ادامه از صفحه اول
پزشكيان! دريغ است ايران كه ويران شود
اينان همگی بندگان خدايند و در بيتالمال شريك و سهيم. آگاه باشيد كه عطا كردن مال در غير جای خودش تبذير است و اسراف. آقاي رييسجمهور! شما كه تقريبا در تمام سخنانتان چه در ايام انتخابات چه بعد از آن به نهجالبلاغه استناد داريد، بودجه 1404 چه شباهتي به روش و منش مولي علي (ع) دارد. آقاي پزشكيان! فرصت كم است، شايد اصلا ديگر فرصتي نباشد بايد كاري كنيد كارستان و با شجاعت تمام در مقابل تمام مفاسد گفته شده بايستيد. نيك ميدانيد كه شرق و غرب و حتي تعدادي از همسايگان ما نيز براي ويراني و فروپاشي ايران روزشماري ميكنند. آقاي رييسجمهور! خودتان به پير و به پيغمبر قسم خورديد كه مدافع حقوق مردم باشيد اگر به عهد و قسم خود مبني بر دفاع از حقوق مردم پايبند باشيد و به وظيفه خود طبق ماده 113 قانون اساسي عمل كنيد و فساد، رانت و قاچاق داخلي را از بين ببريد قطعا مردم پشت سر شما خواهند ايستاد و تحريمها و زورگوييهاي ترامپ راه به جايي نخواهند برد. و در نهايت آقاي پزشكيان! مردم، به شما راي دادند نه افراطيون، پس به قول برادر عزيزم جناب جعفر گلابي، وفاق را با مردم معنا كنيد نه با تندروها.
وزرایی که پای میز محاکمه رفتند
يكي از بزرگترين اختلاسها در تاريخ 45 ساله انقلاب. راستش براي خواندن صفرهاي بيشمار مبلغي كه در پرونده چاي دبش از منابع و دارايي اين ملك غارت شده، همين حالا هم بايد خودم را به زحمت بيندازم. رقمي نزديك به سه و نيم ميليون دلار كه ميشود حدود يكصد و چهل هزار ميليارد ريال! شايد معادل بودجه چندين وزارتخانه، معادل كل بودجه عمراني كشور، آن هم در شرايطي كه بسياري از طرحهاي عمراني منتظر تامين نقدينگي است و پولی هم نيست. سه و نيم ميليارد دلار براي واردات چاي! اينها را كه در برابر اعداد ناچيز محكوميت زندان ميگذارم كمي مرا به تامل وا ميدارد؛ راستش تناسبي ميان جرم و مجازات حس نميكنم و اين، آن سويهاي است كه در دل بارقههاي اميد، بذر يأس را هم ميكارد. اما از اين يأس كه بگذريم، اين بدعت كمسابقه در نظام قضايي ايران اتفاق فرخندهاي است. بايد از آن استقبال كرد و همين كه اصل بيستم قانون اساسي جامه عمل بپوشد، جاي بسي خرسندي است. اصلي كه دستكم در نظر جامعه به محاق فراموشي رفته و جامعه آن برابري و توازن را در پيشگاه قانون احساس نميكند. در فضايي كه همه چيز رنگ و بوي سياسي به خود گرفته و جامعه بر اين باور است كه تصميمات، آرا و نظرها متاثر از مشرب سياسي و فكري است و ميان خودي و غيرخودي تفاوت آشكاري هست، نفس اين حكم با همه تفاصيلش دستگاه قضا را تا حد زيادي از آماج حملات جناحي بودن و سوگيري و متاثر شدن از مشربها و جريانهاي فكري و حزبي و جناحي دور ميكند. سلامت دستگاه قضا و استقلال و بيطرفي آن در جامعه امنيت خاطري ايجاد ميكند كه مردم را به آينده و افقها روشن اميدوار نگه ميدارد. به عنوان كسي كه سالهاي درازي از عمر خود را چه در كسوت قضاوت و چه حالا كه رداي وكالت را به تن كردهام، در سيستم قضايي ايران سپري كردهام، به اين درك عميق رسيدهام كه بيطرفي و استقلال دستگاه متضمن عدل و داد و برابري مردم در برابر قانون است. اين اعتقاد و باور كه دادخواهي مردم به سرمنزل مقصود ميرسد و از سوي ديگر تخلفات و انحرافها از هر مشرب فكري و حزبي و جناحي بدون كيفر نميماند، بارقههاي اميد را در دل مردم زنده نگه ميدارد. معتقدم نفس اين محاكمه و رأي را بايد به فال نيك گرفت.