• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۷ بهمن
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5975 -
  • ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۷ بهمن

«وفا تابش» مجري و مدير پيشين سد كارون سه در گفت‌وگو با «اعتماد»:

به جاي بهره‌برداري 40 درصدي از منابع آبي، 90 درصد استفاده مي‌كنيم

   احداث  855  حلقه  چاه  در  45  سال  اخير   

  150  ميليارد  مترمكعب  ناترازي  در  بخش  آب‌هاي  زيرزميني

   كاهش  30  ميليارد  متر مكعبي  آب‌هاي  تجديدپذير

 

وقتي صحبت از بحران آب و مديريت منابع آبي در كشور مي‌شود، دو ديدگاه بيشتر از هر نظر و ايده‌اي مورد توجه قرار مي‌گيرد؛ «بايد سدسازي را توسعه دهيم» و «سدسازي بايد متوقف شود.» هر دو ديدگاه هم نظرات خود را دارند و تلاش مي‌كنند ديدگاه طرف مقابل را نيز با دلايلي كه دارند نقض كنند اما نكته اينجا است كه دستاورد هر دو ديدگاه يك موضوع است؛ بحران آب. بحراني كه هر سال از يك‌سو به دليل كاهش بارش و مديريت نادرست ازسوي ديگر جدي‌ و جدي‌تر مي‌شود و از همه مهم‌تر اقدام كارآمد و تاثيرگذاري براي رد شدن از آن ارايه نمي‌شود. توقع مردم و جامعه از متوليان امر اين است كه تنها به ارايه آمار بسنده نكنيد اينكه يك سد در يك استان با كمترين ميزان دخيره آبي روبه‌رو است اما در مقابل يك سد در استان ديگري اوضاع بهتري دارد كه در سطح كلان مشكل مردم را حل نمي‌كند، رفع اين معضل نياز به ايده‌هاي خلاقانه و كارآمد و اجراي درست دارد. دوستداران و فعالان محيط‌زيست مي‌گويند: امروزه مسائل و مشكلات بسياري با معضلات زيست‌محيطي ارتباط دارد كه يكي از اين مسائل سدسازي نادرست است؛ درواقع سدسازي علاوه بر مزايا و كاربردهايي كه دارد، مي‌تواند مشكلات و تبعات بسياري براي رودخانه، محيط‌زيست و بخش‌هاي اطراف خود ايجاد كند و عملا عامل بسياري از مشكلات زيست‌محيطي ناشي از احداث سد بر محيط رودخانه‌ها است. آگاهي از آنچه دوستداران و فعالان محيط‌زيست مي‌گويند و تصميم درباره مديريت بحران آب بهانه گفت‌وگوي «اعتماد» با وفا تابش، مجري و مدير پيشين سد كارون سه شد. او مي‌گويد: به جاي برداشت 40درصدي از آب‌هاي تجديدپذير 90درصد استفاده مي‌كنيم و اين يعني فاجعه.

 

سال‌هاست كه طرفداران محيط‌زيست اساسا با ساخت سد در كشور مخالفند. دليل اين مخالفت منطقي است يا خير و آيا در كشوري مثل ايران كه خشك و نيم خشك است سدسازي روش صحيحي براي مديريت آب‌هاي سطحي است؟

دوستداران محيط‌زيست كلا با هرگونه دستكاري در طبيعت مخالف هستند و معتقدند طبيعت را هرچه بكرتر و دست‌نخورده‌تر نگهداري كنيم بهتر است و اين بحث به حوزه سدسازي تسري پيدا كرده است و تصور اين است كه ساخت سدها هم به نوعي دستكاري در طبيعت است و لذا با آن مخالفت مي‌كنند.

واقعيت اين است كه به همان دليلي كه شما گفتيد ما يك كشور نسبتا خشكي هستيم، براي بهره‌برداري مناسب‌تر از آب‌هاي سطحي، روشي كه در همه دنيا چه در گذشته و حتي اكنون در خيلي از جاهاي دنيا به عنوان يكي از راه‌هاي مهار آب‌هاي سطحي يا كنترل آب‌هاي سطحي و استفاده از آن استفاده مي‌شود همين سدسازي است. ما در ايران هم از قبل از انقلاب و بعد از انقلاب به همين روش عمل كرديم. به لحاظ تعداد و به اصطلاح بخواهيم در يك سيستم مقايسه‌اي برويم، تعداد زيادي از كشورها وجود دارند كه ميزان سدهايي كه ساختند از سدهايي كه ما در ايران ساختيم بسيار بيشتر است. فكر مي‌كنم تا جايي كه در خاطرم است حتي جزو 10 كشور اول دنيا از نظر تعداد سدهاي ساخته شده نيستيم. مثلا در آماري ديدم كه به صورت نسبي يعني در هر هزار كيلومتر مربع در كره‌جنوبي 37 و در ژاپن 23 برابر ايران سد ساخته شده است.

بنابراين اين موضوعي نيست كه در ايران به صورت استثنايي دنبال شود، بلكه روشي است براي كنترل آب‌هاي سطحي. داستان هم به اين ترتيب است كه ما در يك دوره‌هايي خشكسالي و در دوره‌هايي ترسالي داريم و بعضي از رودخانه‌هاي ما در حالت‌ها و مقاطعي 500 تا 600 برابر يك شرايط مشابه در همان مقطع زماني از سال ممكن است آب داشته باشند. سيلاب‌هاي مخربي كه ممكن است در رودخانه‌ها جاري شود، بهترين روش براي ذخيره كردن و استحصال آب آنها ساخت سد است. شايد اين تنها روش نگهداري آب نباشد اما به هرحال با مطالعات نسبتا وسيع و گسترده‌اي كه معمولا انجام مي‌شود ساخت سد بهترين گزينه است البته با درنظر گرفتن شرايط زمين‌شناسي، هيدرولوژي و زيست‌محيطي يعني نيازهاي پايين‌دست از نظر زيست‌محيطي و همين‌طور مسائل اجتماعي همه بايد در آن مطالعات ديده شود و منافع و مضرات ساخت يك سد با هم مقايسه و بعد درباره ساختن يك سد تصميم‌گيري شود.

ممكن است شما در يك حوضه آبريز با ساختن يك سد منابع آبي قابل‌توجهي را بتوانيد به صورت منظم در سال‌هاي متمادي ذخيره كنيد و از آنها در حوزه كشاورزي و شرب و صنعت استفاده كنيد و ممكن هم هست كه اگر اين محاسبات و مطالعات به دقت انجام نشده باشد، آسيب‌هاي زيست‌محيطي بزنيد و تالاب‌ها يا احيانا حوضه‌هاي طبيعي كه نيازمند اين سيلاب‌ها در پايين‌دست هستند را از اين سيلاب‌ها محروم كنيد. يا ممكن است در جريان بهره‌برداري از سد نيازهاي زيست‌محيطي را درست برآورد كنيد و به‌موقع رهاسازي آب داشته باشيد و ممكن هم هست كه با مديريت غلط يكسري خساراتي از اين دست در پايين‌دست به بار بيايد و همه اين احتمالات وجود دارد.

به هر حال بحث ساختن سد و مخالفتي كه احيانا بعضي از طرفداران محيط‌زيست مي‌كنند يك نوع مخالفتي است كه در جاهاي ديگر دنيا هم بعضا طرفداران محيط‌زيست دارند، اما كساني كه بالاخره مسووليت پاسخگويي دارند در درجه اول براي حفظ جان مردم از خطرات سيلاب‌هاي مخرب و در مرحله بعدي پاسخگويي به نيازهاي آبي، همه به اين سمت رفتند كه آنجايي كه منابع آبي وجود دارد، مي‌تواند هدر برود يا خسارت به بار بياورد را ذخيره كنند؛ حالا در بعضي از موارد فيزيك آن سد و ميزان ذخيره آب مي‌تواند به توليد برق كمك كند، زيرا انرژي برق‌آبي ازجمله پاك‌ترين انرژي‌ها است حتي نسبت به انرژي خورشيدي؛ يعني هم خسارت زيست‌محيطي‌اش كمتر و هم آلودگي كمتري دارد.

شما مي‌گوييد ما نسبت به كشورهاي ديگر شايد جزو آن 10 كشور نباشيم كه سد داريم؛ اما ما خيلي شنيديم مخصوصا در سال‌هاي اخير كه ما از اين طرف هم ميزان بارش‌هاي‌مان خيلي كم بوده فكر مي‌كنيد الان كه ما مي‌شنويم فلان سد در استان حتي ميزان ذخيره‌اش بسيار پايين است و حتي طي دو سال آينده هم آبي وجود ندارد كه از آن استفاده كنيم، آيا اين موضوع به عدم مديريت يا سوءمديريت برمي‌گردد يا از آن طرف نگاه كنيم كه ما به عنوان مردم بلد نيستيم از آب درست استفاده كنيم؟

خب ببينيد سازه سد، سازه پرهزينه‌اي است؛ واقعا در زمان تصميم‌گيري براي ساخت يك سد بايد مطالعات جامع و همه‌جانبه‌اي انجام شود و يك مقدار بلندمدت هم به قضيه نگاه شود. يعني تغييراتي كه احيانا در اثر شرايط اقليمي ممكن است به وجود بيايد و ميزان روان آب داخل رودخانه‌ها را متاثر كند بايد از قبل پيش‌بيني شود. اما واقعيت اين است كه برخي سدهاي‌مان را براساس كار كارشناسي، مطالعات فني و جامع نساختيم. بعضا كوچك‌ترين پتانسيلي كه به صورت سطحي در بعضي از حوضه‌هاي آبخيز مشاهده مي‌شد، مقامات محلي، نمايندگان مجلس و مسوولان استاني فشار مي‌آوردند كه در آن محدوده سدي ساخته شود. البته اين سدها تعدادشان خيلي زياد نيست اما حواشي كه ايجاد كرده متاسفانه روي قضاوتي كه نسبت به سدهايي كه به درستي ساخته شده اثر گذاشته است.

ما در حوضه آبريز خليج‌فارس كه پرآب‌ترين حوضه آبريز كشور است كه شامل استان‌هاي غربي ما تا جنوب كشور و خوزستان و استان بوشهر و هرمزگان مي‌شود، بيشترين و پرآب‌ترين رودخانه‌ها را داريم و سدهايي كه آنجا ساخته شده هم بسيار از نظر قدرت تنظيم آب وضعيت مناسبي در اين سال‌هاي اخير داشتند. حوضه كارون سدهايي كه متوالي ساخته شده از سد كارون 4 تا سد گتوند يا در رودخانه دز، سد دز و در حوضه كرخه سد كرخه است، اينها سدهاي بسيار بزرگي هستند و مخازن بزرگي دارند و قابليت تنظيم آب قابل‌توجهي دارند؛ اينها در مقاطعي به حفظ شهرها و تاسيسات شهري و كشاورزي و... كمك‌هاي اساسي و شاياني كردند.

اما سد گتوند تجربه تلخي براي مردم بود...

ببينيد موضوع سد گتوند بيشتر جنجال رسانه‌اي بود، يعني كساني كه با اصل سدسازي مخالف بودند، يك اشكال تكنيكي در سد گتوند پيش آمد كه از زمان شروع بهره‌برداري تا الان بوده، هر چند كه خوب مديريت شد و آن اشكال تكنيكي هيچ اثر بهره‌برداري در پايين‌دست سد گتوند نداشته، اما تبديل شد به يك حربه براي اينكه با مساله سدسازي مخالفت شود.

بله در سد گتوند اگر مطالعات دقيق‌تري انجام شده بود شايد ساختگاهش را بايد در موقعيت ديگري مي‌ساختند و اين بخشي كه يك مقدار نمك اضافي دارد و در مخزن درياچه گتوند حل شده و يك مقدار در لايه‌هاي پايينش شوري بيش از حد دارد اتفاق نمي‌افتاد. اما تا جايي كه من اطلاع دارم، از زماني كه سد گتوند افتتاح شده مديريت كردند و آن بخش آب شور را به صورت متوازن با آب شيريني كه در ترازهاي بالا است و از طريق نيروگاه گتوند تخليه مي‌شود را با هم ممزوج كردند و ميزان شوري آب در سد تنظيمي گتوند كه پايين‌دست سد قرار دارد و قدمت چند ده‌ساله دارد و آماري كه آنجا ميزان شوري اندازه‌گيري مي‌شود، نشان مي‌دهد بعد از بهره‌برداري گتوند هم ميزان شوري آبي كه از سد تنظيمي گتوند مي‌گذرد افزايش پيدا نكرده است. اما شما مي‌بينيد در رسانه‌ها و افكار عمومي مخالفت جدي با سد گتوند شد اما عملا در بهره‌برداري توانستند آن را مديريت كنند و مانع از اين شوند كه بهره‌برداري سد از نظر عملياتي دچار مشكل و عارضه‌اي شود.

همين سد گتوند با مخزن بزرگي كه دارد در تنظيم آب كشاورزي براي خوزستان واقعا نقش حياتي دارد. سدهاي بالادست سد گتوند اكثرا سدهايي هستند كه بيشتر براي توليد برق ساخته شدند. البته خود سد گتوند هم نيروگاه هزار مگاواتي بزرگي دارد اما عملا به عنوان آخرين مخزن قبل از ورود به دشت خوزستان در حوضه كارون، براي آبياري و كشاورزي استان خوزستان استفاده مي‌شود.

در آمار توليدات كشاورزي در خوزستان، در پايين‌دست سد گتوند و در حوضه‌اي كه كارون آنها را مشروب مي‌كرده، تفاوت معناداري از نظر ميزان توليد كشاورزي در سنوات گذشته مي‌بينيد كه واقعيت هم اين است كه برخلاف آن چيزي كه زياد درباره‌اش تبليغ مي‌شود، از نظر بهره‌برداري مشكلي نداشته است.

متخصصان مي‌گويند ما در كشاورزي مصرف آب زيادي داريم و نمي‌دانم اين آمار چقدر درست است اما مي‌گويند مصرف آب‌مان در درجه اول در كشاورزي و صنعتي و بعد به مصرف خانگي مي‌رسد. ما هم تجربه تلخي در بحث درياچه اروميه داشتيم كه وقتي به آن شرايط رسيد گفتند دليل عمده آن كشاورزي بوده. آيا به نظر شما بحران آب ما به دليل كشاورزي‌هاي زياد است يا مشكل جاي ديگري است؟

در اينكه بالاخره مصرف اصلي منابع آبي كشور چه آب‌هاي سطحي و چه آب‌هاي زيرزميني كه از چاه‌ها استخراج مي‌شود در بخش كشاورزي است ترديدي نيست و ما متاسفانه در طرح‌هاي آمايش سرزمين به مصرف آب در كشاورزي و صنعت حتي در بخش شرب به توسعه‌هاي شهري بي‌توجهي شد اما بايد پارامتر در نظر گرفته مي‌شد كه آيا آب در دسترس پاسخگوي شرب و بهداشت افق‌هاي توسعه‌اي آن مناطق است يا خير؟ و بعدا اجازه مي‌داديد رشد و توسعه اتفاق بيفتد.

ما متاسفانه در سال‌هاي بعد از انقلاب تاكيد زيادي روي توسعه كشاورزي داشتيم و نگراني‌هايي در سياست‌هاي كشور بوده از نظر وجود تحريم‌ها و ايجاد محدوديت‌ها كه امنيت غذايي كشور را به مخاطره بيندازد و همه اينها باعث شده كه يك بارگذاري بيش از حدي روي منابع آبي كشور انجام شود كه سهم عمده آن هم به بخش كشاورزي برمي‌گردد.

از طرفي متاسفانه آن‌طور كه بايد و شايد براي دستگاه‌هاي مربوطه چه در وزارت نيرو و چه در بخش‌هاي ديگر تجهيزات كافي و لازم را نصب نكردند و ما يك مقدار فقر آماري داريم، اما براساس همين آمار موجود و در دسترس، ما در سه دهه اخير يك كاهش جدي در ميزان منابع آب تجديدپذيرمان داريم. يعني از 130 ميليارد مترمكعب به حدود 100 تا 103 ميليارد مترمكعب رسيديم و حتي برخي بر اين آمار خدشه وارد مي‌كنند و مي‌گويند اين مقدار از 100 ميليارد مترمكعب در سال هم كمتر است.

به لحاظ استاندارد ما حداكثر 40درصد اين آب تجديدپذير سالانه را اجازه داريم كه مصرف كنيم، اما باز براساس همين آمار متاسفانه، بيش از 90درصد اين منابع آبي استفاده مي‌شود و عمده‌اش هم در بخش كشاورزي است. در حوزه صنعت صنايع آب‌بر در مناطقي احداث شدند كه منابع آبي كمتري دارند، درحالي كه اين صنايع بايد نزديك درياها يا جاهايي كه بالاخره آب بيشتري دراختيار است احداث مي‌شدند اما در مناطق مركزي و جاهايي كه ما به لحاظ آبي در شرايط تنگنا و محدوديت و فقر آبي قرار داريم احداث شدند و از نظر بهره‌برداري منابع آبي فشار مضاعفي به منابع در دسترس آورده است.

از طرفي شما بايد از مساله كشاورزي به عنوان يك بخشي كه به هر حال براي امنيت غذايي كشور مهم است و بايد پاسخگوي غذاي مردم باشد، پشتيباني كنيد اما محدوديت‌هايي كه از نظر الگوي كشت و روش‌هاي آبياري داريد را هم بايد تغيير دهيد و به سمت تكنيك‌هاي به‌روزتر برويد كه فشار روي منابع آبي‌مان را كم كنيم. در برنامه هفتم متاسفانه ما يك تناقضي را مي‌بينيم كه از يك طرف 15درصد توليد محصولات كشاورزي در دوره برنامه افزايش پيدا كند و از طرف ديگر تكليف شده كه ميزان آب مصرفي را بايد كاهش دهيم. اين دو هدف در جهت هم حركت نمي‌كند و بعيد هم هست كه ما در كوتاه‌مدت بتوانيم شرايط بهره‌وري‌مان را از آب كشاورزي طوري بالا ببريم كه هم توليد افزايش پيدا كند و هم مصرف آب كاهش پيدا كند. اين يك مشكلي است كه واقعا در كشور وجود دارد. در حوزه آب‌هاي زيرزميني شرايط به مراتب بدتر است. يعني ما از حدود 45 هزار حلقه چاه در سال 57‌-56 رسيديم به نزديك 900 هزار حلقه چاه در كشور كه بخش قابل‌توجهي از آن هم چاه‌هاي غيرمجاز هستند و فشاري كه به منابع آب زيرزميني ما ميآيد به مراتب اوضاعش بدتر از بخش آب‌هاي سطحي است. در حوزه آب‌هاي زيرزميني شرايط واقعا به ترتيبي پيش رفته كه متاسفانه نزديك به 150 ميليارد مترمكعب ناترازي در بخش آب‌هاي زيرزميني داريم و از طرفي سالانه بيش از 5 ميليارد مترمكعب اين ناترازي افزايش پيدا مي‌كند و لازم است كه در سياست‌هاي استفاده از منابع آبي در بخش كشاورزي تجديدنظرهاي جدي صورت بگيرد. ادامه اين روند تقريبا غيرممكن است و روز به روز خسارت بيشتري مي‌زند. آثار واقعي‌اش هم همين فرونشست‌هايي است كه شما در اكثر نقاط كشور اطلاعاتش را دريافت مي‌كنيد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون