يادداشتي بر «سانشوي مباشر» و اهميت آن در تئاتر سنتي ژاپني
رها كردن قدرت و پاسداشتِ آموزههايش
نسيم خليلي
«سانشوي مباشر» هرچند كه ابتدا افسانهاي مردمنوشت بوده است كه همچون هر محتواي ديگري برخاسته از فرهنگ عامه، سينه به سينه دست به دست ميشده است، اما شناخته شدنش در ژاپن با مجموعهاي از تئاترهاي كابوكي كامل شده است؛ تئاتر كابوكي همان تئاتر سنتي ديرينهسال ژاپني است با محوريت محتواهاي تاريخي و خانوادگي و نقشآفرينيهاي زنانه كه آميزهاي بوده است از رقص و آواز و ديالوگهاي موزون با هنرپيشههايي ملبس به لباسهاي پرتزیين و نفيس و از همين روست كه بازنشر رمان كوتاه اوگاي موري از سوي نشر رايبد، كه نخستين روايت مكتوب اين افسانه بوده است، نه فقط انتشار يك كتاب كه تلنگري است براي يادآوري آن سنتهاي نمايشي در تاريخ ژاپن هرچند كه براي مخاطب ايراني اين اتفاق بيش از تئاتر يادآور شكوه سينماست؛ در واقع و از اين رهگذر، براي كساني كه افسانه شورانگيز سانشوي مباشر را در سينماي فاخر كنجي ميزوگوچي شناختهاند، انتشار و خواندن اين روايت، با ترجمه خوشخوان فرهاد بيگدلو، تجديد خاطرهاي شيرين و شكوهمند خواهد بود، تورق كتابچهاي كه رمان كوتاه فيلمي است كه سالها پيش بر پرده برافراشته شده و با مناظري باشكوه از طبيعت و نماهايي از فقر و حيات دهقاني، تصويري روشن ژاپن در قرون وسطايش به نمايش گذاشته و حالا همه آن شكوه در كتاب جيبي كوچكي در دسترس مخاطب است با اشارات و پاورقيهايي روشنگرانه در معرفي اين حكايت و اجراي آن در تئاترهاي سنتي كه همواره يك پا در سرزمين فرهنگ عامه هم داشتهاند: «در قرون وسطي راهبان دورهگرد اين حكايت را براي دهقانان تهيدست تعريف ميكردند. مشهورتر از همه اين نقالان ايتاكوها يا زنان دورهگرد كوري بودند كه صدايشان كلمات ارواح درگذشتگان را ادا ميكرد. در عهد تكوگاوا (1867-1600)، سانشو، آنجيو و زوشيو بر صحنه تئاترهاي كابوكي و به خصوص بونراكو ظاهر شدند... اجراهاي تئاتري سانشو امروزه نيز در ژاپن معمول است، ضمن اينكه اپرايي هم بر اساس آن ساخته شده.» از ديگر سو در مقدمه تحليلهاي جالبي از رويكرد غالب سياسي در روايت به دست داده شده است از آن جمله ضمن اشاره به آغاز اغلب محتواهاي مربوط به اين حكايت از يك داده سياسي -يعني تبعيد فرماندار حامي دهقانان و آوارگي خانوادهاش- چنين آمده است كه: «همه نسخهها از تبعيد سياسي ميآغازند؛ بنابراين، جاي تعجبي ندارد كه سياست داستان را در راستاي اهداف خود به خدمت گرفته باشد... اما اين فقط كشمكش آدمها و دولتها در روايت نيست كه داستان را زنده نگه داشته است. اين حكايت به رغم تحولاتي كه ايدئولوژي در آن پديد آورده همچنان پايدار مانده، زيرا روايت در همه نسخهها تصوير ثابتي از خانواده و علايق قدرتمند آن را در خود حفظ كرده است.» درواقع كتاب ميخواهد يادآور شود كه اين پيروزي طبقه تهيدست در جدال با حاكميت و قدرت نيست كه آن را ماندگار كرده بلكه خانواده، مادر، آموزههايي كه از پدر به ميراث ميرسد و رها كردن قدرت به بهاي پاس داشتن آموزههاي او، كه در هر عصر و دورهاي، از قرون وسطي تا عصر مدرن، و تحت لواي هر حاكميتي از حكومتهاي مستبد تا دموكراتيك، مولفههايي همواره ارزشمندند، مولفههايي كه براي طراحان كابوكيها نيز بيش از هر چيز ديگري جذابيت داشتهاند.