جان كري تو هم؟!
اكنون همان امضاي جان كري پاي مقالهاي است كه ايشان به همراه توماس كاپلان در روز يكشنبه ۲۴ فروردين در روزنامه وال استريت ژورنال منتشر كرد. به ترامپ گفتند: «ايران در گوشه رينگ گير افتاده است. در مذاكره با ايران فراتر از مساله غنيسازي هستهاي پيش برويد!» عنوان مقاله اين است: «ترامپ بخت اين را دارد كه ضربه لازم را به ايران بزند!» چرا اين بخت را دارد؟ چون به باور جان كري و كاپلان، ايران در گوشه رينگ گير افتاده است. در مقاله به تحولات منطقه به ويژه سقوط دولت سوريه اشاره شده است و تضعيف حماس و حزبالله و باقي قضايا. ديدم جان برنارد لوي، صهيونيست مشهور فرانسوي از اين مقاله با آب و تاب تمجيد كرده بود. جان لوي چهره پنهان و گاه آشكار حمايت از براندازان است. تامينكننده مالي است. سازماندهنده ملاقات با ماكرون در ماجراي اعتراضها و آشوب پاييز سال ۱۴۰۱ بود. از توماس كاپلان هم به عنوان رفيق شفيق خود تجليل كرده است. نوشته: «ايران بايد شرايط ترامپ را بپذيرد والا كيش- مات خواهد شد.»
مقاله جان كري نشانه ديگري است كه در سياست امروز جهان هيچ جايي براي كمترين خوشبيني و روابط عاطفي در سياست و بين سياستمداران آن هم از نوع امريكايي و اروپايياش و حتي ديگران وجود ندارد. ما هميشه بايد در پشت لبخندها، زهرخند را ببينيم. در پس دستكشهاي ابريشمين چنگالهاي تيز را مشاهده كنيم. ترامپ كه حسابش از اول روشن بوده و هست. خوشبختانه در هدايت مذاكرات از سوي ايران به اين نكته با صراحت و تبيين روشن از سوي رهبري توجه شده و ميشود. مقاله جان كري نشان داد كه تفسير رهبري، تفسيري روشنگرانه بوده و هست: به امريكاييها نميتوان اعتماد كرد! بديهي است معنايش عدم مذاكره نبوده و نيست، اما جايي براي خوشبيني وجود ندارد.