از چند دور مذاكره، نظرات مثبت از هر سو سرازير شده و اظهارنظرها و نوشته‌هاي وزير امور خارجه كشورمان و نماينده امريكا با نظراتي تقريبا مشابه از پيشرفت در مذاكرات و ادامه آن صحبت مي‌كنند، اما يادمان باشد اين سكه دو رو دارد كه همان‌طور كه به راحتي مي‌توان به موفقيت آن اميدوار بود، احتمال شكست آن نيز مي‌رود. از اين نكته غافل نشويم هر پيشرفتي در امروز مي‌تواند شكست فردا را منجر شود و البته برعكس، چراكه هيچ تضميني براي موفقيت هيچ پروسه ديپلماتيكي وجود ندارد.
راه رسيدن به هر توافقي مسيري طولاني و پرچالش را در بر مي‌گيرد (همان‌طور كه در برجام نيز چنين بود) اما مذاكرات جاري را سه مشكل  حادتر كرده است: 
اول آنكه هر چند رييس‌جمهور امريكا بارها بر اين جمله كه ايران نمي‌تواند سلاح هسته‌اي داشته باشد، تاكيد كرده، اما در راه تعيين استراتژي براي اجراي آن ناتوان نشان داده و بارها با توجيهات عجيب مطالب جديدي بيان مي‌كند و بسته به اينكه آخرين بار با چه كسي صحبت كرده نظر خود را تغيير  مي‌دهد!
اين در حالي است كه ويتكاف در مورد يك سيستم نظارتي/ راستي‌آزمايي براي حصول اطمينان از اينكه ايران نمي‌تواند دانش هسته‌اي خود را به برنامه‌اي نظامي تبديل كند، صحبت مي‌كند اما آيا اين شبيه به توافقي كه ترامپ در سال 2018 از آن خارج شد، نيست؟ چند روز پس از سخنان ويتكاف ترامپ طرحِ هدفمند نسبتا محدود «بدون سلاح» را مطرح كرد و گفت: «ايران بايد مفهوم سلاح هسته‌اي را كنار بگذارد!!» آيا اين به معني آن نيست كه ايران بايد صنايع هسته‌اي خود را ناديده بگيرد؟ از سوي ديگر والتز (مشاور امنيت ملي) و روبيو (وزير امور خارجه) آنچنان صحبت مي‌كنند كه گويي ايران بايد صنايع هسته‌اي خود را دودستي تقديم امريكا كند. تجربه‌اي كه نتيجه آن در ليبي 2004 به وضوح نشان‌دهنده هدف اين دو نفر است. پس ترامپ با ايجاد ثبات شخصيت در خود بايد تصميم بگيرد تا از به چالش كشيده شدنش توسط رقباي جناحي در دولتش دوري گزيده و نتيجه‌گيري منطقي داشته باشد، پرواضح است كه اگر او به سمت والتز و روبيو گرايش پيدا كند، مذاكرات ستوني  براي  اتكا  ندارد.
دوم بايد اذعان داشت انعطاف در دو سوي ميز مذاكرات موفقيت يا شكست آن را رقم مي‌زند. امريكا با زبان منطق بين‌الملل و نه آنچه خود آن را منطق مي‌خواند بايد از خواسته‌هاي حداكثري اجتناب كند. از سوي ديگر كشورمان نيز بايد در خصوص تضمين براي عدم خروج روساي جمهوري آينده امريكا از توافق احتمالي، منعطف عمل كند هر چند اين درخواست با توجه به بدعهدي ترامپ و خروج او از برجام و بازگشت تحريم‌هاي ظالمانه كاملا منطقي است، اما حقيقت آن است كه با توجه به قوانين امريكا هيچ رييس‌جمهور امريكا نمي‌تواند قول عدم خروج از تعهدات رييس‌جمهور قبلي را از رييس‌جمهور بعدي بگيرد. به عبارت ديگر دولت فعلي امريكا همان پاسخي را به ايران مي‌دهد كه دولت اوباما در سال‌ 2022 به ايران داده بود: از لحاظ قانوني هيچ رييس‌جمهوري نمي‌تواند انتخاب‌هاي دولت بعدي امريكا را الزامي كند. اين كار حتي از عهده سناي امريكا نيز خارج است، آنها از تضمين اجراي بادوام‌ترين توافقنامه‌هاي روابط بين‌الملل همچون پيمان منع موشك‌هاي هسته‌اي ميان‌برد، معاهده آسمان‌هاي باز يا تغييرات اقليمي كه ترامپ از آنها خارج شد، ناتوانند. هر چند به همين صراحت هم مي‌توان اميدوار بود روساي جمهور بعدي به اين معاهده‌ها بازگردند. لذا كشورمان بايد با اين موضوع حساس حساب شده برخورد كرده و حداقل از دولت فعلي امريكا تضمين‌هاي لازم را بگيرد. عدم ارتقاي مسووليت‌پذيري در خصوص در نظر گرفتن حقايق موجود، قاعدتا ديپلماسي را به سراشيبي شكست رهنمون مي‌كند.
نكته سوم، نكته بسيار مهمي است كه بايد به آن نگاه ويژه‌اي داشت؛ هر چه ايران و امريكا به سوي توافق پيش روند ليست منتقدان راه‌حل ديپلماتيك نيز بلندتر مي‌شود. در داخل كشورمان سياسيون تازه كاري كه به ديده شدن علاقه دارند و كاسبان تحريم به هيچ عنوان مشتاق توافق نيستند و از هر دليل و استدلال براي كنار رفتن ديپلماسي استفاده مي‌كنند. از طرفي ترامپ نيز بايد خوب بداند كه شخصي كه باعث خروج او از برجام شد، نتانياهو بود حالا نيز نتانياهو ادعا مي‌كند او تنها از توافقي حمايت مي‌كند كه ايران را از توانايي غني‌سازي محروم گرداند. ترامپ نبايد فراموش كرده باشد در سال 2004، در مرحله‌اي كه برنامه هسته‌اي كشورمان بسيار ابتدايي‌تر از الان بود، ايران با عدم غني‌سازي در خاك خود موافقت نكرده بود چه رسد به زمان حال كه موقعيت كشور بسيار بهتر از 20 سال پيش است پس بسيار غيرمنطقي است كه از ايران توقع داشت از غني‌سازي در خاك خود چشم‌پوشي كند. اما به اين نكته بايد توجه داشت كه نتانياهو به عمد شرايطي را پيش مي‌كشد تا ايران با آن مخالف باشد، او اميدوار است با اين رويكرد ترامپ را متقاعد كند كه حمله نظامي را به ديپلماسي ترجيح بدهد. لذا ترامپ با توجه به سابقه بد خود در عدم ثبات در تصميم‌گيري بايد براي اين نقشه نتانياهو آماده باشد تا برخلاف دور پيشين رياست‌جمهوري‌اش تصميم منطقي را بر تصميم بد ترجيح دهد. او هر تصميمي كه بگيرد هرگز علني اعتراف نخواهد كرد كه تحت تاثير چه چيزي تصميم گرفته است، اما به هر حال فرصت دارد تا با مذاكراتي عقلاني با ايران، آشفتگي‌هايي كه ايجاد كرده را پاك كند. زمان نشان مي‌دهد كه  او قادر به انجام  اين كار هست يا خير؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون