• 1404 يکشنبه 24 فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6016 -
  • 1404 شنبه 23 فروردين

«اعتماد» گزارش مي‌دهد

مردي براي تمام فصول مذاكره

عباس عراقچي كه حالا به عنوان وزير امور خارجه راسا در مذاكرات غيرمستقيم با امريكا در عمان حضور پيدا مي‌كند، سابقه‌اي طولاني در زمين مذاكره دارد. او بيش از 4 دهه در حساس‌ترين مذاكرات تاريخ جمهوري اسلامي حضور داشته است؛ ديپلماتي كه وندي شرمن او را «ساكت» و «سخت‌گير» توصيف مي‌كند

 

گروه گزارش

با اعلام خبر آغاز مذاكرات غيرمستقيم بين ايران و امريكا نام عباس عراقچي بيش از پيش در صدر اخبار قرار گرفته است. اگرچه به عنوان وزير امور خارجه دولت چهاردهم عراقچي به خودي خود در مركز توجه قرار داشت اما حالا او راسا در مذاكرات غيرمستقيم با امريكا در عمان حضور پيدا مي‌كند.

عراقچي سابقه‌اي طولاني در زمين مذاكرات جمهوري اسلامي دارد، حتي طولاني‌تر از محمدجواد ظريف با اين وجود مثل خود ظريف مذاكرات برجام نام عباس عراقچي را بر سر زبان‌ها انداخت. نامي كه در امضاي ظريف در سند برجام درج شده است، وقتي ظريف به عنوان وزير امور خارجه دولت يازدهم نام دو معاون خود را ذيل امضايش درج كرد و نوشت: مخلص عباس‌آقا و آقامجيد. همان روزهاي منتهي به توافق برجام بود كه عراقچي در گفت‌وگويي گفت يك گروه سه نفره با ظريف و تخت‌روانچي دارند كه مطالب مربوط به خودشان و مذاكرات را در آن قرار مي‌دهند: «من و آقاي ظريف و آقاي تخت‌روانچي در آن هستيم. برخي اخباري كه ويژه است و لازم است آن دو نفر ديگر هم بدانند هر كسي در گروه قرار مي‌دهد تا ديگران هم در جريان قرار بگيرند. بعضي وقت‌ها هم عكس‌ها و جوك‌ها و مطالبي كه مربوط به خودمان است را مي‌گذاريم! غير از آن فقط اينستاگرام است.»

عراقچي هم سبقه سپاهي دارد و هم وزارت خارجه. خودش در گفت‌وگويي روايت كرده كه با پيوستن به وزارت امور خارجه در سال 1367 از سپاه قدس بيرون آمده است اما همواره به آن دوران افتخار كرده و مي‌گويد «لباس‌هاي آن دوران را هنوز نگه داشته‌ام.»

در خرداد ۱۳۹۵ سخنان جواد منصوري، يكي از نخستين فرماندهان سپاه پاسداران و سفير اسبق ايران در چين، درباره ارتباط آقاي عراقچي با نيروي قدس سپاه پاسداران خبرساز شد. منصوري در مصاحبه با مجله «رمز عبور» گفته بود كه عباس عراقچي و تعدادي ديگر از ديپلمات‌هاي ايراني عضو نيروي قدس سپاه پاسداران هستند. او در پاسخ به مصاحبه‌كننده كه پرسيده بود «بعضي‌ها از جمله آقاي عراقچي سابقه نيروي قدس را دارند و نيروي قدس آنها را به وزارت خارجه معرفي كرده است» پاسخ داده بود آنها «اصلا عضو آنجا هستند.» بعد از انتشار اين مصاحبه، خبرگزاري ايرنا گزارشي به نقل از يك «منبع آگاه» در وزارت امور خارجه منتشر كرد و اين منبع نيز عضويت عراقچي در نيروي قدس را تكذيب كرد. اين منبع كه نامش فاش نشد، سخنان آقاي منصوري را «بي‌اساس و خلاف واقعيت» خواند. سال ۱۳۹۴ در مصاحبه‌اي با هفته‌نامه «پنجره» گفت: «پس از سال ۱۳۶۸ كه وارد وزارت خارجه شدم، رسما از سپاه جدا شدم اما قلبا خير، يعني قلبم هنوز آنجاست. لباس‎‌هاي مقدس آن زمان‎‌ها را هم هنوز خيلي خوب نگه داشته‌ام.»

او داراي كارشناسي روابط بين‌الملل از دانشكده روابط بين‌الملل وزارت امور خارجه، كارشناسي ارشد علوم سياسي از دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي و همچنين دكتراي انديشه‌هاي سياسي از دانشگاه كنت است. عراقچي از اعضاي سپاه پاسداران در جنگ ايران و عراق بود و فعاليت شغلي خود را از سال ۱۳۶۷ در وزارت امور خارجه ايران آغاز كرد. او در فاصله سال‌هاي ۱۳۷۸ تا سال ۱۳۸۲ به عنوان سفير ايران در فنلاند و از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰ به عنوان سفير ايران در ژاپن فعاليت مي‌كرد. در سال ۱۳۹۲ براي يك دوره ۴ ماهه در دولت دهم سرپرست سخنگوي وزارت امور خارجه بود و از سال ۱۳۹۲ تا سال ۱۳۹۶ نيز سمت معاون حقوقي و بين‌الملل وزير امور خارجه را برعهده داشت و از اعضاي تيم مذاكره‌كننده هسته‌اي ايران با گروه ۱+۵ بود. او در پي تغيير ساختار اين وزارتخانه، از ۲۷ دي ۱۳۹۶ تا ۲۳ شهريور ۱۴۰۰ سمت معاون سياسي وزير امور خارجه را برعهده داشت و در زمان دولت سيزدهم مثل بسياري ديگر از چهره‌هاي وزارت امور خارجه دولت حسن روحاني به حاشيه رفت. با اين وجود به عنوان مشاور عالي وزير امور خارجه، عضو انجمن ملي ديپلماسي و البته دبير شوراي راهبردي روابط خارجي فعاليت مي‌كرد.

 

پسر خانواده تاجر كه ديپلمات شد

عباس عراقچي متولد سال ۱۳۴۱ در تهران است و تحصيلات ابتدايي و متوسطه خود را در منطقه پيچ‌شميران گذرانده است. سه خواهر و سه برادر دارد، اما به گفته خودش تنها برادري است كه به دنبال تجارت نرفته و مسير ديگري را برگزيده است.

عراقچي در گفت‌وگويي كه در سال 1393 انجام داده درباره فضاي خانواده خود گفته است: «در صنعت فرش دستباف هستند. پدربزرگ، عموها، پدر و برادرهايم در اين صنعت بودند، تنها كسي كه مسير ديگري رفته، من هستم. دو برادر بزرگ‌تر دارم هر دو در اين حوزه جزو بازرگانان قديمي و خوشنام هستند. يكي از برادرهايم عضو هيات رييسه اتحاديه صادركنندگان و ديگري عضو اتحاديه فروشندگان است. برادر بزرگم قبلا عضو هيات نمايندگان اتاق بازرگاني بود. ايشان كارت بازرگاني‌اش را 41 سال پيش گرفته است يعني زماني كه من هنوز دبيرستان بودم، از اين جهت عرض كردم كه در اين مدت شايع شد وابستگان مقامات آمدند كانديداي اتاق بازرگاني شدند تا از اسم آن مقام سوءاستفاده كنند كه اين واقعا جفا در حق برادر بزرگ من است كه نقش پدري هم نسبت به من دارد. 17سالم بود كه پدرم فوت شد و او براي من پدري كرد. بنابراين من در سايه او هستم نه او در سايه من، حالا اينكه راي بياورد يا نياورد بحث ديگري است.» عباس عراقچي سال ۱۳۵۸ بعد از گرفتن ديپلم، به عضويت سپاه پاسداران در آمد و در پي حمله عراق به ايران براي شركت در جنگ ايران و عراق، راهي جبهه شد. سال ۱۳۶۴ در آزمون ورودي دانشكده وزارت امور خارجه قبول شد و مدرك كارشناسي ارشد خود را در رشته علوم سياسي از دانشگاه آزاد گرفت و در اواسط دهه ۱۳۷۰، مدرك دكتراي علوم سياسي خود را در دانشگاه كنت انگلستان دريافت كرد. عنوان پايان‌نامه دكتراي آقاي عراقچي «تحول مفهوم مشاركت سياسي در انديشه سياسي اسلامي قرن بيستم» است. كارش را به عنوان كارشناس بخش بين‌الملل وزارت خارجه آغاز كرد و مدتي هم سرپرستي نمايندگي جمهوري اسلامي در سازمان كنفرانس اسلامي در شهر جده را برعهده داشت. بعد از آن به رياست مركز مطالعات خليج‌فارس در موسسه مطالعات سياسي و بين‌الملل منصوب شد. دوره اصلي كاري او به عنوان ديپلمات در سال ۱۳۷۸ آغاز شد كه به عنوان سفير ايران در فنلاند به هلسينكي رفت. او در اين دوره همزمان سفير آكرديته جمهوري اسلامي در كشور استوني هم بود. بعد از بازگشت به ايران در سال ۸۲، حدود يك سال رييس اداره اول اروپاي غربي وزارت خارجه و بعد از آن رييس دانشكده روابط بين‌الملل وزارت امور خارجه بود تا اينكه در سال ۱۳۸۴ دولت محمد خاتمي جاي خود را به محمود احمدي‌نژاد داد، دوره‌اي كه عراقچي به معاونت حقوقي و بين‌الملل وزارت خارجه منصوب شد و دوران پرفراز و نشيبي را آغاز كرد.

 

دردسرهاي دولت احمدي‌نژاد براي عراقچي

جلب رضايت محمود احمدي‌نژاد براي انتصاب فردي در معاونت حقوقي و بين‌الملل وزارت خارجه كار ساده‌اي نبوده است اما براساس روايتي كه خود عراقچي از اين ماجرا دارد منوچهر متكي وزير وقت امور خارجه بعد از گفت‌وگو با آقاي عراقچي، پيشنهاد خود را از سرپرستي موقت به انتصاب دايم به معاونت حقوقي و بين‌الملل تغيير مي‌دهد و عراقچي در آذر ۱۳۸۴ رسما اين مقام را بر‌عهده مي‌گيرد. عراقچي در اين شرايط به عنوان معاون حقوقي وزارت امور خارجه در عمل عضو تيم مذاكره‌كننده نيز مي‌شود و به ميدان تنش‌هاي بين علي لاريجاني دبير شوراي عالي امنيت ملي در آن زمان و محمود احمدي‌نژاد رييس‌جمهور وقت مي‌افتد. عراقچي در كتابش به نام «ايران تايشي» نوشته است: اختلافات ميان علي لاريجاني و محمود احمدي‌نژاد در اين دوران، موجب شد تا فشار زيادي به او وارد شود. او فضاي اين شرايط را چنين روايت كرده است: «يك بار خاطرم هست كه در پاسخ به ايرادات آقاي متكي نسبت به برخي وجوه مذاكرات و خرده‌گيري نسبت به من، گفتم: آقاي وزير من بين اختلافات اين دو بزرگوار دارم له مي‌شوم. خواهش مي‌كنم فكري بكنيد.» براساس روايت عراقچي در اين كتاب، بعد از كنار رفتن علي لاريجاني از دبيري شوراي عالي امنيت ملي نظر احمدي‌نژاد تغيير همه اعضاي تيم مذاكره‌كننده بوده است: «كناره‌گيري آقاي لاريجاني پايان داستان نبود. رييس‌جمهور احمدي‌نژاد نظرش تغيير همه اعضاي گروه مذاكره‌كننده و كنار گذاشتن آنها بود. من به عنوان ديپلمات تربيت شده بودم كه در سياست داخلي ورود نداشته باشم و فقط منافع ملي و مصالح جمهوري اسلامي را در نظر بگيرم و به اين اصل در تمام عمر كاري خود در وزارت امور خارجه پايبند بوده‌ام. اما رييس‌جمهور نظر ديگري داشت، لذا بايد كنار مي‌رفتم، نه فقط از گروه مذاكراتي، كه ايضا از سمت معاونت بين‌الملل وزارت امور خارجه. آقاي احمدي‌نژاد صراحتا به آقاي متكي گفته بود عراقچي را كنار بگذار!» بعد از آن در مهر ماه ۱۳۸۶، عباس عراقچي پيشنهاد سفارت ايران در ژاپن را دريافت كرد كه به نوشته خودش در آن زمان احساس خوبي درباره آن نداشته و به او حس بازيكني را د اده كه وسط بازي مربي او را بي‌دليل يا به اشتباه از زمين بيرون مي‌كشد. بعدها البته نظرش تغيير كرده است: «بعدا فهميدم كه اشتباه مي‌كردم. ژاپن به يكي از بهترين تجربيات زندگي كاري و حرفه‌اي‌ام تبديل شد.»

 

بازگشت به تيم مذاكره‌كننده

و در سال ۱۳۹۰، زماني كه علي‌اكبر صالحي، وزير امور خارجه دولت دوم محمود احمدي‌نژاد شد عراقچي بعد از حدود چهار سال از توكيو به تهران بازگشت و به سمت معاون آسيا، اقيانوسيه و مشترك‌المنافع وزارت خارجه منصوب شد. در همين دوره بود كه همراه با سعيد جليلي، دبير وقت شوراي عالي امنيت ملي و مسوول مذاكرات هسته‌اي، در بعضي از جلسات اين مذاكرات حضور داشت. بعد از نامزد شدن رامين مهمان‌پرست، سخنگوي وقت وزارت امور خارجه در انتخابات رياست‌جمهوري سال ۱۳۹۲، عباس عراقچي به صورت موقت جايگزين او شد.

عراقچي كه خود در دهه ۱۳۷۰ به مدت دو سال سردبير مجله سياست خارجي بود و سال ۱۳۸۵ هم تجربه عضويت در تحريريه «همشهري ديپلماتيك» را داشت، در مقام سخنگوي وزارت خارجه رابطه نزديك‌تري با رسانه‌ها برقرار كرد كه به گفته خبرنگاران، بعدها در جريان مذاكرات هسته‌اي منجر به برجام، به ارتباط او با رسانه‌ها كمك بسياري كرد.

وقتي در انتخابات ۱۳۹۲ حسن روحاني پيروز شد عراقچي باز هم مدت كوتاهي سخنگوي وزارت خارجه بود تا اينكه در شهريور ماه محمد جواد ظريف، وزير امور خارجه جديد، او را به معاونت امور حقوقي و بين‌الملل خود منصوب كرد، درست در زماني كه مسووليت مذاكره و پرونده هسته‌اي دوباره به وزارت امور خارجه سپرده شده بود و عراقچي براي بار دوم در مقام معاون حقوقي وزارت امور خارجه عضو تيم مذاكره‌كننده شد؛ شروع دوراني كه عراقچي به عنوان دست راست ظريف تجربه‌اي طولاني از مذاكرات را به ميدان مذاكرات برجام آورد.

 

ساكت، صبور، سخت‌گير

عباس عراقچي در روند مذاكرات برجام چهره خاصي است؛ نخست اينكه در ابتداي امر براساس برخي شنيده‌ها مقاومت‌هايي براي حضور او در تيم مذاكره‌كننده و حتي معاونت امور حقوقي وزارت امور خارجه وجود داشته است، چراكه نام او در تيم مذاكره‌كننده محمود احمدي‌نژاد بوده است اما عراقچي از اين سدها عبور كرده است.

دوم فرم حضور او و روايت‌هايي بود كه بعدها از عراقچي از زبان شخصيت‌هاي غربي نقل شد. داستان ارتباط حرفه‌اي او با وندي شرمن و نقل حواشي شبيه به اينكه هر دوي آنها در ايام مذاكرات برجام نوه‌دار شدند و عكس نوه‌هايشان را در ايام مذاكرات به هم نشان دادند. بعدها در گفت‌وگوها و مصاحبه‌هاي چهره‌هاي غربي از عباس عراقچي، از نگاه غربي‌ها به عنوان چهره‌اي آرام، اما سخت‌گير ياد مي‌شد.

وندي شرمن از‌جمله در مصاحبه با «هاروارد گزت» گفت كه تا زمان رييس‌جمهور شدن حسن روحاني، تيم مذاكره‌كننده ايراني تنها به زبان فارسي حرف مي‌زد و ارتباط تنها از طريق مترجم ممكن بود. به گفته خانم شرمن، اين وضعيت موجب شده بود تا براي ساليان متمادي، مذاكرات با دشواري‌ پيش برود.اما وقتي حسن روحاني به قدرت رسيد و البته وندي شرمن براي نخستين‌بار با عباس عراقچي ملاقات كرد، روش ديپلمات‌هاي ايراني نيز تغيير كرد و آنها به زبان انگليسي مذاكره مي‌كردند. خانم شرمن به «هاروارد گزت» گفت به‌رغم اينكه آقاي عراقچي بارها در مذاكرات شركت كرده بود تا اين زمان طرف روبه‌رو اساسا اطلاع نداشت كه او مي‌تواند به زبان انگليسي صحبت كند.

 

كوچ از وزارت خارجه به شوراي عالي

با آغاز به كار دولت سيزدهم، عباس عراقچي از معاونت وزارت امور خارجه كنار رفت و جاي خود را به علي باقري‌كني داد كه در حلقه نزديكان سعيد جليلي بود. اگرچه به مرور باقري‌كني هم از مواجهه با واقعيت ميز مذاكره از سعيد جليلي كناره‌گيري كرد.

عراقچي در مهر ماه ۱۴۰۰ با حكم كمال خرازي، رييس شوراي راهبردي روابط خارجي، به سمت دبيري اين شورا منصوب شد.

در جريان كارزارهاي انتخابات رياست‌جمهوري ۱۴۰۳ از‌جمله مشاوران سياست خارجي مسعود پزشكيان بود و چند بار به اظهارات رقيب اصلي او، سعيد جليلي، واكنش نشان داد، وقتي جليلي در يكي از مناظره‌ها گفت: «شش قطعنامه سازمان ملل عليه كشورمان تصويب شد كه سه مورد در دوره آقاي لاريجاني بوده است كه در آن دوره ظريف سفير كشورمان در سازمان ملل و عراقچي معاون بين‌الملل بود»، عراقچي واكنش نشان داد و در شبكه اجتماعي ايكس، جليلي را متهم كرد كه براي قطعنامه‌هاي شوراي امنيت عليه ايران، كه در دوره او «كاغذ پاره» خوانده مي‌شد، «دنبال شريك جرم مي‌گردد» و گفت: «دكتر لاريجاني به دليل سنگ‌اندازي‌ها و كارشكني‌ها در مسير مذاكرات كه دكتر ولايتي در مناظره‌هاي سال ٩٢ شمه‌اي از آنها را گفت، در‌نهايت استعفا داد و بنده هم از معاونت بركنار شدم. دكتر ظريف هم در نيويورك اصولا از مذاكرات حذف بود.»

 

سم‌پاشي ثابتي و خنثي‌سازي عراقچي

با معرفي عباس عراقچي به عنوان وزير امور خارجه نيروهاي نزديك به سعيد جليلي در مجلس تمام تلاش خود براي راي عدم اعتماد مجلس به او را انجام دادند. علي‌رغم فشارها و فضاسازي‌هاي مختلف عراقچي تمام اين فضاها را خنثي كرد.

28 مرداد ماه سال گذشته بود كه عراقچي پشت تريبون مجلس گفت: آقاي ثابتي من نمي‌گويم مرگ بر وطني كه هم‌وطنم عراقچي است؛ من احترام مي‌گذارم به وطني كه منتقد آن بدون لكنت صحبت مي‌كند و حتي ولايت‌پذيري مجلس را زير سوال مي‌برد.

اين پاسخ عراقچي واكنشي بود به يك توييت ثابتي در سال 1398 كه در روزهاي اخير در شبكه‌هاي مجازي دوباره داغ شده و دست به دست مي‌شود. اميرحسين ثابتي، نماينده تهران در سال ۱۳۹۸، در توييتر نوشته بود: «مرگ بر آن مرز و معياري كه مرا به خاطر به دنيا آمدن در سرزميني كه در آن عراقچي و ظريف و روحاني و بني‌صدر و... به دنيا آمده‌اند «آشنا» با آنها مي‌داند اما شيرمردان فاطميون را چون چند كيلومتر آن طرف‌تر به دنيا آمده‌اند «غريبه» به من حساب مي‌كند.» او اين توييت را با هشتگ‌هاي امت واحده و مرگ بر ناسيوناليسم منتشر كرده بود.

عراقچي در نيمه دوم سال گذشته نيز روزهاي حساسي را پشت‌سر گذاشت. در ميان آشوب‌هاي بي‌سابقه منطقه و تنش‌هاي نظامي ايران و اسراييل او توانست با كنترل اظهارات خود از دامن زدن به فضاي تنش جلوگيري و در عين حال در زمان لازم با قاطعيت حد و مرزها را رعايت كند. اگرچه ماجراي حضورش در رستوراني در سوريه و بعد از آن سقوط دولت اسد دستمايه طنز در فضاي مجازي شد.

گفت‌وگوي نسبتا تند و تيز ميان عباس عراقچي با خبرنگار شبكه قطري الجزيره وقتي گفت كه «شما قاضي يا فقيه هستيد كه فتواي حلال يا حرام صادر مي‌كنيد؟» در زمستان سال گذشته توجه‌هاي زيادي را به خود جلب كرد.

اين گفت‌وگو در خلال سفر يك‌روزه او به دوحه صورت گرفت و با وجود فرصت كم، مسائل گوناگوني را پوشش داد. قطر حالا از كشوري كه هم ‌و غم خود را پاي اقتصاد گذاشته بود، وارد فاز جديدي از سياست‌ورزي شده است. فازي كه دوحه را وادار مي‌كند در هر منازعه منطقه‌اي وارد شود و نقشي چشمگير در آن بازي كند.

امروز عباس عراقچي پشت ميز مذاكره يكي از سرنوشت‌ساز‌ترين مذاكرات در جمهوري اسلامي مي‌نشيند. مذاكراتي كه هم سرنوشت موضوعات مختلف سياسي را تعيين مي‌كند و هم در زندگي حرفه‌اي خود عراقچي نقطه عطف خواهد بود.


    عراقچي سابقه‌اي طولاني در زمين مذاكرات جمهوري اسلامي دارد، حتي طولاني‌تر از محمدجواد ظريف با اين وجود مثل خود ظريف مذاكرات برجام نام عباس عراقچي را بر سر زبان‌ها انداخت. نامي كه در امضاي ظريف در سند برجام درج شده است، وقتي ظريف به عنوان وزير امور خارجه دولت يازدهم نام دو معاون خود را ذيل امضايش درج كرد و نوشت: مخلص عباس‌آقا و آقا‌مجيد. همان روزهاي منتهي به توافق برجام بود كه عراقچي در گفت‌وگويي گفت يك گروه سه نفره با ظريف و تخت‌‌روانچي دارند كه مطالب مربوط به خودشان و مذاكرات را در آن قرار مي‌دهند: «من و آقاي ظريف و آقاي تخت‌روانچي در آن هستيم. برخي اخباري كه ويژه است و لازم است آن دو نفر ديگر هم بدانند هر كسي در گروه قرار مي‌دهد تا ديگران هم در جريان قرار بگيرند. بعضي وقت‌ها هم عكس‌ها و جوك‌ها و مطالبي كه مربوط به خودمان است را مي‌گذاريم! غير از آن فقط اينستاگرام است.» عراقچي متولد سال ۱۳۴۱ در تهران است و تحصيلات ابتدايي و متوسطه خود را در منطقه پيچ‌شميران گذرانده است. سه خواهر و سه برادر دارد، اما به گفته خودش تنها برادري است كه به دنبال تجارت نرفته و مسير ديگري را برگزيده است.
    عراقچي در كتابش به نام «ايران تايشي» نوشته است؛ اختلافات ميان علي لاريجاني و محمود احمدي‌نژاد در اين دوران، موجب شد تا فشار زيادي به او وارد شود. او فضاي اين شرايط را چنين روايت كرده است: «يك بار خاطرم هست كه در پاسخ به ايرادات آقاي متكي نسبت به برخي وجوه مذاكرات و خرده‌گيري نسبت به من، گفتم: آقاي وزير من بين اختلافات اين دو بزرگوار دارم له مي‌شوم. خواهش مي‌كنم فكري بكنيد.» براساس روايت عراقچي در اين كتاب، بعد از كنار رفتن علي لاريجاني از دبيري شوراي عالي امنيت ملي نظر احمدي‌نژاد تغيير همه اعضاي تيم مذاكره‌كننده بوده است: «كناره‌گيري آقاي لاريجاني پايان داستان نبود. رييس‌جمهور احمدي‌نژاد نظرش تغيير همه اعضاي گروه مذاكره‌كننده و كنار گذاشتن آنها بود. من به عنوان ديپلمات تربيت شده بودم كه در سياست داخلي ورود نداشته باشم و فقط منافع ملي و مصالح جمهوري اسلامي را درنظر بگيرم و به اين اصل در تمام عمر كاري خود در وزارت امور خارجه پايبند بوده‌ام. اما رييس‌جمهور نظر ديگري داشت، لذا بايد كنار مي‌رفتم، نه فقط از گروه مذاكراتي كه ايضا از سمت معاونت بين‌الملل وزارت امور خارجه. آقاي احمدي‌نژاد صراحتا به آقاي متكي گفته بود عراقچي را كنار بگذار!»

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون