بحراني چند وجهي با قابليت رقم زدن آخرالزمان براي زمين
سيدعلي پورطباطبايي
روز تازه شروع شده است و راديو را براي اطلاع از وضعيت آب و هوا روشن ميكنيم، گوينده در وسط اعلام وضع هوا و ترافيك صبحگاهي، خبر از ورود ناگهاني يك جبهه هواي سرد پيشبيني نشده ميدهد و سپس توفاني شديد شهر را در مينوردد. توفاني كه تا قبل از آن سابقه نداشته و حيات را از بخشي از كره زمين محو ميكند. اين يكي از انواع آخرالزمان يا پايان تمدن است كه تغيير اقليمي ميتواند براي بشر رقم بزند. تغييراتي كه همين امروز هم اكثر مناطق كره زمين را با بحرانهاي جدي مواجه كرده و بحرانزايي آن همچنان ادامه دارد، اما انسان نسبت به درجه تاثير آن تا اندازه زيادي جاهل است و آنها هم كه آثار اين تغييرات را ميدانند، آگاهي كمي نسبت به آنچه انسان ميتواند براي جلوگيري از آنها انجام بدهد، دارند. ابزارهاي مختلفي براي آگاهي بخشي و اطلاعرساني وجود دارد كه يكي از قديميترين و در عين حال موثرترين آنها تئاتر است. از هنگامي كه اورسون ولز در نمايشنامه راديويي جنگ دنياها، نشان داد كه يك سناريوي فرضي نمايشي چطور ميتواند مخاطب را تحت تاثير قرار بدهد، تا امروز، نقشهاي متعددي براي تئاتر به عنوان مادر هنرهاي دراماتيك مطرح كردهاند كه يكي از آنها آگاهي بخشي درباره سرنوشت بشر و بيم دادن درباره فجايع پيش رو است. با اين مقدمه سراغ كتابي در زمينه تئاتر و آخرالزمان ميرويم كه توسط برايان كوليك نوشته شده و اخيرا توسط اقليما پولادزاده و محمدرضا وفايي ترجمه شده و به بيان نقش تئاتر در آگاهي بخشي در مورد بحران اقليمي و سير تاريخي اين هنر در هشدار دادن نسبت به فجايع جهاني ميپردازد. كتاب «صحنهپردازي آخرالزماني؛ تئاتر در عصر بحران اقليمي» كه در حوزهاي جديد و تقريبا دور از ذهن براي مخاطب ايراني نوشته شده و همين بديع و تازه بودن آن انگيزهاي شده تا «مركز صلح و محيط زيست» براي معرفي كتاب و ترجمه آن مراسمي برگزار كرده و توجه من را هم به عنوان يك خبرنگار براي حاضر شدن در آن جلب كند.
تغيير اقليم، يكي از عوامل موثر بر اتفاقات امروز خاورميانه است
معصومه ابتكار، رييس اسبق سازمان محيط زيست ايران معتقد است: «مسائل محيط زيست يك بحث آكادميك دارد و يك بحث فرهنگ عمومي كه در اين بخش دوم ايران و دنيا عقب است.» و در استقبال از ترجمه اين كتاب درباره اهميت تغيير اقليم ميگويد: «اتفاقات مهمي در حوزه محيط زيست در دنيا در حال رخ دادن است كه از زندگي شخصي تا اقتصاد را تحت تاثير قرار داده و يكي از آن مباحث، بحث فقر و تغيير اقليم است. سياست و تغيير اقليم نيز مساله مهم ديگري است و بسياري از تحليلگران معتقد هستند كه اتفاقات امروز خاورميانه تحت تاثير تغيير اقليم است.» اين سخن رييس اسبق سازمان محيط زيست تا اندازه زيادي درست است و يكي از مثالهاي آن، درگيريهاي سوريه و عراق و ظهور دولت اسلامي عراق و شام (داعش) است كه پژوهشگران كلان علت آن را از بين رفتن منابع آبي و خشكسالي اين مناطق و افزايش بيكاري و پيوستن مردم بيكار وبيخانمان شده به گروههاي مسلح عنوان كردهاند. ابتكار در مراسم رونمايي از كتاب «صحنهپردازي آخرالزماني؛ تئاتر در عصر بحران اقليمي» با اشاره به تاثير همه جانبه تغيير اقليم بر زندگي بشر اضافه ميكند: «بهداشت و سلامت نيز تحت تاثير تغيير اقليم است و گونههاي زيستي در دنيا به سبب تغيير اقليم تحت تاثير قرار گرفته است. اين مساله تنها جنبه آكادميك يا علمي ندارد، بلكه مساله روزمره ماست و بايد با مردم درباره بحران آب، تغييرات اقليمي و مسائل محيط زيستي گفتوگو كرد. در زمينه آب شهرهاي مختلف خاورميانه تحت تاثير قرار دارند و اگر مردم و تشكلها در كنار دولت در اين زمينه آگاه نشوند، بحران تشديد خواهد شد. لذا آگاهي بخشي به مردم مساله مهمي است و در كتاب صحنهپردازي آخرالزماني به شكل زيبا و هنرمندانهاي بحث تغيير اقليم در قالب سناريوي تئاتري مطرح شده است كه در نوع خود جديد است.»
سندرم كاساندرا باز هم در حال تكرار است
اقليما پولادزاده، يكي از مترجمان اين كتاب در مراسم رونمايي از آن به اهميت فعاليتهاي داوطلبانه در حوزه محيط زيست اشاره كرد و گفت: «ترجمه اين كتاب براي من فصل تازهاي در حوزههاي پژوهشي بود. در دانشگاه به كسي كه در حوزه رسانه و ارتباطات فعال است، ياد نميدهند كه بايد با مردم و محيط به عنوان يك انسان چطور مذاكره كرد از اين رو ترجمه اين كتاب در ۴۳ سالگي هديهاي براي من بود كه همه آنچه ياد نگرفته بودم را در اين كتاب ياد گرفتم.» پولادزاده درباره كشف دوباره تئاتر ميگويد: «در جريان ترجمه اين اثر متوجه شدم كه تئاتر براي بازيگر يا اثر معروف ساخته نشده است و يك فعاليت تجاري نيست، بلكه تئاتر براي اين ايجاد شد كه با مردم ارتباط برقرار كند و به ميان آنها بيايد.» محمدرضا وفايي، ديگر مترجم كتاب صحنهپردازي آخرالزماني؛ تئاتر درعصر بحران اقليمي به تحليل روانشناختي - اجتماعي «بياعتنايي به هشدارهاي زيستمحيطي» ميپردازد و از «سندرم كاساندرا» سخن ميگويد: «در اساطير يونان، كاساندرا پيشگويي بود كه حقيقت را ميديد، اما محكوم بود كه هيچكس به او باور نداشته باشد. امروز دانشمندان زيست محيطي، اقليمشناسان، اقتصاددانان منتقد و فعالان محيطزيست، كاساندراهاي عصر ما هستند كه هشدارهايشان ناديده گرفته ميشود.» حالا به همه نگرانيهايي كه به عنوان يك ساكن خاورميانه پرآشوب دارم، نگراني از رقم خوردن يك آخرالزمان اقليمي نيز اضافه شده است، اگر چه وقتي قرار است آخرالزمان رقم بخورد، فرقي در نوع و علت آن وجود ندارد.