گفته ميشود اولين انقلاب صنعتي دنيا را زغالسنگ آغاز كرد. انقلاب صنعتي دوم را نفت رقم زد و پس از آن انرژي هستهاي و گاز طبيعي و در نهايت انرژيهاي پاك با سرعتي عجيب به ظهور رسيدند و دنيا براي توليد برق به اين روشها وابستهتر شد. هر چه توليد برق به سمت روشهاي پيشرفتهتر و بهروزتر رفت، توليد برق از زغالسنگ هم بيشتر به محاق رفت تا اينكه به عصر رشد انفجاري چين و ظهور دونالد ترامپ در ايالات متحده رسيديم. در سال 2024، بريتانيا اولين اقتصاد بزرگي بود كه با بستن آخرين نيروگاه زغالسنگي خود، برق توليدي زغالسنگ را از شبكه برق خود حذف كرد. وزارت اقتصاد آلمان هم اعلام كرده است 18 نيروگاه زغالسنگسوز اين كشور در سال 2024 تعطيل شدند. بنا بر اعلام اين وزارتخانه، آلمان قصد دارد حداكثر تا سال 2038 توليد برق با سوخت زغالسنگ را متوقف كند. آلمان در سالهاي 2022 و 2023 برخي نيروگاههاي زغالسنگ خود را مجددا آنلاين كرد تا با كمبود گاز طبيعي پس از حمله روسيه به اوكراين مقابله كند. دولت اجازه داد تا تنها براي مدت زمان محدودي شش گيگاوات نيروگاه زغالسنگسوز از حالت ذخيره به حالت آنلاين بازگردد و انديشكده سياست اقليمي Agora Energiewende در برلين خبر داده است اين نيروگاهها تا پايان مارس 2024 آفلاين شدند. اما هم در شرق دنيا، در چين و هم در غرب دنيا در ايالات متحده، بازگشت به عصر انقلاب صنعتي اول در دستور كار قرار گرفته است و چين و ايالات متحده براي پاسخ به نيازهاي برقي خود دمدستيترين گزينه را انتخاب كردهاند.
حفاري كن عزيزم، حفاري!
دونالد ترامپ فرمان اجرايي براي گسترش استخراج و استفاده از زغالسنگ در ايالات متحده را امضا كرده كه بر اساس آن اجازه حفاري زغالسنگ براي ميليونها هكتار از زمينهاي عمومي تسهيل ميشود و به وزارت انرژي و ساير آژانسها دستور ميدهد، تحقيق كنند آيا ميتوان از زغالسنگ براي تامين برق مراكز داده هوش مصنوعي استفاده كرد يا نه. اين فرمان موضوع عجيبي نيست. ترامپ با شعار «حفاري كن عزيزم، حفاري!» بر سر كار آمده و اين حفاري علاوه بر نفت و گاز، زغالسنگ و مواد معدني را هم در بر ميگيرد. هر چند كارشناسان بر اين باورند كه با توجه به زيرساختهاي انرژي فعلي، فناوريهاي نوظهور و روندهاي جهاني، احتمال بازگشت ايالات متحده به اتكاي شديد به زغالسنگ غيرممكن است. بر اساس گزارش موسسه اقتصاد انرژي و تحليل مالي، ظرفيت انرژي زغالسنگ در دهههاي اخير در ايالات متحده رو به كاهش بوده است. در سال 2011، زغال سنگ بيش از 40 درصد از كل توليد برق در ايالات متحده را تشكيل ميداد تا سال 2016، اين رقم به حدود 16 درصد كاهش يافت. عامل اصلي كاهش استفاده از زغالسنگ در امريكا رقابت اقتصادي با سوختهاي ارزانتر و پاكتر مانند گاز طبيعي و انرژيهاي تجديدپذير است. به باور متخصصان نيروگاههاي زغالسنگ ديگر از نظر اقتصادي مقرون به صرفه نيستند و اين دستورات اجرايي هيچ كمكي به تغيير پويايي اساسي بازار نخواهد كرد. برخي مناطق اين كشور مانند نيوانگلند قرار است به زودي آخرين نيروگاههاي زغالسنگ خود را تعطيل كنند. كاليفرنيا به عنوان پرجمعيتترين ايالت اين كشور عملا از زغالسنگ براي توليد برق استفاده نميكند.
اين در حالي است كه در جنوب شرقي و غرب ميانه، بسياري از شركتهاي برق به توليد برق از نيروگاههاي زغالسنگ ادامه ميدهند. شركتهايي مانند آلاباما پاور، جورجيا پاور، دوك انرژي و اداره تنسيولي، بزرگترين تامينكننده برق ايالت، از بزرگترين مصرفكنندگان زغالسنگ هستند. ايالتهايي كه سابقه طولاني در استخراج زغالسنگ دارند همچنان به اين سوخت بسيار متكي هستند. بر اساس گزارش اداره اطلاعات انرژي، ويرجينياي غربي از جمله اين ايالتهاست كه سال گذشته 85 درصد از برق خود را از زغالسنگ تامين ميكرد و كنتاكي به دنبال ويرجينياي غربي، 67 درصد برق خود را از زغالسنگ دريافت كرده است. ترامپ معتقد است زغالسنگ سوختي ارزان، فوقالعاده كارآمد و تقريبا تخريبناپذير است. اما بر اساس گزارش آسوشيتدپرس، زغالسنگ يكي از گرانترين منابع توليد برق است. نيروگاههاي جديد زغالسنگ بهطور متوسط تقريبا 90 دلار در هر مگاوات ساعت برق توليد ميكنند، اگرچه طبق برآوردهاي آژانس بينالمللي انرژي، در حال حاضر هيچ كس در ايالات متحده در حال ساخت يا برنامهريزي براي ايجاد نيروگاه جديد زغالسنگ نيست. ترامپ به وزارت انرژي دستور داده است كه از اختيارات اضطراري براي ادامه فعاليت نيروگاههاي زغالسنگسوز در حال ورشكستگي استفاده كند. رييسجمهور ايالات متحده گفته كه اين امر براي جلوگيري از قطع برق ضروري است. او استراتژي مشابهي را هم در دوره اول رياستجمهوري خود به كار گرفته بود. ترامپ دستوراتي را هم براي لغو هرگونه مقرراتي صادر كرده است كه عليه توليد زغالسنگ «تبعيض» ايجاد ميكند، باز كردن زمينهاي فدرال جديد براي استخراج زغالسنگ و بررسي اينكه آيا نيروگاههاي زغالسوز ميتوانند به مراكز دادهاي كه براي خدمات هوش مصنوعي مانند رباتهاي چت استفاده ميشوند، خدمات دهند، از ديگر دستورات ترامپ است. شركت پيبادي، بزرگترين شركت توليدكننده زغالسنگ در ايالات متحده، بر اين باور است كه جهان در سال 2024 بيش از هر سال ديگري در تاريخ از زغالسنگ استفاده كرده است، واقعيتي كه به گفته اين شركت نياز به اين منبع براي حمايت از تقاضاي رو به رشد انرژي را برجسته ميكند. بنا بر اعلام اين شركت، براي حمايت از نيازهاي رو به رشد ايالات متحده به منابع انرژي مقرون به صرفه و قابل اعتماد، بايد از ردهخارجسازي نيروگاههاي زغالسنگ متوقف شوند، از نيروگاههاي موجود بيشترين بهرهبرداري ممكن انجام شود و نيروگاههاي زغالسنگسوزي كه پيشتر خاموش شدهاند دوباره به چرخه توليد برق بازگردند. تمام اين ادعاها در حالي توسط پيشرفتهترين كشور دنيا مطرح ميشود كه آژانس بينالمللي انرژي تخمين ميزند در سال 2028 انرژي خورشيدي مستقل بدون ذخيره باتري ارزانترين منبع توليد برق با حدود 23 دلار در هر مگاوات ساعت خواهد بود. انديشكده غيرحزبي سياست اقليمي «انرژي نوآوري» هم در گزارش خود آورده است كه ادامه كار 99 درصد از نيروگاههاي زغالسنگ موجود در ايالات متحده گرانتر از جايگزيني آنها با ذخيرهسازي انرژي خورشيدي، بادي و باتري است. بر اساس جديدترين دادههاي آژانس بينالمللي انرژي، نيروگاههاي زغالسنگ ايالات متحده در سال 2023 در حدود 42.4 درصد از زمانكاري را با قدرت كامل كار ميكردند. در مقايسه، نيروگاههاي هستهاي و زمين گرمايي به ترتيب با حدود 93 درصد و 69.4 درصد بالاترين رتبه را داشتند.
آيا دولت ترامپ ميتواند زغالسنگ را احيا كند؟
نيويوركتايمز در گزارشي در پاسخ به اين سوال مينويسد: در حالي كه سياستهاي فدرال ميتوانند در بازگشت زغالسنگ نقش داشته باشند، در نهايت اين شركتهاي آب و برق و قانونگذاران ايالتي و رگلاتورهايي كه بر آنها نظارت ميكنند، هستند كه تعيين ميكنند چه مقدار زغالسنگ در نيروگاهها سوزانده شود.
موسسه اديسون الكتريك يا E.E.I كه يك انجمن تجاري خدمات برق است، در بيانيهاي اعلام كرد كه با دولت موافق است كه ايالات متحده به منابع بيشتري براي برق نياز دارد، اما از صحبت له يا عليه استفاده از زغالسنگ خودداري كرد. اين موسسه اعلام كرده: «تقاضا براي برق با سريعترين سرعت ممكن در دهههاي اخير در حال رشد است و شركتهاي برق عضو E.E.I از تركيب انرژي متنوع، داخلي و متعادل براي برآورده كردن اين تقاضا استفاده ميكنند و در عين حال صورتحسابهاي مشتريان را تا حد امكان پايين نگه ميدارند.» در ايالات متحده برخي شركتهاي بزرگ مانند اگزل انرژي، نيروگاههاي زغالسنگ را به مزارع خورشيدي تبديل كردهاند تا از مشوقهاي فدرال ايجاد شده در دوران دولت بايدن استفاده كنند. به عنوان مثال، اگزل در بكرماين، تاسيسات خورشيدي و باتري ذخيرهسازي بزرگ براي جايگزيني نيروگاه زغالسنگ سوزِ شِركو ساخته است. اين شركت در حال تبديل نيروگاه زغالسنگسوز ديگري در كلرادو به نيروگاه گازسوز است.
قانونگذاران محافظهكار در برخي ايالتها مانند تگزاس، قوانيني را براي الزام استفاده بيشتر از سوختهاي فسيلي براي اطمينان از تامين برق كافي و پاسخگويي به تقاضاي فزاينده مراكز داده، خودروهاي الكتريكي و پمپهاي حرارتي پيشنهاد كردهاند. اما تحليلگران انرژي انتظار دارند كه در صورت تصويب، چنين اقداماتي در درجه اول به نفع گاز طبيعي باشد نه زغالسنگ.
فعالان محيط زيست ميگويند كه تلاشها براي احياي زغالسنگ اشتباه بوده است. آنها تاكيد دارند كه ايالتهايي كه از زغالسنگ بيشتر استفاده ميكنند، به دليل قديمي بودن تجهيزات، قبضهاي برق بالاتر، مشكلات سلامتي بيشتر و خطر بيشتر خرابي نيروگاهها را به همراه دارند. هالي بندر، مدير برنامه در كلاب سيرا كه كمپيني به نام فراتر از زغالسنگ را براي پايان دادن به استفاده از اين سوخت راهاندازي كرده است، ميگويد: «ميخواهند چندين دهه تلاش ما را در اينجا معكوس كنند. بديهي است كه ترامپ سعي ميكند انگشت خود را روي ترازو بگذارد تا كفه مزاياي زغالسنگ سنگين بماند. اما اينها نيروگاههاي تاسيساتي زيرساختي هستند كه عمر مفيدشان به پايان رسيده است.» عمر مفيد يك نيروگاه زغالسنگسوز از 40 تا 60 سال متغير است. ترامپ تلاش خود را براي بازگرداندن تكنولوژي انقلاب صنعتي اول به صدر توليدكنندگان برق افزايش ميدهد، اما طبق گزارش كميسيون تنظيم مقررات انرژي فدرال، در سال گذشته حدود 6810 مگاوات ظرفيت نيروگاهي در بخش زغالسنگ از رده خارج شده است. موسسه اقتصاد انرژي و تحليل مالي هم در گزارشي اعلام كرد بر اساس اطلاعيههاي عمومي، حدود 9356 مگاوات توليد برق زغالسنگي در سال جاري از رده خارج ميشود و حدود 2020 مگاوات از اين توليد برق در حال تبديل شدن به نيروگاه گازسوز است.
بسوز عزيزم، بسوز!
در چين معادل شعار «حفاري عزيزم، حفاري» دونالد ترامپ، شعار «بسوز عزيرم، بسوز» است. در شهر شوژو، با 1.6 ميليون نفر در استان شانشي در شمال چين، رگهاي اقتصاد محلي با زغالسنگ سياه شده است. در شمال شهر يكي از بزرگترين معادن روباز چين قرار دارد. معادن شوژو هر سال 200 ميليون تن از اين ماده سياه را توليد ميكنند. كنار گذاشتن زغالسنگ به نفع انرژيهاي پاك توسط چين براي ساكنان اين شهر به معني تمام شدن زندگي است. اما اين نگراني اهالي شوژو شايد بيمورد باشد. از سال 2014 تا 2024 ظرفيت توليد انرژي باد در چين سه برابر شده و ظرفيت توليد انرژي خورشيدي آن هم 30 برابر افزايش پيدا كرده، در نتيجه چين نسبت به ساير نقاط جهان ظرفيت باد و خورشيدي بيشتري يافته است.
در 5 مارس، در نشست سالانه پارلمان چين، نخست وزير، لي چيانگ، با غرور از توسعه «انرژي سبز» و «كم كربن» در چين صحبت كرد. اما كمتر نيروگاه زغالسنگي در چين وجود دارد كه از رده خارج شده باشند، اين را بگذاريد در كنار آماري كه از افزايش تعداد اين نيروگاهها هم خبر ميدهند. سال گذشته ساخت نيروگاههاي زغالسنگي براي توليد 100 گيگاوات برق آغاز شد، اين رقم علاوه از 1170 گيگاوات ظرفيتي است كه قبلا نصب شده بود. اين ظرفيت اضافه شده به تنهايي تقريبا معادل كل ظرفيت برق بريتانيا خواهد بود. اگرچه سهم برق توليد شده توسط زغالسنگ در حال كاهش است، مقدار زغالسنگ سوزانده شده براي پاسخگويي به تقاضاي فزاينده برق افزايش مييابد. گويا مقامات چيني به اين نتيجه رسيدهاند كه هزينههاي حذف تدريجي سوختهاي فسيلي كه بيش از نيمي از برق توليدي چين را تامين ميكنند، بسيار زياد است. آيا اين مقامات درست ميگويند؟
بخش انرژي زغالسنگ چين حدود 15 درصد از انتشار دياكسيد كربن جهاني حاصل از سوختهاي فسيلي را ايجاد ميكند. با وجود اينكه ميانگين استفاده از هر نيروگاه به زير 50 درصد كاهش يافته، توليد كلي همچنان با ساخت نيروگاههاي بيشتري در حال افزايش است و چين اميدوار است در صورت نياز به برق بيشتر در آينده، ظرفيت بيشتري براي نيروگاههاي زغالسنگسوز ايجاد كند. معادن زغالسنگ متان هم آزاد ميكنند، قويترين گاز گلخانهاي دنيا. بر اساس روندهاي فعلي، انتشار دياكسيد كربن در چين ممكن است در يكي، دو سال آينده به اوج خود برسد، اما بعد به جاي آنكه اين انتشارات به سرعت افت كند، با كاهش سرعت استفاده از زغالسنگ، تنها از سرعت انتشار كاسته ميشود. اين امر مانع از حذف انتشار خالص گازهاي گلخانهاي و تبديل شدن چين به كشور «كربن خنثي» تا سال 2060 ميشود. تلاشهاي جهاني براي مبارزه با تغيير اقليم هم با مشكل مواجه ميشود.
هزينههاي كاهش مصرف زغالسنگ
كاهش سريعتر استفاده از زغالسنگ براي بسياري دردناك خواهد بود. هزينههاي بزرگي متوجه شركتهاي برق خواهد شد. نيروگاههاي زغالسنگسوز اين كشور بهطور متوسط تنها 12 سال عمر دارند، بنابراين اكثر آنها قادر خواهند بود توليد برق را تا چندين دهه ادامه دهند. صاحبان اين نيروگاهها يا بايد هزينههاي از ردهخارجسازي زودهنگام آنها را بپذيرند يا در غير اين صورت اين نيروگاهها را با افزودن فناوري جذب كربن براي پاكتر شدن بازسازي كنند. بر اساس مطالعهاي در دانشگاههاي شينگهوا و مريلند كه در ماه ژانويه منتشر شد، يك حذف تدريجي بلندپروازانه ميتواند تا 1.4 تريليون دلار هزينه داشته باشد. با اين حال، اين هزينه در طول چندين دهه گسترش مييابد و به جاي شركتهاي خصوصي شكنندهتر، هزينهها بر عهده شركتهاي دولتي خواهد بود. در تئوري، دولت بايد بتواند از بازار كربن چين كه در سال 2021 راهاندازي شد، براي ايجاد انگيزه در شركتها براي پاكسازي استفاده كند. چنين طرحهايي ميتواند رقابت ميان شركتهاي آلايندهتر را براي خريد اعتبار جبران انتشار گازهاي گلخانهاي بالا ببرد. اما بازار كربن چين تاكنون چندان موثر نبوده است، زيرا رگلاتورهاي چيني بيشتر اعتبارات را رايگان در اختيار شركتها قرار ميدهند. مشكل ديگر اين است كه بازار كربن چين بر اساس مجموع آلايندههاي شركتها نيست، بلكه بر اساس ميزان انتشار شركتها در واحد برق است. اين امر شركتها را تشويق ميكند تا ژنراتورهاي قديمي زغالسنگ خود را به ژنراتورهاي جديد كارآمدتر ارتقا دهند، اما استفاده از زغالسنگ را بهطور كامل متوقف نكنند.
هزينه دوم كاهش مصرف زغالسنگ بر دوش كارگران خواهد بود. در شوژو به سختي ميتوان كسي را پيدا كرد كه شغلش با صنعت زغالسنگ مرتبط نباشد. برخي خانوادهها سه نسل است كه در معادن زغالسنگ كار ميكنند. چين سالانه حدود 4.8 ميليارد تن زغالسنگ توليد ميكند كه بيش از نيمي از كل زغالسنگ جهان است و اين صنعت حدود 2.7 ميليون نفر را در معدن و فرآوري در استخدام دارد. اما اين رقم تنها 0.4 درصد از كل نيروي كار كشور را تشكيل ميدهد و به طرز شگفتانگيزي، تنها نصف تعداد مشاغلي است كه يك دهه پيش در صنعت زغالسنگ وجود داشت. هزاران معدن كوچك زغالسنگ در نتيجه كمپين دولت براي كاهش حوادث معدن بسته شدهاند. بسياري از معادن باقيمانده خودكارتر شدهاند. سال گذشته يك معدن روباز در منطقه غربي سينكيانگ اعلام كرد كه 300 وسيله نقليه هوشمند براي پاك كردن خاك سطحي به كار گرفته كه تنها توسط شش كارمند كنترل ميشوند. به عبارت ديگر، آنچه درباره هزينههاي مربوط به اخراج كارگران گفته ميشود پيشتر به وجود آمده است.
انرژي بادي و خورشيدي كه براي نصب و نگهداري به كارگران زيادي نياز دارند، منابع شغلي به سرعت در حال رشد هستند. در سال 2023، بخش انرژيهاي تجديدپذير چين 7.4 ميليون نفر را استخدام كرد كه يكسوم بيشتر از سال قبل است.
سومين و بزرگترين هزينه كاهش زغالسنگ، متوجه امنيت انرژي اين كشور است. چين مجبور است بيشتر نفت و گاز خود را وارد كند، اما ذخاير زغالسنگ زيادي دارد. در سال 2021 كه خشكسالي باعث اختلال در تامين برق آبي و منجر به خاموشي در برخي مراكز صنعتي چين شد، مقامات نگران شدند. بعد در سال 2022 روسيه به اوكراين حمله كرد و قيمت نفت و گاز را بالا برد. در همين حال، رونق توليد صنعتي باعث افزايش تقاضا براي برق شد. همه اين موارد سياستگذاران را متقاعد كرد كه براي روشن نگهداشتن چراغ كارخانهها و خانهها به زغالسنگ بيشتري نياز است. اكونوميست مينويسد: لابيهاي شركتهاي معدني و مقاماتي كه با مناطق غني از زغالسنگ ارتباط دارند، اين تفكر را تشويق ميكنند. برخي دولتهاي محلي نيز چنين هستند كه دوست دارند نيروگاههاي بيشتري از آنچه واقعا نياز است، بسازند تا در زماني كه تقاضا زياد است از وابستگي به مناطق ديگر اجتناب كنند. اپراتورهاي محافظهكار شبكه كه ميخواهند مطمئن باشند هميشه برق كافي خواهند داشت، كمكي نميكنند. آنها هميشه ميگويند هر چه نيروگاههاي زغالسنگ بيشتر باشد بهتر است؛ هرگز نميگويند هر چه كمتر باشد بهتر.
محققان انديشكده فنلاندي تحقيقات انرژي و هواي پاك (CREA) ميگويند: چين ميتواند مصرف زغالسنگ را بدون ايجاد قطعي برق كاهش دهد. از آنجايي كه برق خورشيدي و بادي انرژي موردنياز را به صورت دايمي فراهم نميكنند، چين براي جبران فقدان برق مورد نياز به انرژي تجديدپذير بسيار بيشتر و ارتقاي عظيم شبكه برق خود نياز دارد. چين در حال حاضر مبالغ قابل توجهي را براي پاكسازي بخش انرژي هزينه ميكند. سرمايهگذاريهاي انرژي پاك اين كشور در سال 2024 به 940 ميليارد دلار يا 10 درصد توليد ناخالص داخلي رسيد. تنها در آن سال، اين كشور ظرفيت انرژي خورشيدي بيشتري (277 گيگاوات) نسبت به كل ظرفيت انرژي خورشيدي ايالات متحده (200 گيگاوات) نصب كرد.
اما اكونوميست در گزارشي مينويسد كه چالش چين اين است كه اين كشور فاقد يك بازار انرژي منعطف و سراسري است كه بتواند اطمينان حاصل كند كه انرژي پاك بهطور موثر به جايي كه نياز است، ارسال ميشود. در حال حاضر بيشتر برق به صورت محلي از طريق قراردادهاي بلندمدت فروخته ميشود كه معمولا با تضمين خريد مقادير ثابت برق به نفع نيروگاههاي زغالسنگ است. تلاشها براي اصلاح اين سيستم به جايي نرسيده است. بر اساس تجزيه و تحليل CREA، در سه ماهه آخر سال 2024، با وجود آب و هواي مساعد استفاده از انرژي بادي و خورشيدي در اين كشور به دليل «تامين بيش از حد» برق زغالسنگي كاهش يافت. بر اساس گزارش موسسه مطالعات انرژي آكسفورد اين عوامل دست به دست هم ميدهند تا نقش زغالسنگ را در سيستم توليد برق چين بيشتر و كنار گذاشتن تدريجي آن را پرهزينه كنند. از اين گذشته، هر چه تعداد نيروگاههاي بيشتري ساخته شود، هزينه رها كردن اين نيروگاهها هم بيشتر است. حداقل در شوژو، كمتر كسي اعتقاد دارد كه چين ميتواند اعتياد به زغالسنگ را كاهش دهد. حتي اگر زغالسنگ شوژو تمام شود مناطق ديگر چين به حد كافي زغالسنگ دارند.