• 1404 شنبه 30 فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6014 -
  • 1404 چهارشنبه 20 فروردين

هندسه منازعات در سوريه؛ رقابت‌هاي ژئوپليتيكي

پيدا و پنهان تركيه و اسراييل در شام

محمدرضا بابايي

از زمان آغاز ناآرامي‌ها در سوريه، تركيه به عنوان يكي از تاثيرگذارترين كنشگران منطقه‌اي در تحولات اين كشور ايفاي نقش كرد. آنكارا فضاي سياسي-امنيتي حاكم بر سوريه درگير در جنگ داخلي را فرصت و بستر مناسبي براي ايجاد بازدارندگي در برابر شبه‌نظاميان كرد و تشكيل يك حكومت آلترناتيو متاثر از قرائت نخبگان تركيه‌اي از اسلام سياسي تلقي مي‌كرد. مساله ظهور داعش و گسترش نفوذ فزاينده اين گروه در سوريه و عراق و به دنبال آن تشكيل ائتلاف مبارزه با تروريسم به رهبري ايالات‌متحده و همكاري فزاينده با شبه نظاميان كرد در مبارزه با تروريسم، نقش و جايگاه تركيه را به عنوان يك بازيگر تاثيرگذار در سوريه براي سال‌ها به چالش كشيد. علاوه بر آن، حضور نظامي مستقيم روس‌ها از 30 سپتامبر 2015 به تدريج توازن قدرت را به سود متحدان دولت بشار اسد تغيير داد. آنكارا در خلال اين سال‌ها از طريق مذاكرات آشكار و نهان فشرده با امريكايي‌ها و روس‌ها درصدد بود تا رضايت واشنگتن و مسكو را براي انجام عمليات نظامي عليه شبه‌نظاميان كرد جلب كند. باوجود عمليات‌هاي نظامي تركيه و تصرف بخشي از مناطق تحت سيطره نيروهاي دموكراتيك سوريه (SDF) مناسبات قدرت چندان به سود تركيه تغيير نكرد و درنهايت، آنكارا و مسكو در مارس 2020 بر سر آتش‌بس به توافق رسيدند؛ از اين تاريخ تا 27 نوامبر 2024 تقريبا هيچ تغيير ميداني در سوريه رخ نداد و طرفين به نوعي به اين آتش‌بس پايبند ماندند. حمله نظامي روسيه به اوكراين در فوريه 2022 و رخدادهاي بعد از 7 اكتبر 2023، شرايط و مقتضيات سياسي-نظامي منطقه را به ضرر روسيه و دولت اسد رقم زد. آنكارا كه از عادي‌سازي مجدد با دولت سابق نااميد شده بود، با جديت درصدد بود تا كنشگران درگير در سوريه را براي «رفتن اسد» اقناع كند و در اين امر هم موفق شد، اما فضاي سياسي-امنيتي پيچيده در دوران سوريه پسااسد همچنان جايگاه ژئوپليتيكي تركيه در اين كشور را به چالش مي‌كشد.

 

اسراييل: بازيگر قديم و كنشگر نوظهور

روابط ميان اسراييل و سوريه آميخته‌اي از دهه‌هايي طولاني از تنش‌ و جنگ است. اسراييل در سال‌هاي 1948، 1967 و 1973 با سوريه وارد جنگ و در دو جنگ آخر موفق به تصرف بخش اعظمي از بلندي‌هاي جولان شد، اما منازعات ميان تل‌آويو و دمشق تنها مختصر به اين سه جنگ نشد. جنگ داخلي لبنان در سال 1975 آغاز شد و خلأ قدرت ناشي از اين جنگ به اسراييل و سوريه به عنوان دو بازيگر مهم در لوانت اين مجال را داد تا با تقويت حضور نظامي در اين كشور جنگ‌زده به نوعي بازدارندگي خود را در برابر يكديگر حفظ كنند. در اواخر حكومت حافظ اسد، ميانجيگري‌هايي براي عادي‌سازي روابط ميان دمشق و تل‌آويو مشروط بر به رسميت شناختن اسراييل در مقابل بازگرداندن بلندي‌هاي جولان انجام شد، اما فوت ناگهاني حافظ اسد و شرايط بعد از آن، پرونده اين گفت‌وگوهاي دوجانبه را بست. بشار اسد برخلاف پدرش قائل به ايجاد توازن در روابط ديپلماتيك خود با متحدان عربي و غيرعربي نبود و ديري نگذشت كه به تدريج از كشورهاي عربي فاصله گرفت و اين آغازي بود براي انزواي سياسي تدريجي و در عين حال خودخواسته دمشق در جهان عرب. اسراييل به‌طور عام، رويكرد محافظه‌كارانه‌اي نسبت به تحولات موسوم به بهار عربي اتخاذ كرده بود، زيرا اين انقلاب‌ها و خلأ قدرت بر آمده از آن را فرصتي براي قدرت گرفتن جريان‌هاي بنيادگرا مي‌دانست. با توجه به آنچه ذكر شد تل‌آويو، سوريه بي‌ثبات كه در وضعيت «جنگ همه عليه همه» قرار داشت را به سرنگوني دولت اسد و قدرت گرفتن يك حكومت غيرسكولار ترجيح مي‌داد. با اين وجود، تحولات بعد از 7 اكتبر نقش مهمي در بازنگري رويكردهاي استراتژيك اسراييل در قبال سوريه ايفا كرد. در دوران رياست بشار اسد به خصوص در برهه جنگ داخلي، عمليات‌هاي نظامي اسراييل در خاك سوريه محدود بود؛ اما در دوران سوريه پسا اسد، خلأهاي سياسي و امنيتي در اين كشور تاثير مستقيمي در رويكرد تهاجمي‌تر اسراييل ايفا و فرصت را براي انجام يك حمله هوايي گسترده با هدف نابودي تجهيزات و تاسيسات نظامي به جاي مانده از حكومت سابق را مهيا كرد. تضعيف قدرت نظامي حكومت جديد در سايه مداخله نظامي در جنوب سوريه و حمايت از اقليت دروزي‌ها، نخبگان دمشق را در شرايط آزمون سياسي دشواري در سطح داخلي و بين‌المللي قرار داد.

 

فصل جديدي از منازعه

نقش برجسته تركيه در حمايت از مخالفان مسلح سوري و در نهايت قدرت گرفتن آنها به عنوان آلترناتيو سياسي در سوريه پسا اسد، دامنه نفوذ سياسي و نظامي آنكارا را بيش از پيش گسترش داد. اغلب وزرا و چهره‌هاي شاخص سياسي حكومت جديد تكنوكرات‌هايي هستند كه تابعيت تركيه را دارند و به نوعي متاثر از الگوي حكمراني سياسي در اين كشورند. حكومت جديد سوريه، وارث يك كشور جنگ‌زده با زيرساخت‌هاي صنعتي ويران و اقتصاد ورشكسته است؛ از اين رو، نخبگان سياسي سوري درصدد گشايشي جديد در روابط خارجي خود با كشورهاي عربي منطقه و همسايگان خود هستند. عربستان‌سعودي، قطر و تركيه مي‌توانند نقش كليدي را در بازگرداندن جايگاه سوريه در جامعه جهاني ايفا كنند. با اين وجود حاكمان دمشق نسبت به رويكردهاي محافظه‌كارانه رياض دچار نوعي تشكيك و ترديد هستند، اما در رابطه با دوحه و آنكارا وضعيت متفاوت است. سرمايه‌گذاري‌هاي كلان قطر براي تضمين ثبات و امنيت در سوريه اين كشور را به يك هاب ترانزيتي مهم براي صادرات گاز مايع قطر به اروپا فراهم مي‌كند. تركيه نيز به عنوان دومين ارتش قدرتمند ناتو مي‌تواند ضمن ايفاي نقش در بازسازي ارتش جديد سوريه و نهادهاي اطلاعاتي-امنيتي اين كشور با استقرار پهپادهاي نظامي و سامانه‌هاي پدافند هوايي ضمن تضمين حريم هوايي سوريه، نوعي بازدارندگي در برابر رقباي دمشق ايجاد ‌كند. در مقابل، اسراييل نسبت به رويكرد و نيات نخبگان جديد دمشق بدبين است و توسعه روزافزون روابط ميان سوريه و تركيه را بستر خطرناكي براي گسترش دامنه نفوذ ژئوپليتيكي آنكارا در درياي مديترانه و لبنان مي‌داند.

 

گرانيگاه استراتژيك تركيه در سوريه

مساله خروج نيروهاي امريكايي از سوريه در دوره اول رياست‌جمهوري دونالد ترامپ مطرح شده بود؛ اما خطر قدرت گرفتن مجدد داعش نه تنها مساله خروج امريكايي‌ها از سوريه را به تعويق نينداخت، بلكه منتج به گسترش دامنه‌ همكاري‌هاي نظامي-امنيتي با نيروهاي دموكراتيك سوريه شد. با اين وجود، آنكارا درصدد اقناع واشنگتن براي خروج از سوريه است با اين شرط كه اين كشور خلأ امريكا را در مبارزه با داعش پر خواهد كرد. اهداف بلندمدت تركيه صرفا در مبارزه با تروريسم و بازسازي ارتش سوريه خلاصه نمي‌شود؛ بلكه فراتر از آن آنكارا قصد دارد با احداث چند پايگاه نظامي در فرودگاه‌هاي به جاي مانده از حكومت سابق در حماه و حمص خود را به مناطق تحت سيطره شبه‌نظاميان كرد در ديرالزور، مرز لبنان و مناطق عمدتا علوي‌نشين طرطوس و لاذقيه كه به درياي مديترانه اشراف دارند، نزديك كند.

در طول هفته‌هاي گذشته چند هيات نظامي تركيه‌اي از فرودگاه‌هاي حماه، T-4 (طياس) و تدمر (پالميرا) در شرق استان حمص بازديد كردند. هدف از اين بازديد بررسي زيرساخت‌ها و ظرفيت‌هاي اين فرودگاه‌ها براي استقرار سامانه‌هاي پدافند هوايي و پهپاد بود. فرودگاه حماه در جهت غرب اين شهر واقع شده است. اين فرودگاه فاصله چنداني با روستاها و مناطق عمدتا علوي‌نشين سهل‌الغاب و ساحل (طرطوس و لاذقيه) ندارد. فرودگاه حماه براي ترك‌ها از اين جهت حايز اهميت بود كه مي‌توانست يك خط لجستيكي مهمي براي پشتيباني از ناوگان دريايي تركيه در بنادر سوريه باشد. ناگفته نماند كه مقامات آنكارا در چارچوب دكترين «وطن آبي» سياست توسعه نفوذ در مديترانه را دنبال مي‌كنند. ظهور حكومت جديد نزديك به تركيه در دمشق مي‌تواند فرصت را براي باز ترسيم خطوط مرزي آبي ميان تركيه و سوريه فراهم كند و چه‌بسا امتياز احداث پايگاه دريايي در بندر لاذقيه را از نخبگان دمشق بگيرند. در آن صورت تحقق اين سناريو، فرودگاه حماه مي‌تواند نقش يك گرانيگاه نظامي مهمي براي حراست از ناوگان دريايي تركيه بازي كند.

اهميت راهبردي فرودگاه‌هاي تدمر و T-4 در شرق حمص نيز كمتر از فرودگاه حماه نبود. فرودگاه تدمر كمتر از 120 كيلومتر با اولين موضع نظامي شبه‌نظاميان كرد در حومه شرقي ديرالزور فاصله دارد و مي‌توانست در آينده در جنگ عليه شبه‌نظاميان كرد در استان ديرالزور استفاده شود. شرايط در رابطه با فرودگاه T-4 (طياس) بسيار متفاوت است. اين فرودگاه، بزرگ‌ترين فرودگاه در سوريه محسوب مي‌شود كه در نزديكي اتوبان تدمر-حمص و نزديك شهرك القريتين قرار دارد. اين فرودگاه تنها كمتر از 90 كيلومتر با مرز لبنان فاصله دارد و در جريان جنگ داخلي سوريه تقريبا از حملات مهلك در امان مانده است و زيرساخت لازم را براي تبديل شدن به يك مركز فرماندهي مهم و محلي استقرار سامانه پدافندي تركيه و پهپادهاي اين كشور دارد. در صورت استقرار نظاميان تركيه در فرودگاه T-4، اين فرودگاه مي‌توانست به نقطه طلاقي براي توسعه دامنه نفوذ ژئوپليتيكي آنكارا در لبنان تبديل شود و برتري هوايي اسراييل در آسمان سوريه را به چالش ‌كشد.

 

حمله پيشدستانه و منازعه ژئوپليتيكي ناتمام

اسراييل با درك ابعاد و پيامدهاي احتمالي استقرار نيروهاي نظامي تركيه در فرودگاه‌هاي مذكور و به چالش كشيدن نفوذ ژئوپليتيكي تل‌آويو در لوانت، در اقدامي پيشدستانه فرودگاه‌هاي تدمر، T-4 و حماه را در يك رشته حملات هوايي جداگانه در طول دو هفته گذشته مورد هدف قرار داد و عملا با انهدام زيرساخت‌ها و تاسيسات اين فرودگاه‌ها، آنها را براي استقرار نظامي تركيه بي‌استفاده كرد. آنكارا در واكنش به اين اقدامات، درصدد آن برآمد تا از تشديد تنش‌هاي ژئوپليتيكي با اسراييل خودداري كند. اعتراضات احزاب و جريان‌هاي سياسي مخالف حكومت تركيه در واكنش به عزل شهردار استانبول اكرم امام اغلو، مجال را از آنكارا براي گشايش فصل جديدي از فصول منازعات ژئوپليتيك در سوريه سلب كرده است. از سوي ديگر، كشورهاي عضو ناتو تمايلي براي تنش اعضاي خود با اسراييل را ندارند. انهدام زيرساخت‌ فرودگاه‌هاي مذكور توسط نيروي هوايي اسراييل، بحث استقرار سامانه‌هاي پدافند هوايي تركيه و پهپاد در سوريه را مسكوت گذاشت. با اين حال، اقدامات آنكارا و تل‌آويو را تنها مي‌توان آغاز فصل جديدي از رقابت‌هاي ژئوپليتيكي ميان يك بازيگر جديد (اسراييل) در برابر يك بازيگر قديمي (تركيه) تعبير كرد.

كارشناس جهان عرب

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون