نقاش نابينا
اسدالله امرايي
نقاش نابينا مجموعه كامل اشعار آنا آخماتوا با ترجمه احمد پوري و روشنك آرامش در نشر چشمه منتشر شد. اين كتاب كه ۸۴۵ صفحه است كليه اشعار اين شاعر را يكجا ارايه كرده و شرح و تفسير و نكات مبهم شعرها نيز در توضيحات آمده است. دو مقدمه هم به قلم آيزا برلين و آناتولي نيمن بر غناي كتاب افزوده.
يك آسمان سپيد با سپيدي دهشتآور
و زمين بسان زغال و گرانيت.
زير اين ماه ژوليده
هيچ چيز ديگر نميدرخشد.
شاعر كسي است كه نميتوان چيزي به او داد و نميتوان چيزي از او گرفت. آنا آخماتوا اين جمله را در پايان عمر خود براي تربيت شاعراني بيان كرد كه شكايت داشتند از اينكه نه به رسميت شناختهشدهاند و نه چيزي از آنها منتشر شده است. اين بيانيه كه حاصل شش دهه شاعري او بود مانند طلسمي بر لبان او جاري شد. جامعه سعي كرده بود چه چيزي به شاعر بدهد و چه چيزي از او بگيرد. آنّا آخماتووا با نام اصلي آنّا آندرييوا گارينكو زاده ۲۳ ژوئن ۱۸۸۹- درگذشته ۱۹۶۶، شاعر و نويسنده روس بود. او يكي از بنيانگذاران مكتب شعري آكمهئيسم بوده است. در آن زمان در روسيه سمبوليسم مكتب شعري مسلط بود؛ اما دو جريان شعري جديد نيز در حال شكلگيري بود كه يكي جرياني كه آخماتووا و همسر اولش و چند شاعر جوان ديگر آن را به وجود آوردند و به آكمهايسم مشهور شد و جريان ديگر شعري، جنبش فوتوريسم بود كه شاعر شاخصش، ماياكوفسكي بود. هرچند بعدها فوتوريستها بسيار مطرح شدند و آكمهايستها تداوم پيدا نكردند اما عقايد شعري آغاز دهه بيست روسيه تقريبا به تساوي ميان هواداران آخماتووا و ماياكوفسكي تقسيم شده بود. هرچند در آغاز فعاليت آكمهايستها در سال ۱۹۱۴، از سوي منتقدان و جامعهشناسان ماركسيست مورد استقبال قرار گرفتند، اما بعدها در زمان استالين، آن را «ادبيات اشراف و زمينداران» لقب نهادند و محكومش كردند. آنها اينبار از چشم حكومتيان افتادند و دچار انواع و اقسام فشارهاي اجتماعي شدند. بعد از مرگ استالين و فضاي آزاد سياسي آزادتر، از آنا آخماتوا رفع اتهام شد و دوباره به عضويت انجمن نويسندگان اتحاد شوروي درآمد. بنمايههاي اشعار وي را گذر زمان، خاطرات و يادبودهاي گذشته، سرنوشت زن هنرمند و دشواريها و تلخيهاي زيستن و نوشتن در زير سايه استالينيسم تشكيل ميدهد. گستره شعرهاي وي از تصنيفهاي كوتاه تا اشعاري با ساختار پيچيده را در بر ميگيرد. سبك او كه مشخصهاش ايجاز و قيود عاطفياست، بهوضوح بكر و متمايز از شاعران همدوره خود است و لحن زنانه استوار، پيشگامانه و شفاف وي، فصل جديدي در شعر روسيه را رقم زد. مجموعه حاضر كه به همت احمدپوري و روشنك آرامش در نشر چشمه منتشر شده شامل همه اشعار اين شاعر است. از جمله دو كتاب قبلي كه احمد پوري در نشر چشمه و انتشارات نگاه منتشر كرده بود. ديباچه مجموعه به قلم آناتولي نيمن است و يادنامهاي به قلم آيزا برلين در مقدمه مترجمان به روند ترجمه كتاب اشارات مبسوطي شده است. كتاب حدود ۲۰۰ صفحه شرح و توضيحات دارد كه شناخت جامع و كاملي از اين شاعر در اختيار خواننده ميگذارد.
بيمار ميشوم همانطور كه انتظار ميرفت در هذيان مجنون ميشوم
با همه دوباره ملاقات ميكنم
در كوچههاي پهن قدم ميزنم
در باغ ساحل دريا كه پر از باد و نور است.
امروز حتي مردگان حاضر به بازگشت شدهاند
و تبعيديان در خانه مناند
تو كودكي را به دست من ميسپاري
كه من از مدتها قبل در انتظارش بودم