• 1404 شنبه 30 فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6022 -
  • 1404 شنبه 30 فروردين

روزنامه اعتماد در گفت‌وگو با حسن بهشتي‌پور بررسي كرد

نقشه راه ديپلماسي ايران از مسكو تا رم

سفر عراقچي به روسيه نشان داد كه ايران از استراتژي هوشمندانه‌اي پيروي مي‌كند

حديث روشني

عباس عراقچي، وزير امور خارجه كشورمان صبح پنجشنبه با نامه‌اي مكتوب از جانب مقام معظم رهبري تهران را به مقصد مسكو ترك كرد. آقاي عراقچي در ادامه اين سفر ضمن تاكيد بر مفيد و جدي بودن رايزني‌ها با همتاي روسي‌اش گفت: نامه مكتوب مقام معظم رهبري مباحث مختلفي را در بر مي‌گرفت، از جمله مسائل منطقه‌اي و همزمان بحث‌هاي دوجانبه و همكاري‌هايي كه با روسيه در جريان است. از طرفي اين سفر در شرايطي انجام شد كه دور دوم رايزني‌هاي غيرمستقيم ايران و امريكا قرار است امروز شنبه در رم پايتخت ايتاليا با ميانجيگري عمان برگزار شود. به گفته آقاي عراقچي هم روسيه و نيز چين براي كمك به پيشرفت روند مذاكره ميان تهران و واشنگتن اعلام آمادگي كرده‌اند. به باور گروهي از ناظران سفر يك روزه‌آقاي عراقچي نشان از عملياتي كردن ديپلماسي چندجانبه تهران در فرآيند آغاز مذاكرات با واشنگتن دارد. در اين ميان سفر رافائل گروسي، مديركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي و وزير دفاع عربستان به تهران، نشان از اهميت استراتژي چندوجهي ايران در پيگيري مذاكرات غيرمستقيم با ايالات‌متحده براي حل پرونده هسته‌اي دارد. به اين بهانه روزنامه اعتماد با هدف بررسي و ارزيابي سفر وزير امور خارجه كشورمان به مسكو آن هم در آستانه رايزني‌هاي غير مستقيم ايران با امريكا كه قرار است در رم برگزار شود، با حسن بهشتي‌پور پژوهشگر مسائل بين‌الملل گفت‌وگو كرده است. بهشتي‌پور ضمن تاكيد بر نقش سازنده مسكو بر فرآيند مذاكرات غيرمستقيم ايران و امريكا بر اين باور است كه به نتيجه رسيدن رايزني‌ها ي‌تهران و واشنگتن قطعا در راستاي منافع روسيه و چين خواهد بود.

مشروح اين گفت‌وگو را در ادامه مي‌خوانيد:

 

به عنوان سوال نخست، سفر عباس عراقچي به روسيه پيش از دور دوم گفت‌وگوهاي ايران و امريكا را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟ آيا مي‌توان اين سفر را نوعي هماهنگي راهبردي ميان تهران و مسكو قلمداد كرد؟

اول اينكه روابط ايران و روسيه هنوز به سطح يك رابطه راهبردي نرسيده است. فراتر از اين مباحث، به نظر من سفر اخير آقاي عراقچي، نشان‌دهنده اتخاذ يك سياست هوشمندانه از سوي ايران است. ايران به جاي تمركز صرف بر مذاكرات گروه ۱+۵، اين‌بار تلاش كرده است تا در قالب يك چارچوب سه‌جانبه با روسيه و چين وارد گفت‌وگو شود. هدف از اين مذاكرات، ايجاد هماهنگي در مواضع و دستيابي به ديدگاه‌ها و سياست‌هاي مشترك در برابر موضع‌گيري‌هاي ايالات‌متحده و كشورهاي اروپايي است.در همين حال، ايران نيز گفت‌وگوهاي انتقادي خود با اروپا را آغاز كرده است؛ گفت‌وگوهايي كه تاكنون سه دور آن برگزار شده و دور چهارم آن نيز در آستانه برگزاري است. اين گفت‌وگوها عمدتا با هدف جلوگيري از فعال‌سازي «مكانيسم ماشه» صورت مي‌گيرد و دستوركار اصلي آن حول مسائل هسته‌اي متمركز است. هر چند كه رويكرد اين رايزني‌ها انتقادي است با اين حال، اين گفت‌وگوها به نوعي موجب شكل‌گيري هماهنگي‌هايي ميان طرفين نيز شده است.

از سوي ديگر، ايران باب يك گفت‌وگوي غيرمستقيم با ايالات‌متحده را نيز گشوده است. به اعتقاد من، در اين مسير، ايران با توسل به يك سياست مناسب با تمامي طرف‌ها و بازيگران ذي‌نفع در موضوع برجام به صورت موازي وارد گفت‌وگو شده است. اين در حالي است كه پيش از اين، مذاكرات اغلب به صورت يك‌جا و تجميعي برگزار مي‌شد و طرف‌هاي مقابل گاهي مواضع مشتركي عليه ايران اتخاذ مي‌كردند. به نظر من اين شيوه، تاكتيك هوشمندانه‌اي است و اگر با همين روند ادامه يابد، مي‌تواند به نتايج مثبتي منجر شود. در كنار اين تحركات، ايران در حال گفت‌وگو با آژانس بين‌المللي انرژي اتمي نيز هست. اگر ايران بتواند در نهايت با آژانس به تفاهم دست پيدا كند و دو ابهام باقي‌مانده را حل‌وفصل نمايد، عملا بهانه را از دست امريكا و كشورهاي اروپايي براي اعمال فشار خواهد گرفت. در مجموع، اين تحركات نشان‌دهنده آن است كه ايران به ‌صورت همزمان يك ديپلماسي چندجانبه را در پيش گرفته و اميدوار است كه اين مسير به نتايج مثبت و قابل قبولي منتهي شود.

پيش از سفر آقاي استيو ويتكاف، نماينده ويژه ترامپ به عمان جهت رايزني غير مستقيم با تهران، ايشان راهي مسكو شد و توقفي در روسيه داشت، پس ازآن اين ادعا مطرح شد كه برنامه هسته‌اي ايران محور رايزني‌هاي دو بازيگر بوده و مسكو در روند گفت‌وگو دخيل است، به باور شما با توجه به سفر وزير خارجه كشورمان به مسكو پيش از دور دوم رايزني‌ها اين سناريوي ادعايي تا چه اندازه قابل اعتنا است؟

يكي از معضلات اصلي در فضاي رسانه‌اي كشورمان، برداشت‌هاي نادرست و بدفهمي‌هايي است كه درباره ماهيت روابط ايران با ساير كشورها، به‌ويژه روسيه، شكل مي‌گيرد. در اين ميان، بايد توجه داشت كه ايران و روسيه در چارچوب يك «همكاري بيست ساله» پيماني را به امضا رسانده‌اند. اين پيمان، برخلاف ساير توافق‌هاي مشابه روسيه با كشورهايي نظير كره‌شمالي، به ‌صراحت فاقد ‌بندي است كه روسيه را متعهد به حمايت نظامي از ايران در صورت بروز حمله خارجي كند؛ چراكه ايران آگاهانه و با افتخار چنين‌بندي را از مفاد اين قرارداد حذف كرده است.در واقع، ايران همواره بر استقلال نظامي خود تاكيد داشته و به‌ هيچ ‌وجه حاضر نبوده است زير چتر حمايتي يك قدرت بزرگ‌تر، نظير روسيه، قرار گيرد. تصميم حذف تعهد حمايت نظامي در پيمان با روسيه، كاملا در راستاي اين‌سياست اتخاذ شده است. از‌سوي ديگر همان‌طور كه روسيه در قبال ايران تعهد نظامي ندارد، ايران نيز در شرايط مشابه، وظيفه‌اي در قبال دفاع از روسيه ندارد. در همين چارچوب، موضع روسيه در جريان مذاكرات ايران با امريكا، منطقي به نظر مي‌رسد؛ چراكه به باور من، روسيه از حل‌وفصل اختلافات ايران و امريكا استقبال مي‌كند، هرچند در افكار عمومي كشور اين برداشت رواج دارد كه روسيه از استمرار تنش‌ها ميان تهران و واشنگتن سود مي‌برد. واقعيت آن است كه در هر درگيري يا تهديدهاي مشابه، ممكن است برخي كشورها منافع مقطعي كسب كنند، اما آنچه اهميت دارد، رويكرد و راهبرد كلي كشورهاست. به اعتقاد من، بايد اين پرسش را صادقانه مطرح كرد كه اگر ايران و امريكا به تفاهم برسند، آيا توافق ميان دو بازيگر به سود روسيه خواهد بود يا خير؟ به باور من، اين توافق به سود روسيه خواهد بود؛ چرا كه در صورت عدم توافق و در صورتي كه ايران به سمت ساخت سلاح هسته‌اي حركت كند، اين موضوع تهديدي براي امنيت روسيه نيز محسوب مي‌شود. كما اينكه روسيه، در مقاطع گذشته نيز اين نگراني را داشته؛ به‌گونه‌اي كه در دوره پيش از برجام، مسكو به قطعنامه‌هاي شش‌گانه شوراي امنيت عليه ايران راي مثبت داد. اما پس از پذيرش برجام و اجراي تعهدات از سوي ايران، فضا تغيير كرد و در همين راستا روسيه و چين سه قطعنامه عليه ايران را وتو كردند؛ دو قطعنامه مرتبط با موضوع هسته‌اي و يك قطعنامه درباره يمن.

اكنون نيز اگر مذاكرات فعلي ايران و امريكا به نتيجه برسد و ايران به سمت بهره‌برداري صلح‌آميز از انرژي هسته‌اي حركت كند، تحريم‌ها رفع شوند و فضاي تعامل اقتصادي باز شود، اين وضعيت قطعا به نفع روسيه خواهد بود. روسيه نه‌تنها ايران هسته‌اي با غني‌سازي محدود، راتهديدي براي خود نمي‌بيند، بلكه ايران بدون تحريم، شريكي بالقوه و موثر براي توسعه مناسبات اقتصادي و صنعتي براي اين كشور محسوب مي‌شود. تنها چالشي كه در حال حاضر براي روسيه وجود دارد، درگيري اين كشور با غرب بر سر بحران اوكراين است؛ وضعيتي كه البته موجب مي‌شود مسكو در پي تقويت روابط خود با تهران باشد. هم‌اكنون نيز روسيه در اين موضوع در حال گفت‌وگو با ايالات‌متحده است و از اين جهت نمي‌تواند ايران را به ‌خاطر ورود به مذاكرات با واشنگتن سرزنش كند. البته بنده شخصا منتقد جدي سياست تجاوزكارانه روسيه در جنگ اوكراين هستم و بارها نيز اين موضع را اعلام كرده‌ام؛ اما اين مخالفت، دليلي نمي‌شود كه واقعيات موجود را ناديده بگيريم. اينها نكاتي است كه در فضاي سياسي و رسانه‌اي بايد به درستي درك و تحليل شود.

در شرايطي كه روابط ايران و اروپا به واسطه همكاري‌هاي ادعايي نظامي تهران و مسكو، تيره شده، آيا سفر رييس دستگاه ديپلماسي كشورمان به مسكو چرخش ايران به سمت شرق در فرآيند ديپلماسي هسته‌اي را براي اروپايي‌ها برجسته‌تر نمي‌كند؟ در صورت درست بودن اين فرضيه، پاسخ احتمالي اروپا چه خواهد بود؟

در ماجراي جنگ روسيه و اوكراين، ايران همواره بر سياست بي‌طرفي تاكيد داشته است؛ هرچند برخي ادعاها در رسانه‌هاي غربي تلاش كرده‌اند تهران را به عنوان يك بازيگر دخيل در اين جنگ معرفي كنند. از طرفي ما در جايگاهي نيستيم كه از يك كشور متجاوز، هر چند به اصطلاح شريك استراتژيك ما باشد، دفاع كنيم. مساله اين است كه بدانيم در كجاي تاريخ ايستاده‌ايم. كشوري كه به هر دليلي، حتي با ادعاي تهديد از سوي ناتو، به همسايه خود حمله مي‌كند، در نهايت يك «متجاوز» است. از اين رو به باور من ايران اساسا بايد از ورود به معادلات جنگ اوكراين پرهيز كند. ايران بارها بر اين اصل تاكيد داشته كه نه درگير اين جنگ است و نه به‌دنبال نقشي در آن مي‌باشد. سود اصلي اين جنگ تنها به جيب كمپاني‌هاي اسلحه‌سازي در امريكا، انگليس و آلمان سرازير مي‌شود. هر چند كه اگر امكان و ظرفيتي وجود داشت كه ايران بتواند نقش مثبتي در ايجاد ثبات و امنيت در بحران اوكراين ايفا كند، ارزشمند بود. اما در عمل، اين ظرفيت وجود ندارد و حتي روسيه نيز اجازه چنين بازيگري را به تهران نخواهد داد. حال آنكه ايران در خاورميانه توان بازيگري دارد، اما در بحران اوكراين، عملا اين ظرفيت وجود ندارد. از سويي در مذاكرات برجام نيز و پيش از آغاز جنگ اوكراين، موضع روسيه و چين در دفاع از برنامه صلح‌آميز هسته‌اي ايران بارها به ‌صورت مكتوب اعلام شده بود. وقتي روسيه و چين در راستاي منافع خود از موضع ايران حمايت مي‌كنند، در عمل به‌دنبال كنترل وضعيت و اطمينان از صلح‌آميز بودن برنامه هسته‌اي ما هستند. اين گزاره طبيعتا در راستاي خواست اروپايي‌ها است و بعيد است با واكنش تند آنها روبه‌رو شود.

سفر عراقچي به روسيه چه پيامي براي امريكا يا حتي اروپايي‌ها دارد؟ آيا اين ديدار مي‌تواند موضع چانه‌زني ايران در مذاكرات را تقويت كند يا صرفا يك اقدام نمادين است؟

اين مساله را بايد در متن و محتواي نامه مقام معظم رهبري به آقاي پوتين ارزيابي كنيم. محتواي اين پيام، احتمالا در روزهاي آينده از طريق تغيير موضع رسمي روس‌ها مشخص خواهد شد.بعيد به نظر مي‌رسد اين نامه صرفا پيامي غيرمستقيم به امريكا يا اروپا بوده باشد. چنين پيام‌هايي، معمولا در راستاي سياست‌هاي كلان نظام ارسال مي‌شود و مي‌تواند در قالب يك هماهنگي سه‌جانبه بين ايران، روسيه و چين در راستاي حل و فصل معضلات از طريق ديپلماسي فهم شود.براي چين و روسيه نيز اين پيام بسيار مهم است. از همين رو، اين كشورها بارها ايران را به حفظ مسير مذاكره تشويق كرده‌اند. كشورهاي منطقه نيز از جمله عربستان‌سعودي به‌وضوح از اين روند و احتمال رسيدن به مصالحه استقبال كرده‌اند.پيش‌تر عربستان‌سعودي از مخالفان برجام بود، اما اكنون شاهد هستيم كه اين كشور و ديگر كشورهاي عربي، رويكردي حمايتي نسبت به توافق در پيش گرفته‌اند؛ نمونه بارز آن نيز سفر اخير وزير دفاع عربستان به تهران است كه مي‌توان آن را يكي از نشانه‌هاي اين تغيير رويكرد دانست. به نظر مي‌رسد ايران به‌خوبي در حال جا انداختن اين پيام در سطح منطقه است كه به ‌دنبال درگيري نيست، بلكه خواستار صلح، گفت‌وگو و يافتن راه‌حل‌هاي ديپلماتيك براي اختلافات است؛ مسيري كه به نفع تمامي كشورهاي منطقه خواهد بود، چراكه در صورت بروز هرگونه جنگ يا تنش، همه طرف‌ها متضرر خواهند شد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون