بررسي شكست استقلال مقابل تراكتور در گفتوگو با علي لطيفي
به شرافت استقلاليها قسم بازيكنان كمكاري نكردند
روزبه دلاور
در يك عصر بهار در تبريز، استقلال بار ديگر طعم تلخ شكست را چشيد و با نتيجه دو بر يك مغلوب تراكتور شد. اين باخت در هفته بيست و چهارم ليگ برتر نهتنها آبيپوشان پايتخت را از كورس مدعيان كسب سهميه بازيهاي آسيايي دورتر كرد بلكه جايگاه آنها را به رده دهم جدول تنزل داد. در مقابل، تراكتور با اين پيروزي ارزشمند جايگاه خود را در صدر جدول مستحكمتر كرد و گامي بلند به سوي قهرماني برداشت. شاگردان اسكوچيچ با ارايه يك بازي حسابشده و استفاده از ضعفهاي استقلال سه امتياز شيرين خانگي را كسب كردند و نشان دادند كه براي كسب عنوان قهرماني در اين فصل از بازيهاي ليگ برتر حرفهاي زيادي براي گفتن دارند. اما اين شكست براي استقلال، زنگ هشداري جدي به صدا درآورد و آينده نيمكت بوژوويچ را بيش از پيش در هالهاي از ابهام فرو برد. براي بررسي كارشناسي اين بازي با علي لطيفي يكي از پيشكسوتان استقلال گپ و گفتي ترتيب داديم كه ماحصل آن را در ادامه ميخوانيد.
بازي استقلال مقابل تراكتور چطور بود؟
اين يك بازي شش امتيازي براي تراكتور بود با توجه به اينكه در كورس قهرماني قرار داشت اما براي استقلال كه تحت هر شرايطي بايد برنده باشد شرايط خوب پيش نرفت. متاسفانه در فاجعهبارترين فصل اين باشگاه مجددا استقلال باخت. وقتي تيمي كه در بحران قرار دارد بازي مهمي را ببازد مشكلاتش مجدد شروع ميشود. متاسفانه ميبينيم هوادارها به بازيكنان ميپرند و بيغيرت ميگويند در صورتي كه فقط بازيكنان مقصر نيستند. مديران قبلي و مديران يك دهه گذشته مقصر هستند كه دور باطلي چرخيدند و بيثباتي را در اين تيم حاكم كردند.
ريشه اصلي مشكلات استقلال در اين فصل فني است يا مديريتي؟
در راس باشگاه استقلال سه تا مدير داريم كه هر سه جزو مديران بسيار توانمند ورزشي و سياسي هستند. دكتر تاجرنيا ورزشي و سياسي است كه فضاي استقلال را ميشناسد، آقاي نظري جويباري ساليان سال مديريت كرده و تخصصي در حوزه استقلال، مدير توانمندي است و دكتر اسدي كه بازيكن ملي بوده و يادم ميآيد تيم ملي را رها كرد و به جبهه رفت و بعدها در مديريت ورزشي و سياسي جزو ارشدها بوده است. تنها كسي كه از منافعش در دبيركلي گذشت و جلوي زيادهخواهي كيروش ايستاد اما در آنجا حامي نداشت. پس در حال حاضر به لحاظ توانمندي مديريتي مشكلي نداريم و آنها توانستند در تيم دوستي را حاكم كنند.
مشكل فني است؟
قبلا در تيم نفاق بود. دو، سه تا مشكل در اين وضعيت دخيل است؛ يكي بيثباتي در يكدهه گذشته است. پرسپوليس يك دهه قبل مثل استقلال چهار تا چهارتا گل ميخورد اما برانكو را آوردند و زمان دادند. تيم برانكو هر سال دو تا عوض ميشدند اما در استقلال خواسته يا ناخواسته با توطئههايي كه ميشد همراه با مديراني خودي كه وزارت ورزش انتخاب ميكرد تا ميخواست تيم به ثبات برسد از درون ميپاشيد. هر سال از بازيكن تا مربي و مدير تغييرات شكل ميگرفت. با اين وضعيت رئال و بارسا هم نميتوانند دوام بياورند! البته استقلال گلخانهاي هم به موفقيت ميرسيد اما بدون برنامهريزي. موضوع بعدي اينكه بازيكناني در استقلال هستند كه فشارها را نميتوانند تحمل كنند برعكس پرسپوليس. در اين تيم فقط رضاييان و چشمي و حسيني ميتوانند فشارها را تحمل كنند. ضمن اينكه مصدوميتها از روز اول در تيم بود. يا وقتي نكونام دربي را باخت و رفت و موسيمانه آمد در هفته پنجم، ششم جاي اينكه به تيمش روحيه دهد حرفهايي زد كه روحيه تيم از صفر به زير صفر رسيد. همان زمان مصاحبه كردم گفتم اين مربي نيست اما هوادار كه صاحب اصلي و بدون مزد تيم است به من فحش خواهر و مادر ميدادند! اما همينها چهار هفته بعد گفتند اين به درد نميخورد. متاسفانه در ورزش و سياست بخشي از مردم براي دلخوشي موقت هم شده دوست دارند دروغ بشنوند!
برگرديم به بازي با تراكتور. بعضيها ميگويند چون استقلاليها نميخواستند به پرسپوليس براي رسيدن به قهرماني كمك كنند مقابل حريف كمك كاري كردند. نظر شما چيست؟
نه. بازيكنان با شرفتر از اين حرفها هستند. شايد يك جاهايي سنگتمام نگذاشتند اما استقلاليها خودشان الان بهشدت تحت فشار قرار دارند. استقلال يا تيمهاي ديگر بارها نشان دادند قهرماني يك تيم ديگر برايشان فرقي ندارد و حرف از شرافت است و من روي شرافت بازيكنان و مديران فعلي استقلال قسم ميخورم كه چنين چيزي نميتواند باشد. بازيكنان استقلال را با همين بازيكنان تراكتور مقايسه كنيد! چند تا بازيكن بازي دربيار دارند يا ميدان ديده باشند؟ ضمن اينكه استقلال در ساختار دفاعي مشكل دارد. اين تيم نتوانست از اول فصل بالانس لازم را به وجود بياورد. تيمي كه يك گل جلو افتاده و بعد تا ميخورد يعني تيم روح ندارد! ضمن اينكه هوادار فشار گذاشت و مربي خارجي آوردند اما بهترين كار اين بود مربي ايراني ميآوردند و آخر فصل سر فرصت مربي خارجي بياورند.
صحبت از حضور مربيان ايراني به جاي بوژوويچ است.نظر شما در اين باره چيست؟
خودم موافق سرمربيان داخلي هستم اما مگر اسم فيروزكريمي نيامد؟ حالا اسم تمام مربيان ايراني را بگذاريد كنار مربي ضعيف خارجي اما باز هم هوادار سرمربي خارجي ميخواهد. الان مربي ايراني هر كسي بيايد ميسوزد. از سر ناچاري همين ويچ را آوردند. همشهريانش به او گفتند ايران جاي خوبي براي پول درآوردن است و كافي است سياسي حرف بزني! همه چي را ول كرده و گفته اسلحه دهيد ميخواهم با امريكا بجنگم! من هم استوري كردم و نوشتم شما اين كار را نكن شما بيا بيزحمت قراردادت را ببخش به مردم فلسطين. مديران استقلال هم اين مساله را ميدانند اما فشار عمومي اجازه نداد درست فكر كنند.
به نظر شما بيرون از مجموعه استقلال گفتند چون بوژوويچ آن حرفها را زد سرمربي اين تيم شود؟
بله. من اينطور تصور ميكنم. آن صحبتها براي يكسريها خوشايند است و همانها ساپورتش كردند. من مرگ برامريكا بگويم بعد دلارها را در امريكا خرج كنم؟